زندگینامه امام حسن عسکری علیه السلام
چکیده
امام حسن عسکری (ع) در سال 232هجری در مدینه چشم به جهان گشود.
لقب عسکری از آن جهت به ایشان داده شده که در شهر سامرا که به عسکر (اردوگاه یا شهر نظامی) نیز مشهور بوده، اقامت اجباری داشته است. از دیگر القاب آن حضرت، ابنالرضا، هادی، نقی، زکی، رفیق و صامت است.
محدودیتهای شدید حاکم بر زندگی امام عسکری سبب شد تا آن حضرت برای ارتباط با شیعیان، نمایندگانی برگزیند. عثمان بن سعید از نمایندگان خاص وی بود که پس از وفات امام و آغاز عصر غیبت صغری، بهعنوان نخستین وکیل و نایب خاص امام زمان نیز ایفای نقش کرد.
امام عسکری در 8 ربیعالاول سال ۲۶۰ق در ۲۸ سالگی در سامرا درگذشت و در خانهای که پدرش دفن شده بود مدفون شد.
زندگی نامه
- نسب
نسب امام حسن عسکری(ع) چنین است: حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب. او فرزند امام هادی، دهمین امام شیعیان اثناعشری است.
به نقل از منابع شیعی، مادر آن حضرت کنیزی به نام حُدیث یا «حدیثه» بوده است. برخی دیگر از منابع نیز نام مادر آن حضرت را «سوسن»، «عسفان» و «سلیل»دانستهاند و با عبارت «او از زنان عارفه و صالحه بود» وی را ستودهاند.
آن حضرت تنها یک برادر به نام جعفر داشت که نزد شیعیان به جعفر کذاب معروف است او پس از درگذشت امام عسکری(ع)، ادعای امامت کرد و با انکار تولد فرزندی برای ایشان، به عنوان تنها وارث، مدعی میراث آن حضرت شد. - لقبها
القاب حضرت آینه ی صفات برجسته و گرایشهای والای ایشان است، این القاب عبارتند از:- خالص :ایشان از هر آلایش و پلیدی پاک بودند.
- هادی:ایشان نماد هدایت و نشانه ی راهیابی و حرکت در صراط مستقیم برای عالمیان بودند.
- عسکری: سامرا یک منطقه ی نظامی به شمار می رفت و امام را به خاطر اقامت در آنجا (یا محله ای از آنجا) «عسکری» لقب دادند. لازم به ذکر است همانطور که مورخان تصریح کرده اند اگر در جایی لقب «عسکری» به تنهایی بکار رود مراد امام حسن عسکری است نه پدرشان.
- زکی:ایشان شریف ترین و پاک نهادترین انسان روزگار خود بودند جان و دل خود را پاک کرده در راه اعمال نیک پرورش داده بودند.
- خاص:خداوند ایشان را با فضائل و اجابت دعا، ویژه و خاص خود گردانیده بود.
- صامت:ایشان خاموش بودند و جز به یاد خدا، تعلیم و حکمت گویی، لب نمی گشودند.
- سراج:ایشان چراغی بودند در تیرگی ها و مردم را به صلاح و تقوا راهنمایی می کردند.
- تقی:ایشان پرهیزگارترین انسان زمان خود بودند و بیش از هر کس پاسدار احکام دین و متکی به پروردگار به شمار می رفتند.
- ابن الرضا عنوانی است که امام جواد و امام عسکری علیهما السّلام هر دو به آن شهرت یافته اند.
- کنیه
کنیه وی «ابومحمد» بود. در بعضی منابع کنیههای ابوالحسن، ابوالحجه، ابوالقائم نیز به کار رفتهاست.
تولد امام حسن عسکری
منابع معتبر تولد ایشان را در مدینه دانستهاندولی در برخی منابع از تولد او در سامرا نیز سخن رفته کلینی و بیشتر منابع متقدم امامی ولادت حضرت را در ربیع الاخر سال ۲۳۲ق دانستهند. این نقل در روایتی از خود حضرت آمده است.شیخ مفید در برخی از آثارش ولادت امام را دهم ربیع الاخر آورده است.در سده ششم قمری این قول به حاشیه رفت و تولد حضرت در هشتم ربیع الآخر شهرت یافته است که قول مشهور نزد امامیه نیز هست. برخی منابع متقدم از امامیه و اهلسنت ولادت حضرت را در سال ۲۳۱ نیز نوشتهاند.
همسر و فرزند
- همسر
طبق نقل مشهور،امام عسکری(ع) همسری اختیار نکرد و نسل وی تنها از طریق کنیزی ادامه یافت که مادر حضرت مهدی(ع) است؛ اما بنابر نقل شیخ صدوق و شهید ثانی مادر امام زمان(ع) کنیز نبود و به تزویج امام عسکری(ع) درآمده بود.
