چگونه همیشه به رحمت خدا امید داشته باشیم؟

پرسش: این که همیشه امید به رحمت الهی داشته باشیم و هرگز از درگاه خداوند نا امید نباشیم چه باید بکنیم؟

پاسخ:

زندگی میدان کارزاری است که در آن همواره انسان با انواع و اقسام ناملایمات دست و پنجه نرم می‌کند و در کوره سختی ها و دشواری ها گداخته می شود تا شاید بتواند زندگی را تا حدی به شکل مطلوب قالب بندی نموده و به آن در این پیکار دائمی، خوشی ها، کامروایی ها و ناکامی ها، لذت ها و دردها، پیروزی ها و شکست ها چون تار و پود در هم تنیده و از یکدیگر جدایی ندارد، البته در مواردی شادکامی ها نمایان‌تر و افزون‌تر است و در مواردی نیز ناکامی‌ها و رنج‌ها، لیکن آنچه مهم است حفظ روحیه امید و دوری از یأس و ناامیدی است. مبادا که روزی چند شکست جزئی انسان را به ناامیدی از بارگاهی بکشاند که فضل و رحمت صاحب این بارگاه همچون باران بی‌حساب همه را رسیده و خوان نعمتش بر همه گسترده شده است. زیرا «تنها کافرانند که از رحمت الهی ناامید می‌شوند»(1) و با این توجیه که دیگر رحمت او متوجه ما نخواهد شد زمینه انجام گناهان بزرگ تر و بیشتری را فراهم می آورند.

