روش برخورد با افراد متکبر و مغرور
پرسش : روش برخورد با افراد مغرور چگونه باید باشد؟
پاسخ : براى این که مصداق غرور براى ما روشن شود نیاز هست «غرور» را تعریف کنیم. غرور به معنى فریب خوردگى است. کلید سعادت، بیدارى و تیزهوشى و بصیرت و منشأ شقاوت و بدبختى، غفلت و غرور است. شخص مغرور به هواى نفس و فریب شیطان دلخوش و راضى است و از واقعیت و حقیقت فاصله دارد. خداوند غرور را در ارتباط با دنیا و هواى نفس و شیطان مطرح مىنماید که مواظب باشید، هوشیار باشید، بیدار باشید مبادا شیطان زندگى دنیا، آرزوهاى دور و دراز و هواى نفس شما را نفریبد!. پس غرور نوعى جهل است؛ اگر این جهل به علم و دانایى و یقین تبدیل شود، خود به خود بساط غرور برچیده مىشود. مثلاً شخصى که به زندگى دنیا فریفته شده و آن را نسبت به آخرت برگزیده، مغرور و فریفته دنیا شده این شخص را باید عالم و بیدار کرد که دنیا زودگذر است و «هر چه نپاید دلبستگى را نشاید». خداوند مىفرماید: A}و ما الحیوه الدنیا الا متاع الغرور {A ؛ M}و زندگى دنیا جز متاع فریب نیست.{M بعضى مردم مغرور به علم خود، بعضى فریفته جاه و مقام خود و بالاتر بعضى مغرور اعمال خیر و معنویات و عبادات خود هستند (که این نوع خطرناکتر از غرور و فریبخوردگى است) پس در برخورد با هر یک از گروههاى فریبخورده باید به نسبت نوع فریب و غرور، برخورد شود. آن کس که از خود دائما تعریف مىکند و خود را بالاتر از آنچه هست بروز مىدهد همچون کف روى آب است در برخورد با او مىبایست او را نسبت به خود به معرفت و شناخت رساند. مثلاً موقعیت تجربى باید فراهم شود تا به عدم واقعیت یا ناتوانى و ضعف خود پى برد اگر از این طریق بیدار شد عالى است وگرنه برخورد متقابل به مثل و همانند او، شاید راهگشا باشد یعنى باید با چنین فردى، برخوردى مانند خودش کرد تا به بصیرت و هوشیارى برسد. اما چاپلوسى در مقابل چنین افراد نه تنها چاره کار نیست بلکه باعث زیادهروى شخص مغرور در امر مزبور مىشود و از طرفى شخص چاپلوس خود مرتکب خطایى شده هم در خطاى دیگرى شرکت کرده است.