منابع، نام مادر امام مهدی(ع) را متعدد و مختلف ذکر کردهاند. در منابع آمده است امام حسن عسکری(ع) خادمان و کنیزان متعدد رومی و صقلایی و ترک داشت و شاید این اختلاف در نام مادر امام زمان، از سویی به سبب تعدد کنیزان و از سوی دیگر به منظور پنهان نگاهداشتن تولد امام مهدی(ع) بوده است.
در کنار نام نرجس که در طی قرون پسین بیشتر به عنوان مادر امام زمان(ع) برای شیعیان شناخته شده، مشهورترین نامی که در منابع دیده میشود صقیل است.
از دیگر نامهای ذکر شده میتوان به سوسن، ریحانه و مریم اشاره کرد.
- فرزند
بر اساس غالب منابع شیعه و سنی، تنها فرزند آن حضرت، امام زمان(ع) مسمّا به «محمد» استاز آنجا که امام عسکری(ع) پدر امام مهدی(ع) است همواره این چهره از شخصیت امام عسکری(ع) برای شیعیان شاخص و پررنگ بوده است. بنابر آنچه نزد امامیه مشهور است، تولد امام مهدی(ع) در نیمه شعبان سال ۲۵۵ق واقع شد، اما تاریخهای دیگر نیز درباره تولد آن حضرت در سالهای ۲۵۶ و ۲۵۴ق آمده است.
درباره فرزندان حضرت، اقوال دیگری هم وجود دارد. برخی او را دارای ۳ پسر و ۳ دختر شمردهاند. خصیبی افزون بر امام مهدی(ع) از دو دختر به نامهای فاطمه و دلاله نام برده و ابن ابی الثلج افزون بر آن امام، پسری به نام موسی و دو دختر به نامهای فاطمه و عایشه (یا ام موسی) را برشمرده است،اما در برخی کتب انساب، نامهای ذکر شده، خواهران و برادران امام حسن عسکری هستندکه شاید با فرزندان او خلط شدهاند. به عکس، برخی از عالمان اهل سنت چون ابن جریر طبری، یحیی بن صاعد و ابن حزم معتقد بودند که آن حضرت اصلاً فرزندی نداشته است.
خلفای معاصر با امام
- متوکل (232 تا 246)
- منتصر (246 تا 248)
- مستعین (248 تا 252 )
- معتز (252 تا 255)
- مهتدى (255 تا 256)
- معتمد (256 تا 279)
انتقال به سامرا
در سنین کودکیِ امام حسن عسکری، پدرش امام هادی(ع) به اجبار به عراق فراخوانده شد و در سامرا، پایتخت آن روز عباسیان، تحتالحفظ قرار گرفت. در این سفر امام عسکری نیز همراه پدر بود. زمان این سفر در برخی منابع سال ۲۳۶ق.و در برخی دیگر سال ۲۳۳ق.ذکر شده است.
امام حسن عسکری بیشتر عمر خود را در سامرا گذراند و مشهور است که ایشان تنها امامی است که به حج نرفت، ولی در عیون اخبار الرضا و کشف الغمه روایتی نقل شده که راوی، آن را در مکه از امام حسن عسکری شنیده است. غیر از این سفر به مکه، برخی از منابع، سفر ایشان را به جرجان گزارش کرده اند.
دوره امامت امام عسکری همزمان با سه خلیفه عباسی بود: معتز عباسی(۲۵۲-۲۵۵ق)، مهتدی (۲۵۵-۲۵۶ق) و معتمد (۲۵۶-۲۷۹ق).
دلایل و مدت امامت
مهمترین دلیل برای امامت حسن عسکری پس از شهادت امام هادی، وصیت و احادیث امام هادی درباره جانشینی حسن عسکری است. پس از شهادت امام هادی تعدادی از افراد جعفر بن علی، پسر دیگر امام هادی، را امام خود دانستند؛ ولی اکثریت یاران امام هادی(ع) به حسن عسکری(ع) به عنوان امام رجوع کردند.
امام عسکری(ع) به مدت ۶ سال (از ۲۵۴ تا ۲۶۰) امامت کرد و پس از شهادت او، فرزندش امام زمان(ع) به امامت رسید.
شرایط سیاسی
در دوره زندگی امام عسکری(ع)، دستگاه عباسی به ابزار دستی برای امیران رقیب تبدیل شده بود و بخصوص فرماندهان نظامی ترک نقش مؤثری در نظام حکومتی داشتند. شاید نخستین موضع سیاسی ثبت شده در زندگی امام حسن عسکری(ع) مربوط به زمانی باشد که امام حدود ۲۰ سال داشت و پدرش هنوز زنده بود. ایشان در نامهای به عبدالله بن عبدالله بن طاهر(از امیران صاحب نفوذ در دستگاه عباسی، که از دشمنان مستعین، خلیفه وقت به شمار میآمد)، خلیفه را فردی طغیانگر خواند و ساقط شدن او را از خدا خواست. این ماجرا چند روز پیش از سقوط مستعین بود.
