در برابر سختی ها و مشکلات زندگی چکار باید کرد؟

پرسش : در برابر شداید و مشکلات زندگى، چه باید کرد و چگونه آنها را تحمل نمود؟
پاسخ : جوهر زندگى انسان، رویارویى با مشکلات و تلاش براى غلبه بر آنهاست. آنچه که انسان و زندگى را مى‏سازد، همین درگیر شدن با مشکلات و تلاش براى رفع آنهاست. تحقیقاً نمى‏توانید کسى را بیابید که مدعى باشد که اساساً مشکلى ندارد. اگر چنین کسى را یافتید، یا انسان نیست و یا آن که راست نمى‏گوید، پس انتظار پایان یافتن مشکلات، انتظارى بیهوده است. هر مشکلى که مرتفع گردد، بلافاصله نوع دیگرى از مشکل به جاى او مى‏نشیند. پس بایستى، نگرش خود را به زندگى و مشکلات آن، دگرگون کنیم. باید بدانیم که استعدادهاى آدمى در عرصه همین مشکلات است که بروز مى‏کند. پس بایستى از مشکل استقبال کرد و با شادابى و طراوت به رفع آن اقدام نمود. برادر عزیز! گرچه مسائل پیش آمده براى شما تا حدودى نگران کننده و سخت بوده است؛ ولى اگر قدرى به اطراف خود بنگرید، خواهید دید که آنچه شما با آن روبه رو هستید در مقابل مشکلات دیگران چیزى به حساب نمى‏آید. شما بحمداللَّه در تحصیلات عالیه موفق بوده‏اید که این خود شاخصى بزرگ در موفقیت است. هم‏چنین از نظر اخلاقى روحیه‏اى شاداب و جذاب دارید که این نیز خود موهبتى بزرگ است و ده‏ها نمونه دیگر…، پس همواره باید موارد مثبت را مد نظر قرار داد و به درگاه خداوند شاکر بود؛ وگرنه موارد غیرمثبت بى‏نهایت است. از آنچه که تاکنون براى شما پیش آمده است نگرانى به خود راه ندهید؛ زیرا این ناراحتى علاوه بر آن که سودى در بر ندارد، موجب یأس و از دست رفتن قواى شما خواهد شد. در نامه‏هاى ما، نمونه‏هاى فراوانى وجود دارد که در وضعیتى اسفبار و دردناک زندگى مى‏کنند. آن فرزند سر راهى که هیچ اثر و نشانى از کسان خود نمى‏یابد و آرزو دارد که کاش قبرى از مادر و یا پدرش به دست مى‏آورد و به همین قانع است. یا دخترى که پدر و مادرش معتادند و خود نیز در دام… نمونه‏هاى رنج و سختى فراوان است که سخن گفتن از آن عمر نوح مى‏خواهد و مثنوى هفتاد من. شما بحمدالله در کنار خانواده خود هستید. بسیارى از جوانان هستند که حسرت موقعیت شما را دارند. از اینها که بگذریم درست است که سختى‏هایى بوده و هست ولى مى‏دانید که سختى‏ها خود سکوى ترقى و رشد و کمال انسانى است؛ مگر نه این است که اکثریت قریب به اتفاق شخصیت‏هاى بزرگ علمى، هنرى، اجتماعى، سیاسى و… از کوره سختى‏ها بیرون آمده‏اند. کسانى که با سختى‏ها دست و پنجه نرم نکرده و هیچ‏گاه طعم مشکلات را نچشیده‏اند احساسات متعالى را نیز کمتر در وجود خود مى‏یابند، آنها کجا مى‏توانند احساس شما و امثال شما را داشته باشند. از آن احساسات نیرو بگیرید نه اینکه آنها را در راه تخریب شخصیت خود به کار گیرید. قدر خود را بدان و نمونه‏اى از صبر و استقامت و احساس‏هاى متعالى باش. آینده‏اى را براى خود ترسیم کن که ان‏شاءاللَّه با یافتن شغلى مناسب بتوانى دست افتادگان را بگیرى و به خانواده خود رسیدگى کنى . اهدافى بلند، زندگانى آبرومند، شخصیتى ممتاز و به تمام معنا انسان و دلسوز، همسرى