چرا توسل و دعاهایم مستجاب نمی شود؟
پرسش : تاکنون توسل و دعایم به محضر خداوند و ائمه بی ثمر بوده است، چه کنم ؟
پاسخ : از آنجا که طلب ودرخواست واقعى نمیتواند جز خیر و نیکى واقعى باشد و چون آدمى خیر و شر واقعى خویش را نمىداند،آن گونه که ذات اقدس اله فرمود: A}و یدع الانسانُ بالشرّ دعاءه بالخیر و کان الانسان عجولاً{A ؛ M} انسان همانگونه که خیر و خوبى را مىجوید، شر و بدى را نیز – به خیال خیر و خوبى – مىجوید{M حتى آیه شریفه تصریح مىکند که انسان در مورد خواستههایش عجول است! خیر واقعى جز قرب و لقاى حق چیزى نیست پس شایسته و بایسته است که دعاکننده؛ اولاً، جز خیر و خوبى از خدا نخواهد و هرگز درخواستى زیانمند را در دعاهایش راه ندهد. ثانیا، اگر دعایش بىپاسخ ماند و آرزویش برآورده نشد، هرگز نومید نگردد و در سخن خدا که فرمود«دعا و نیاز بندگان را برآورم». گمان بد نبرد و چنین پندارد آنچه درخواست کرده، بىآن که خود بداند، براى او زیانبار بوده است و از همین روى خداوند آن را نپذیرفته و برنیاورده است و خیرى دیگر را به جاى آن نهاده است. رمز و راز این که بسیارى از دعاهاى خوبان و نیکان برآورده نمىشود نیز همین است. خداوند لطفى خاص نسبت به بندگان نیک خود دارد و همین لطف خاص او را وامىدارد تا آنچه شرّ و بدى از پى دارد، از آنان دور کند، هر چند آنان خود آن را براى خویش نیکى پندارند. جریان جناب خضر را در سوره مبارکه کهف بخوانید که حضرت خضر، فرزند خانوادهاى را به مصلحت مىکشد تا پدر و مادر مؤمنش از شرّى عظیم حفظ شوند و بتوانند ایمان خود را تا پایان عمر حفظ کند. حال اگر این پدر و مادر از روى مهر و محبت، زنده بودن فرزندشان را خیر و خوبى مىپنداشتند (جایى که حضرت موسى نیز که راه جناب خضر بود راز این امر را ندانست وبه جناب خضر معترض شد) و از خداوند زنده ماندن او را درخواست مىکردند، آیا اجابت دعای ان به قصد درخواست خیر و نیکى، صلاح و درست بود؟ اگر آن پسر زنده مىماند به جاى خیر و نیکى، خسران دنیا آخرت آنان را از پى مىآورد. پیداست که اجابت دعاى آنان با کشته شدن آن پسر ممکن بوده است زیرا دعاکننده با این انگیزه دعا مىکند که به سعادت و صلاح برسد. وقتى دعاکنندهاى بر چیز خاصى انگشت مىنهد و بر آوردن آن چیز خاص را از خدا مىخواهد و دوست دارد که دعایش ستجاب شود، ازاینرو است که خیر و صلاح خود را در برآوردن همان چیز مىبیند، حال اگر خدا ببیند و بداند که این دعا کننده میداند که آنچه را به دعا مىخواهد جز زیان براى او ندارد، اجابت دعاى واقعى او به این است که این دعاى او را نپذیرد و به جاى ن در حق او آن کند که خیر و صلاح او در آن است.اما درباره توسل به ائمه، ایشان واسطههاى فیض الهىاند و بالاستقلال هیچ تأثیرى در عالم امکان ندارند و تنها مجرى اوامر لهىاند. پس شایسته است که متوسلین به ائمه(ع) همان طور که در دعاى توسل وارد شده، ایشان را واسطه و رشتهى اتصال به حق نگارند و خدا را از طریق اهلبیت(ع) بخوانند تا اگر صلاح بود درخواستشان به اجابت برسد. موضوع دیگرى که با شما خواهر گرامى مطرح مىکنیم آن است که آداب دعا را مراعات کنید. از جمله این آداب «امیدوارى به دا و نومیدى از هر چیز جز او» است و نیز زمینه اجابت دعا را فراهم کنید و از مهمترین زمینهها باید به درنگ و تأمل و اصرار و افشارى در دعا اشاره کرد. به عبارت دیگر به خداوند حسن ظن داشته باشید و بعد با این مقدمه تلاش، کوشش و درخواست کنید. P}گر سر مقصود دارى مو به مو جوینده شو {E}گر وصال گنج خواهى سر به سر ویرانه باش{P P}گر مقام خوشدلى مىجویى از جام سپهر {E}شام در مستى سحر در نعره مستانه باش{P