عوامل ایجاد نفاق و ریا و راههای درمان آن چیست؟

پرسش : عوامل رشد نفاق و ریا و راههاى درمان آن چیست و چگونه مى‏توان حق را ازناحق تشخیص داد؟
پاسخ : براى پاسخ به این سؤال ابتدا به حقیقت ریا اشاره مى‏کنیم: ریا گرفته شده از رویت است و تعریف آن عبارت است از: طلب منزلت و مقام در قلب‏هاى مردم به وسیله عبادات و طاعات خداوند متعال. این گونه ریا حرام است و سبب باطل شدن عبادت مى‏شود. شخص ریاکار نزد مردم چنین نشان مى‏دهد که مخلص و مطیع واقعى خداوند است در صورتى که در حقیقت چنین نیست و باید توجه داشت: اولا تحقق ریا مشروط به قصد ریاست و ثانیا وابسته به داشتن غرضى از اغراض دنیوى نظیر کسب محبوبیت، ثروت و ریاست مى‏باشد. حق و شناخت آن: در فرهنگ معین حق به راستى، درستى و حقیقت مقابل باطل تعریف شده است. «راغب اصفهانى»، V}(مفردات، ص 124){V حق را به معناى مطابقت و موافقت دانسته و موارد کاربرد آن را چهارگونه معرفى میکند: 1- آفریننده شى‏ء به مقتضاى حکمت (خالق حکیم)، 2- آفریده به مقتضاى حکمت (مخلوق حکیمانه)، 3- اعتقاد به چیزى مطابق حقیقت آن شى‏ء (اعتقاد حق)، 4- رفتار و گفتار آن گونه که واجب است. {Tالف) مبنا و معیار حق: T} 1- مى‏دانیم که خداوند حق است: {A{/Bذلِکَ بِأَنَّ اَللَّهَ هُوَ اَلْحَقُ‏{w1-5w}{I22:6I}*/}A}، {V(حج، آیه 6) V}و {A{/Bفَذلِکُمُ اَللَّهُ رَبُّکُمُ اَلْحَقُ‏{w1-4w}{I10:32I}/}A}، {V(یونس، آیه 32)V} و {A{/Bاَلْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ‏{w1-3w}{I2:147I}*/}A}، {V(بقره، آیه 147)V}. 2- پیامبر(ص) حق است: {A{/Bیا أَیُّهَا اَلنَّاسُ قَدْ جاءَکُمُ اَلرَّسُولُ بِالْحَقِّ مِنْ رَبِّکُمْ‏{w1-9w}{I4:170I}/}A}، {V(نساء، آیه 170)V}. 3- کلام خدا حق است: {A{/Bنَزَّلَ اَلْکِتابَ بِالْحَقِ‏{w4-6w}{I2:176I}*/}A}، {V(بقره، آیه 176)V}. 4- امامان نیز حق‏اند: به این دلیل که قرآن مى‏فرماید: {A{/Bما آتاکُمُ اَلرَّسُولُ فَخُذُوهُ‏{w30-33w}{I59:7I}/}A} و پیامبر(ص) نیز در حدیث ثقلین فرمود: {Hانى تارک فیکم الثقلین کتاب اللَّه و عترتى اهل بیتى لن تضلوا ان تمسکتم بهما ابدا و انما لن یفتر قاضى یروا على الحوض‏H} و نیز فرمود: {Hان مثل اهل بیتى کمثل سفینه نوح من رکبها نجى و من ترکها غرق‏H}. آن حضرت در جاى دیگر مى‏فرماید: {Hعلى مع الحق والحق مع على اللهم ادرالحق معه حیث دارH}، {V(سفینهالبحار، ج 1، ص 289)V}. {Tب ) راه‏هاى شناخت حق: T} براى تشخیص حق در هر زمان باید ببینیم که آیا این مطلب مطابق رضاى خدا و کلام الهى و سنت پیامبر(ص) و گفتار امامان معصوم(ع) هست یا نه؟ بعضى موارد حق روشن است و با کمترین توجه انسان حق را تشخیص مى‏دهد. در مواردى که تشخیص حق براى انسان دشوار است به استناد احادیث، لازم است که به علماى شیعه مراجعه شود. در مراجعه به علما باید به چند مطلب توجه داشت: 1- مراجعه به علما با مراجعه به کتاب و سنت متفاوت است. کتاب و عترت دو اصل بنیادین هستند و در مراجعه تلاش مى‏کنیم که معنا و مفهوم کلام آنها را دریابیم اما علما مجرا و کانال ارتباط ما با کتاب و عترت هستند. شاید تعبیر به «روات احادیثنا» و «من عرف احکامنا» و…، اشاره به همین معنا داشته باشد. 2- علمایى که به آنان رجوع مى‏کنیم، باید در رفتار و عمل و زندگى زاهد و خداترس و باتقوا و اهل اجتناب از دنیا باشند. به طور خلاصه علما واسطه‏اى هستند بین ما و امامان معصوم که به شرط پاک بودن و منزّه بودن، ما را به حق مى‏رسانند. در ارتباط با این واسطه گفتار و احکام آنان باید مستند به روایات معصومین(ع) باشد و رفتار و عمل آنان نیز مطابق با موازین شرع و رفتار امامان معصوم باشد. بنابراین نیاز به اجتهاد و دقت نظر علما داریم. براى آگاهى بیشتر ر.ک: اصل اجتهاد در اسلام، شهید مطهرى. در صورت تعارض بین احکام و فتاواى علماى شیعه، باید نظر آن که فقیه‏تر، عادل‏تر، پرهیزگارتر و راستگوتر است را ملاک قرار داد. در علاج و درمان ریا عالمان علم اخلاق به عواملى اشاره کرده‏اند: 1) ریشه ریا حب جاه و منزلت نزد مردم است و آن را باید ریشه‏کن کرد. 2) باید ضرر ریا را شناخت که چگونه قلب را تیره کرده و توفیق اصلاح نفس را مى‏گیرد و اعمال نیک انسان را نابود ساخته و تبدیل به آتش دوزخ مى‏نماید. 3) طلب جاه و مقام نزد خلق اظهار نیاز نزد نیازمندان است؛ چه آنان نیز همه محتاجانى در پیشگاه خدایند و منزلت نزد آنان اندک سودى ندارد. 4) توجه داشتن به نعمت‏هاى اخروى و مقامات معنوى. 5) عادت کردن به عبادت پنهانى. البته در ابتداى مبارزه سخت است ولى با مداومت و تمرین آسان خواهد شد. البته براى از بین بردن ریا لازم نیست انسان خود را در برابر مردم فردى گناهکار جلوه دهد. بلکه این کار خود ناپسند و خلاف رضاى خداست. زیرا خداوند دوست دارد آبروى بنده موءمنش نزد مردم حفظ گردد و اگر لغزشى دارد نزد آنان رسوا نگردد. ولى بنده باید رابطه خود را با پروردگار نیکو گرداند و در خفا از گناهان خویش توبه کند و عهد نماید که از معاصى دست‏خواهد کشید و در این کار هم از او مدد جوید. براى آگاهى بیشتر ر . ک : «عجب و ریا» سید احمد مهرى.

دکمه بازگشت به بالا