دلیل اختلاف بین مراجع تقلید

پرسش : علت اختلاف قرائت از دین بین فقها چیست ؟ معیارى که بتوان یک قرائت را از دین قبول کرد، چیست؟ آیا اختلاف‏نظر مراجع تقلید در احکام به علت قرائت‏هاى مختلف از دین است؟
پاسخ : در رابطه با مسائله اختلاف قرائت از دین توجه به چند نکته لازم است : 1- همه معارف دینی اختلاف بردار نیستند; بلکه اساسا” معارف دینی را می توان به دو بخش عمده تقسیم کرد: الف ) ضروریات و قطعیات دین : مسائل ضروری و قطعی دین جای هیچ گونه تکثر و اختلاف قرائت ندارد. این امور بسیار زیاد است ; از جمله آنها: اصل توحید; یعنی , اعتقاد به وجود خداوند, یکتایی ذات خدا, توحید در خالقیت , توحید در ربوبیت تکوینی , توحید در ربوبیت تشریعی و توحید در عبادت و پرستش , اصل نبوت , اصل معاد, وجوب نماز, روزه و جمع بسیاری از مسائل دیگر. ب ) مسائل غیرقطعی و غیرضروری : این امور غالبا” در جزئیات پدید می آید و ریشه این اختلافات عمدتا” ابهامات یا احیانا” و تعارض روایات است که منشائ این امور نیز قضای خفقان زای حکومت ستمگران نسبت به ائمه (ع ) و شیعیان آنان بوده است به نحوی که نوشتن یا نقل حدیث تا سالیان متمادی جرم محسوب می شده است . مثلا” همه می دانند که نماز صبح دو رکعت است و آن را باید بین الطلوعین به جا آورد و حمد و سوره در آن باید جهرا” قرائت شود; اما آیا می توان در قنوت آن دعا را به غیر زبان عربی خواند یا نه ؟ این مسائله قطعی و ضروری نیست و ممکن است دلایل معتبر کشف و استنباط حکم ابهاماتی را برای متخصص در استنباط پدید آورد و لاجرم موجب دو استنباط متفاوت یا عمل به احتیاط شود. بنابراین اگر اختلافی هست , در حوزه غیر ضروریات و غیرقطعیات است . البته این امور نیز درجات مختلفی دارند و برخی ادله ظنی معتبر نسبتا” واضح و روشنی دارند که مانع اختلاف فهم واستنباط می شود; ولی هر اندازه یک موضوع فاصله بیشتری با قطعیات پیدا کند و ابهامات افزون تری داشته باشد, به طور طبیعی در دام اختلاف برداشت بیشتری قرار می گیرد. لیکن باید توجه داشت که در این صورت هم باید مجموع ادله شرعی را از طریق منطق و روش فهم دینی بررسی کرد و متخصصانه و کارشناسانه در باب آن نظر داد. 2- وجود اختلاف در پاره ای از فهم ها و قرائت ها لزوما” به معنای حقانیت یا بطلان همه آنها و به تعبیر دیگر به معنای ارزش صدق مساوی و یکسان نیست . چقدر اشتباه است که برخی از اندیشه های فیلسوفان واسلام شناسان برجسته ای چون علامه طباطبائی , شهید مطهری … را با پندارهای شاگردان مکتب پوپر و هایدگر, گرویچ و… برابر نهاده و می گویند این یک قرائت و آن یک قرائت دیگر است !! به طور قطع در میان دو فهم متناقض یکی صادق و دیگری کاذب است . نه هر دو را صادق توان دانست و نه هر دو را کاذب . 3- هر رشته ای از معارف و دانش ها دارای منطق و روش شناسی خاص خویش است . معرفت دینی نیز باید از رهگذر متد و مبانی مضبوط آن فراچنگ آید و بر همان اساس مورد نقد و داوری قرار گیرد. پشت کردن به این مطلب در پی آورنده دو خطر بزرگ در باب معرفت دینی است : 1- آنارشیزم معرفتی : هنجارشکنی و گریز از منطق فهم دین – که در کتاب و سنت پیامبر(ص ) و ائمه معصومین (ع ) تبیین شده است و عالمان دین در طول تاریخ به تدوین و تنقیح و تفریع فروع