فلسفه شکل گیری روحانیت
پرسش : فلسفه شکل گیری گروهی به نام روحانیت چیست؟
پاسخ : در مورد «گروه روحانیت» اول باید مقصود از گروه را روشن کرد. الف) اگر مقصود از آن گروه ممتاز اجتماعى باشد هم چنان که در مورد روحانیون زرتشتى پیش از اسلام وجود داشته و یا در مورد کشیشان و پاپهاى مسیحى در دوران حاکمیت کلیسا بوده چنین چیزى هیچ گاه در جهان اسلام وجود نداشته و ندارد.بلکه روحانیون مانند دیگر گروههاى اجتماعى و داراى شرایط و حقوق اجتماعى مساوى مىباشند. ب) اما اگر مقصود از گروه این باشد که کسانى صرفا به امر آموزش و تحقیق در معارف دینى و تبلیغ آنها بپردازند و به عنوان گروهى مشخص در جامعه شناخته شوند طبیعى است این یک روند تدریجى در تاریخ داشته. هم چنان که در بسیارى از علوم یا شوءون دیگر اجتماعى چنین است. مثلا در قرون اولیه اسلام نظامیان گروه خاصى از مردم با سازمان و ارگان مشخص و لباس معین نبودهاند ولى تدریجا با گسترش و پیچیدگى یافتن نهادها و سازمانهاى اجتماعى نیروهاى مسلح نیز سازمان و هیأت ویژهاى یافتهاند. همین طور است مسأله روحانیت. زیرا در عصر ائمه(ع) تا زمان امام سجاد(ع) ژرف کاوىهاى دقیق در معارف دینى انجام نمىشد و با تأسیس حوزه علمى امام صادق(ع) و امام باقر(ع) کمکم معارف دینى رنگ تخصصى به خود گرفت و تدریجا شخصیتهاى برجستهاى براى این امور آماده شدند. افزون بر آن پس از عصر غیبت رسالت معرفى و تبلیغ دین و پاسخ به انبوه پرسشهاى دینى و دین شناختى یکسره بر دوش عالمان دینى نهاده شد. بنابراین ایجاب نمود که اشخاصى هم خود را در تمام عمر مصروف این گونه امور سازند و از طرفى به گونهاى در جامعه شناخته شوند تا براى مردم در شرایط و اماکن مختلف قابل شناسایى و مراجعه باشند. در این راستا آنان شبیهترین لباس به پیامبر اکرم(ص) را برگزیدند تا هم معرف آنان به تناسب مسؤولیت و رسالت اجتماعىشان باشد و هم از معنویت آن خود نیز بهرهمند گردند.