آیا انجیل خبر متواتر نیست؟
پرسش : انجیل متواتر نیست .
پاسخ : حضرت عیسى على نبینا و آله و علیه السلام از بنى اسرائیل بود و زبانش عبرانى و دربیت المقدس دعـوى نـبـوت کرد و مردم آنجا هم عبرى بودند و باو ایمان نیاوردند مگراندکى که ما از حال آنها اطـلاع نـداریـم , اما چند تن از مردم بیت المقدس که زبان یونانى مى دانستند در شهرهاى آسیاى صغیر متفرق گشتند و مردم را دعوت بدین حضرت مسیح کردند و کتابهائى بزبان یونانى نوشتند و در آن مـطـالـبـى گنجانیدند و بمردم یونان و روم گفتند : عیسى چنین گفت و چنان کرد , آنـهائى که حضرت عیسى را دیده بودند و شاهد اعمال و اقوال او بودند و زبان او را مى دانستند در فـلـسـطـیـن بودند وحضرت عیسى علیه السلام را به پیغمبرى قبول نکردند و آن حکایتهائى که بـزبـان یـونانى نوشته است مجعول دانستند و آنها که این کتب و حکایات را قبول کردندمردم دور بـودنـد کـه نـه شـهـر بـیت المقدس را دیدند و نه حضرت مسیح را مشاهده کردندو نه زبان او را مـى دانـسـتـند , و اگر داستانهائى که در انجیل نوشته است دروغ هم بود نه نویسندگان مانع از نوشتن داشتند و نه شنوندگان راهى بتکذیب . چـنـانـکـه فـرض کـنـیـم حـضـرت رسـول صلى اللّه علیه و آله و سلم را عربها طرد مى کردند و ایمان نمى آوردند تا از دنیا مى رفت و قرآن نعوذ باللّه در نتیجه ایمان نیاوردن عرب ازمیان رفته بود و پـس از پـنجاه سال چند تن عرب بکشور روم رفته بودند و بزبان رومى حکایت هائى از آنحضرت نوشته بودند به پنجاه وجه مخالف یکدیگر و عربها آنراانکار مى کردند و رومیان مى پذیرفتند هرگز اطمینان بصحت قول اینها پیدا نمى شد . گـوئیـم انـجـیـل بعینه همین حال دارد و متواتر نیست و نویسندگان انجیل نزدیک صدانجیل نـوشـتـنـد مخالف هم و در میان قومى داستان حضرت مسیح را منتشر کردند که اگردروغ هم مـى گـفتند هیچکس نمى دانست دروغ است , بر خلاف احادیث اسلام که عرب خود به آنحضرت ایمان آوردند و کلام او را بزبان او در حضور جماعتى نقل کردند که همه آن حضرت را دیده و کلام او را فـهـمـیـده بـودند و کسى نمى توانست در حضور آنها دروغ بگوید و اگر مى گفت بر او انکار مى کردند . مـثـلا در انـجـیـل مـتى است که چون حضرت مسیح متولد شد چند تن مجوس از مشرق آمدند وپـرسیدند آن پادشاه یهود که تازه متولد شد کجاست ؟ و ما ستاره او را در مشرق دیدیم آنها نشان نـدادنـد نـاگـاه هـمان ستاره را دیدند در آسمان حرکت کرد تا بالاى آن خانه که حضرت عیسى عـلیه السلام در آن خانه بود بایستاد دانستند در آن خانه است یک چنین حکایتى که قطعا مجعول اسـت در انـجیل نوشتند و باک از رسوائى نداشتند , براى آنکه بزبان عبرى براى اهل بیت المقدس نـنـوشـتند بلکه براى غریبان نوشتند و در غریبى لاف بسیار توان زد , و ما یقین داریم هیچ منجم معتقد نیست باولادت هر کسى ستاره اى پیدا مى شود و بالاى سر او حرکت مى کند نه مجوس باین معتقدندو نه غیر مجوس . و نـیـز گوئیم قدماى مسیحیان در کشته شدن حضرت مسیح اختلاف داشتندو در بعض اناجیل مـرقـوم بود که اصلا آن حضرت کشته نشد با آنکه اگر کسى در شهرى کشته شود از کثرت توجه مردم باین امور مخفى نمى ماند خصوصا بدار آویختن اما چون نویسندگان انجیل براى غربا و زبان غـربـا نوشتند و این غربا در بیت المقدس نبودندتا از حقیقت کشته شدن یا نشدن آنحضرت آگاه باشند نویسندگان انجیل به آزادى تمام هر چه مصلحت دانستند نوشتند و باک نداشتند و سیصد سـال پـس از حضرت مسیح مجلسى تشکیل دادند و علماى نصارى مشورت کردند که چگونه باید اختلاف در این اموررا برانداخت و رایشان بر این شد که از میان انجیل ها چهار انجیل انتخاب کنند ومطالب آنها را صحیح دانند و مابقى که حد و حصر نداشت باطل دانند و کشته نشدن آن حضرت در انجیل هاى مردود قرار گرفت و غیر رسمى شد .