آن همت گماشته اند گشاینده باب تفسیر به رائی و تحمیل منویات خویش بر کتاب و سنت است . در این صورت آشفتگی و هرج و مرج بزرگی در حوزه فهم دین رخ خواهد نمود و غبار آرا ناشیانه واندیشه های نادرست بر چهره دین می نشیند و حقیقت زیبای آن را در زیر خود مدفون خواهد ساخت و هر کس هر چه را بخواهد, به نام دین و قرائتی از آن به خورد مردم خواهد داد. 2- نسبیت و شکاکیت : مجال گشایی نامضبوط و هنجارگریز برای هر تغییر و قرائتی از دین , زمینه ساز نفی هرگونه معرفت اعتمادپذیر و لاجرم سلب امکان اثبات آموزه ها و تعالیم حقیقی دین است . استاد مصباح یزدی در این باره می گوید: »حاصلش این است که هر چه شما خواستید که به یک آیه ای , به یک روایتی , به یک دلیل شرعی ای , به یک دلیل قطعی ای استناد کنید خنثی می شود و می گویند این یک قرائت است , آن یک قرائت دیگر. پس تمام استدلالات شما در مورد دین خنثی می شود, انگار هیچ دلیلی بر حقانیت هیچ مطلبی از مطالب دین وجود ندارد…«, V} (هفته نامه پرتو, شماره 23, چهارشنبه 29 دی 1378, ص 8){V. خلاصه آن که : اولا”; اختلاف استنباط در همه مسائل اسلامی نیست و تنها در برخی از امور است . ثانیا”; در اموری نیز که اختلاف هست دین احتمال هرگونه برداشتی را برنمی تابد. مسائله اختلاف فتاوای فقها نیز اختلاف در فروع و جزئیات احکام , آن هم در مسایل غیرضروری است و با مسائله ای که امروزه به نام اختلاف قرائت در دین مطرح می کنند, آن را به تمام ابعاد دین توسعه می دهند, فاصله بسیاری دارد. زیرا همه این تفاوت ها در دایره یک قرائت واحد از دین ; یعنی , قرائت »ثقلین « قرار دارد. ثالثا”; قرائت های احتمالی مختلف همه هم سطح نیستند, برخی صحیح و برخی سقیمند. 3- اختلاف نظر بین متخصصان و کارشناسان هر فنی , امری طبیعی و رایج است ; مثلا” چند پزشک متخصص و ماهر در مورد یک بیماری مشخص با علایم و آثار معین , نظرهای متعدد و مختلفی ابراز می کنند. اجتهاد و استنباط در احکام شرعی نیز از این قاعده مستثنی نیست و خبرگان و کارشناسان امور دینی (مجتهدان جامع الشرایط) بعد از رجوع به مدارک احکام ; یعنی , قرآن , سنت (گفتار و رفتار و روش پیامبر(ص ) و ائمه معصومین (ع «, اجماع و عقل , در بعضی از مسائل استنباط ها و برداشت های مختلفی پیدا می کنند و فتاوای گوناگونی می دهند و بدین سبب لازم است که تقلید همیشه از فردی باشد که فتوای او از نظر شرعی برای ما حجت باشد و آن مجتهد جامع الشرایط است که صلاحیت فتوا را دارد. در این صورت نه ما و نه آن مجتهد ضرری نخواهیم کرد و در قیامت حجت شرعی خواهیم داشت . از طرفی هرگز فقیهی تا به حال نگفته است آنچه من به آن رسیده ام حتما” حکم الهی است ; بلکه آنها معتقدند بر اساس ادله و استنباطی که از آیات و روایات دارند, حکم شرعی ظاهرا” این است از این رو می گویند: H} »للمصیب اجران و للمخطائ اجر واحد«{H یعنی , اگر کسی حکمی را بیان کرد و اتفاقا” همان در واقع حکم الهی بود دو ثواب می برد; اما گر حکمی را بر اساس استفاده از روایات و آیات به دست آورد ولی فی الواقع مخالف حکم الهی بود, در این صورت یک اجر و ثواب می برد. البته باید توجه داشت نوع اختلاف نظرات در امور جزئی است و در امور مهم و ضروریات دین اختلافی نیست .

دکمه بازگشت به بالا