اختلاف در نحوه پرداخت دیه قتل
پرسش : علت اختلاف و نحوه پرداخت دیه قتل در چیست؟
پاسخ : یکى از ویژگىهاى مهم فقه شیعه پویایى و زنده بودن آن است. فقه شیعه بر مطالبى جامد و غیر پویا استوار نیست که در اثر گذشت زمان و تحولاتى که در جامعه بشرى رخ مىدهد دچار عقبافتادگى و عجز از پاسخگویى به نیازهاى جدید شود. یکى از نمونههاى چنین پویایى، قانون نحوه پرداخت دیه قتل است که اکنون به توضیح آن مىپردازیم: هنگامى که در ابتداى اسلام قانون دیه تشریع شد اساس و پایه دارایى مردم عربستان – که در آن هنگام تنها جامعه مسلمان در سطح دنیا بودند – اموالى از قبیل شتر، گاو و گوسفند تشکیل مىداده و روابط اقتصادى آنان بر پایه همان اموال پىریزى گردیده بود. شاهد این گفته این آیه قرآن کریم است A}«والانعام خلقها لکم فیها دفء و منافع و منها تأکلون»{A و چهارپایان را آفرید در حالى که در آنها براى شما وسیله پوشش و منافع دیگرى است و از گوشت آنها مىخورید. لذا قانونگذار و شارع مقدس براى پرداخت دیه انواع قتل، اموال مذکور را مورد توجه قرار داده است و از آن پس بر اثر گسترش اسلام و راهیابى آن به جوامع دیگر اموال دیگرى که در میان آن جوامع اهمیت داشته نیز در ردیف دیگر موارد دیه قرار گرفت و تعداد مواردى که مىتوان با آنها دیه پرداخت نمود به تدریج به شش مورد رسید که عبارتند از: صد شتر، هزار گوسفند، دویست گاو، دویست حلّه (دو جامهاى که در یمن رواج داشته) هزار دینار و ده هزار درهم. این تنوع در پرداخت دیه براى جانى که از مالى که در اختیار دارد بپردازد نوعى آسانگیرى براى قاتل از جانب قانونگزار است. چرا که شریعت مقدسه اسلام شریعتى است سهل و آسان و در احکام خود مردم را به انجام کارى که موجب عسر و حرج باشد مکلف نمىنماید. بر این اساس از آن زمان تاکنون فقهاى شیعه یکى از موارد ششگانه فوق را وظیفه قاتل براى پرداخت دیه معرفى کردهاند و این موضوع مورد اجماع فقهاى شیعه مىباشد. اما توجه به دو نکته ضرورى است. نکته اول: گروهى از فقها، هر یک از موارد ششگانه پرداخت دیه را براى اهل همان مورد متعین دانستهاند. مرحوم شیخ طوسى از بزرگان فقهاى شیعه در این باره مىنویسد «اگر قاتل از دارندگان شتر باشد صد شتر از او گرفته مىشود و از دارندگان زر، هزار دینار و از دارندگان سیم، ده هزار درهم و از دارندگان گاو، دویست گاو و اگر اهل حله است دویست حلّه و بر دارندگان گوسفند، هزار گوسفند. همو در جاى دیگرى مىنویسد (هر بزهکارى که از دارندگان یکى از گونههاى دیه باشد در صورت داشتن، همان را از او باید گرفت وگرنه یکى از انواع دیگر را). اما گروهى دیگر از فقها از جمله بسیارى از فقیهان قرون اخیر فرمودهاند که جانى در پرداخت هر کدام از این موارد مخیر است. شاید بتوان گفت این حکم با اقتضاى زمان ما بیشتر سازگارى دارد چون تعیین نوعى خاص در این زمان براى عموم مردم مشکلزاست. نکته دوم: آنچه که در این بحث حائز اهمیت است این است که هیچگاه قانونگذار در صدد تبعیض نبوده که مثلاً آن که شتر مىدهد پول بیشترى بپردازد و آن که حله مىدهد کمتر، بلکه آنچه که از بسیارى روایات و همچنین از عبارتهاى گروهى از فقها استفاده مىشود و بعضى از فقیهان و محققان معاصر نیز بدان تصریح نموده و تأکید کردهاند این است که نرخ ابتدایى و اصلى دیه قتل همان صد شتر بوده است و موارد دیگرى که بدان افزوده شده بر اساس قیمت همان صد شتر محاسبه و تعیین مىشده است و صد شتر یا قیمت آن اصل و مرجع در پرداخت دیه مىباشد. البته لازم به یادآورى است که اگر چه در قوانین جزایى کشور ما همان عبارت بیشتر فقها یعنى مخیر بودن جانى در پرداخت یکى از انواع ششگانه آمده است ولى رویه قضایى بر این استوار گشته که قیمت همه انواع به طور یکسان محاسبه گردیده و در عمل هیچ تفاوتى بین موارد نیست.