مناسب و مهربان و… این‏ها را در نظر بگیر و با توکل برخداوند عزم خود را براى رسیدن به آن جزم کن که بدون کمترین تردید به آنها خواهى رسید. واقعیت خود را بشناس و به آن ایمان داشته باش و خود را دست‏کم نگیر. استقامت کن. نیرویت را به جاى تلف کردن براى گذشته در اهداف آتیه خویش متمرکز کن. از گذشته فقط درس‏هاى آن را به یاد داشته باش. برخیز، بکوش، دگرگون شو، دگرگون کن، بشتاب، همت کن و شکر خداوند مهربان بگذار که ترا از گردنه‏هاى بلند حوادث سالم عبور داد و هم از او مدد بجوى که همواره یاور و پشتیبانت خواهد بود. آرى واقعیت آن است که گذشته‏ها گذشته است و آینده نیز نیامده و ما در این میان سرگردانیم ولى به فرموده مولا على(ع): {Hما فات مضى و ما سیاتیک فاین قم فاغتنم الفرصه بین العدمین‏H}؛ {Mگذشته‏ها گذشت و آینده‏ها هنوز نرسیده‏اند، بپاخیز و فرصت را در بین این دونیستى غنیمت شمارM}. پس چرا درمانده باشید؟ درماندگى و احساس ضعف را از خود دور کنید، با تمام توان به صحنه زندگى وارد شوید، پیش بروید، استعدادهاى خود را بشناسید و آن را به فعلیت برسانید. مردان بزرگ تاریخ در عرصه‏هاى مختلف هنر، ادبیات، سیاست و … همه از دامان سختى‏ها و شرایط دشوار بیرون آمده‏اند. هنر آن نیست که گلى در گلخانه گرم و مرطوب پرورش یابد. هنر آن است که در بین صخره‏هاى سرسخت و طوفان و سرما نهالى سر بیرون بیاورد و گلى دلنواز را بر دامان خود نشاند. بزرگان از شرایط دشوار خسته و مأیوس نمى‏شوند. به قول بزرگمهر: باید لب فرو بست و بازو گشود. این دیدگاه کلى ما در مورد طرز تفکر شماست. برخى مشکلاتى که مطرح کرده‏اید، به طور طبیعى در زندگى افراد، پیش مى‏آید، منتها براى هر کس به رنگ و کیفیت خاصى. آنچه مایه امیدوارى است این که، این مسائل گذراست و به تدریج حل مى‏شود. به هر حال شما ازدواج خواهید کرد و زندگى مستقلى تشکیل خواهید داد. بالاخره بگذار که با زبان حافظ شیرازى حرف را به آخر برسانیم. {Sیوسف گم‏گشته باز آید به کنعان غم مخور# کلبه احزان شود روزى گلستان غم مخورS} {Sاى دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن‏# وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخورS} {Sدور گردون گر دو روزى بر مراد ما نرفت‏# دائماً یکسان نباشد حال دوران غم مخورS} {Sهان مشو نومید چون واقف نیى از سر غیب‏# باشد اندر پرده بازى‏هاى پنهان غم مخورS} پس اکنون: 1- به خداوند بزرگ امیدوار باشید و دائماً بر او توکل کنید. 2- ارتباط خود را با او استحکام بخشید و با نماز و ذکر، پیوسته او را یاد کنید و از او استمداد بطلبید. 3- هیچ گاه مأیوس نشوید و با روحیه امید به پیش بروید و در انتظار حل مشکلات باشید. 4- در موقع اندوه ذکر {A{/Bلا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ اَلظَّالِمِینَ‏{w16-24w}{I21:87I}/}A} را تکرار کن. 5- پس از نمازها حتماً تعقیبات را بخوانید و از خداوند حاجات خود و حاجات همه مؤمنان را طلب کنید. اگر میسر گردید صبح‏هاى جمعه، نماز جعفر طیار را بخوانید و حاجات خویش را از خداوند طلب کنید.

 

دکمه بازگشت به بالا