امید به رحمت الهی و راه تحصیل آن

1. امید به رحمت الهی هنگامی میسر است که انسان قبل از هر چیز خود، محیط اطراف و مشکلات پیش رو را به خوبی و به دور از هر گونه خیالبافی و تعصب شناخته باشد. شناخت توانایی ها و ضعف های شخصی و برنامه ریزی برای جبران ضعف های اعتقادی، ایمانی، اخلاقی، تحصیلی و… باعث می شود تا در برابر شکست های احتمالی پیش از آنکه دیگران یا قضا و قدر الهی را مقصر بدانیم، خود را به محکمه قضاوت بکشانیم و عدالت و رحمت خداوند را با افکار منفی مخدوش نکنیم. درک محیط اجتماعی و سنت ها و قوانین و عوامل مؤثر بر آن نیز باعث می شود تا در تصمیم گیری ها و رفتارها و دوستی های اجتماعی محتاط تر شویم.
شناخت مشکلات پیش رو و برخورد آگاهانه با سختی ها منوط به این است که انسان از قبل، روحیه اش را چنان تقویت کرده باشد که آماده هر سختی و ملامتی باشد. در غیر این صورت دنیا همچون سیاهچالی سرد و تاریک خواهد بود. کسانی که مدتها در آسایش و رفاه خانواده و فارغ از مشکلات اجتماعی روزگار گذرانده اند هنگامی که وارد یک اجتماع جدید و تازه می شوند و شرایط را بر وفق مراد نمی یابند و خود را با محیط اطراف هماهنگ نمی کنند دچار یأس و ناامیدی می شوند و در چنین حالتی است که نگاه چنین افرادی به شدت ناامیدانه است. پس ریشه بسیاری از شکست ها نه به سبب قطع رحمت الهی بلکه در عدم پرورش استعداد ما نهفته است. استعداد و زمینه ای که باید برای دریافت امواج رحمت های بی حد الهی پرورش یافته باشند.
2. بسیاری مواقع برخورداری از رحمت و نعمت الهی باعث غفلت انسان می گردد. و با غرور و تکبر شروع به ناسپاسی می کند. قرآن کریم می‌فرماید: «و اگر ما بشر را به نعمت و رحمتی برخوردار کنیم پس (در اثر عدم شکر گزاری) آن نعمت را از او بازگیریم او سخت به خوی ناامیدی و کفران درآید و اگر آدمی را پس از محنتی به نعمتی رسانیم (مغرور و غافل می شود) و گوید که دیگر روزگار زحمت و رنج من سر آمده است پس سرگرم شادی و مفاخرت گردد مگر آنانکه دارای ملکه صبر و عمل صالحند.»(2) به قول شاعر شکر نعمت، نعمتت افزون کند. کفر نعمت، از کفت بیرون کند. پس اگر در برخورد و استفاده از نعمت ها این قانون و سنت الهی را بشناسیم و در برابر هر نعمتی، صاحب نعمت را شکر کنیم و هر چه را داریم از او بدانیم و چون غافلان زندگی نکنیم نه تنها نعمت های بعدی را به سوی خود خوانده ایم بلکه روحیه امیدواری به رحمت خداوند نیز زائل نمی شود.
3. دیگر روش حفظ این روحیه، مطالعه و سیر در زندگانی افرادی است که با مشکلات بزرگی دست و پنجه نرم کرده اند و هیچگاه امید به خداوند را از دست نداده اند. این افراد در اطراف ما زیادند. داستان های بسیاری از آنان در کتاب ها نوشته شده است. سختی هایی که برخی از این افراد کشیده اند آنقدر بزرگ و عظیم است که اگر بین چندین فرد عادی تقسیم شود کسی تاب تحمل گوشه ای از آن را نخواهد داشت ولی همین افراد اند که تاریخ را ساخته اند. پیامبران سال ها زجر و عذاب کافران و مشرکان را تحمل کردند و هیچ گاه امید به رحمت الهی را از دست ندادند و اتفاقاً امیدوارترین مردمان بودند. در دوران معاصر کم نیستند آزادگانی که در زندانهای بعثی تحصیلات دانشگاهی را تکمیل کردند یا کل قرآن را حفظ نموده یا چندین زبان خارجی را فرا گرفته اند. آیا چنین کارهایی را امیدواران انجام می دهند یا ناامیدان و افراد مایوس و در گوشه نشسته. امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «مومن همیشه در حال خیر و امیدواری است. از رحمت خدا شتاب زده و ناامید نمی شود و دست از دعا بر نمی دارد.»(3)
4. دشواری ها همیشگی و دائمی نیستند. گاهی انسان چنان در گرداب مشکلات غرق است که از همه چیز و همه کس ناامید می شود و این ناامیدی کارها را بدتر می کند. زیرا قدرت خداوند مطلق است و مشکلی نیست که در حد توان او نباشد. خدایی که آتش را بر ابراهیم گلستان کرد و موسی را در امواج نیل به کاخ فرعون رساند و در دامن طاغوت زمانه رشد داد. خدایی که نیل را بر موسی شکافته یا تار عنکبوتی را وسیله نجات پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ قرار داد و هزاران نمونه دیگر، آیا قادر نیست چند مشکل جزئی را حل کند. پس ضعف در ایمان و شناخت قدرت الهی باعث ناامیدی از اوست. و چه بسا که با یک دعا از ته دل کارها به سامان رسد امام علی ـ علیه السّلام ـ فرموده اند «چون سختی ها به نهایت رسد گشایش پدید آید و آن هنگام که حلقه های بلا تنگ گردد آسایش فرا رسد.»(4)
5. گاهی خداوند برای پرورش و تقویت مؤمنین، آنها را گرفتار مصیبت ها و گرفتاری هایی می کند و سرانجام که مشکلات پایان می یابد از کوره حوادث انسان هایی آبدیده و زبده بیرون می آیند که چون کوه محکم و استوار و با صلابتند به قول حافظ شیرازی
هان مشو ناامید چون واقف نی زاسرار غیب
باشد اندر پرده، بازی های پنهان غم مخور
6. دعا و استجابت آن شرایطی دارد که باید سعی شود مراعات شوند.
امام صادق ـ علیه السّلام ـ در باب دعا فرموده اند: «چون پوستت دانه لرز بر خود گرفت و چشمت گریان شد قدر خود را بدان. قدر خود را بدان که حتماً توجهی به تو شده است.»(5) برخی از آداب دعا که در احادیث اهل بیت آمده است عبارتند از:
1. سماجت در دعا و اصرار بر خواسته 2. دعا در حال خوشی و فراغت موجب استجابت دعا در حال سختی ها است 3. نهانی بودن دعا 4. نام بردن حاجت ها 5. پاک کردن قلب از گناهان قبل از دعا 6. دعا غافلانه و زبانی نباشد 7. خود را در بارگاه خداوند دیدن و درک عظمت او 8. حمد و ثنای خداوند پیش از دعا 9. دعا به هنگام باران، پس از نماز، هنگام غروب آفتاب 10. دعا در اماکن مقدس 11. دعای دستجمعی 12. دعا برای همه و نه فقط برای خود 13. تأثیر دعای دیگران بر انسان 14. دعای همراه با عمل. ولی گاهی هم اتفاق می افتد که مصلحت انسان در این است که دعایش مستجاب. نشود ولی ثواب دعایش محفوظ می ماند. به فرموده امام صادق ـ علیه السّلام ـ «مومن آرزو می کند که ای کاش هیچ دعایی از او در دنیا مستجاب نمی شد زمانی که پاداش الهی را برای دعاهای مستجاب نشده می بیند»(6)
نکته 1: سعی کنید در هر زمینه ای مشکل دارید در کنار دعا از مشاور متخصص و کتب در آن زمینه کمک بگیرید.
نکته 2: گاهی از مواقع ما از خداوند خواسته هایی داریم اما چون به همه امور و مصالح آشنا نیستیم بر آن خواسته اصرار می ورزیم و خداوند چون حکیم است و به مصالح ما بیشتر از ما آگاه است آن خواسته را اجابت نمی کند تا به ما ضرر نرسد. به فرمایش قرآن شریف چه بسا ما کاری را خوب می پنداریم ولی در واقع آن کار به صلاح ما نباشد، و چه بسا کاری را بد پنداریم ولی آن کار به صلاح ما باشد. عسی ان تکرهوا شیئاً و هو خیرٌ لکم و عسی اَن تحبّوا شیئاً و هو شرّ لکم.(7)

 


پاورقی:

1. یوسف:87.
2. هود:11 و 10 و 9.
3. اصول کافی، ، انتشارات اسوه، چاپ چهارم، 1379، جلد 6، ص 79.
4. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، انتشارات پارسایان، چاپ اول، 1374، حکمت 351.
5. اصول کافی، انتشارات اسوه، چاپ چهارم، 1379، ج 6، ص 47،.
6. همان، ص 80.
7. بقره:126.

منبع: نرم افزار پاسخ – مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

دکمه بازگشت به بالا