پس از قتل مستعین، دشمن او معتز به قدرت رسید و با توجه به اطلاع احتمالی از موضع امام حسن عسکری(ع) نسبت به خلیفه مقتول، در آغاز حکومتش نسبت به آن حضرت و پدرش (حداقل در ظاهر) رفتار خصومتآمیزی نداشت. پس از شهادت امام هادی و جانشینی امام عسکری نیز شواهد حکایت از آن دارد که با وجود محدودیتهایی که برای فعالیتهای ایشان اعمال میشده، امام از آزادی نسبی برخوردار بوده است. برخی از ملاقاتهای حضرت با شیعیان در اوائل امامت خود، این مسئله را تایید میکند. اما پس از گذشت یک سال، خلیفه به امام بدگمان شد و در سال ۲۵۵ق. ایشان را زندانی کرد. امام در دوره یک ساله خلیفه بعدی (مهتدی) نیز همچنان در زندان بود.
با آغاز خلافت معتمد (۲۵۶ق) که با قیامهای شیعی رو به رو بود، امام از زندان آزاد شد و بار دیگر به سازماندهی اجتماعی و مالی امامیه اهتمام ورزید. این نقش فعال امام، آن هم در پایتخت دولت عباسی، بار دیگر دستگاه خلافت را نگران کرد. در صفر سال ۲۶۰ق. امام به دستور معتمد به زندان افتاد و شخص خلیفه روزانه اخبار مربوط به امام را پیگیری میکرد. یک ماه بعد امام از زندان آزاد شد ولی تحتالحفظ به خانه حسن بن سهل (وزیر مامون) در نزدیکی شهر واسط منتقل شد.
ارتباط امام و شیعیان
با توجه به ترکیب جمعیتی مذاهب در جامعهای که اکثریت آن را اهل سنت تشکیل میدادند، و همچنین فشارهای عباسیان بر شیعیان، جامعه شیعه در تقیه به سر میبرد. با این حال امام حسن عسکری نسبت به اداره امور شیعیان و گردآوری وجوهات اهتمام داشت و وکیلانی به سرزمینهای مختلف میفرستاد.
- دیدار با امام
در اثر مراقبتی که نسبت به عسکری(ع) وجود داشت، شیعیان برای دیدن امام مشکل داشتند و از راههای گوناگون تلاش میکردند امام را ببینند؛ برای نمونه هنگامی که خلیفه برای دیدن والی بصره میرفت و امام را نیز همراه خویش میبرد، اصحاب امام در طول راه خود را برای دیدن وی آماده میکردند. راوی دیگر نقل میکند در یکی از روزها که قرار بود امام به دارالخلافه برود ما در عسکر به انتظار دیدار وی جمع شدیم؛ در این حال از طرف آن حضرت توقیعی [یعنی نوشتهای] بدین مضمون به ما رسید: کسی بر من سلام و حتی اشاره هم به طرف من نکند؛ زیرا در امان نیستید. - نمایندگان امام
محدودیتهای شدید حاکم بر زندگی امام عسکری(ع) سبب شد که حضرت از نمایندگانی جهت ارتباط با شیعیان استفاده کند. در شمار این افراد بهویژه باید از عقید، خادم خاص وی، یاد کرد که امام او را از کودکی بزرگ کرده و حامل بسیاری از نامههای ایشان به شیعیان بود. همچنین فردی با کنیه غریب ابوالادیان که خادم حضرت بوده و ارسال برخی نامهها را به عهده داشته است اما مشخصاً کسی که در منابع امامی به عنوان باب [نماینده و رابط امام با مردم] شناخته شده، عثمان بن سعید است. عثمان بن سعید پس از وفات امام عسکری(ع) و با ورود به عصر غیبت صغری، به عنوان نخستین وکیل و نایب خاص امام زمان(ع) نیز ایفای نقش کرده است. - نامهنگاری
از راههای ارتباطی شیعیان با امام مکاتبه بود؛ برای نمونه میتوان به نامههای ایشان به علی بن حسین بن بابویه و نامه به مردم قم و آبه(آوه) اشاره کرد. شیعیان در مسائل و موضوعات مختلف برای ایشان نامه مینوشتند و پاسخ آن را دریافت میکردند.
تبیین معارف دینی
- آموزههای شیعی
با توجه به پیچیدگیها و ابهامات مربوط به تعیین امام در آن دوران، در سخنان و نامههای امام حسن عسکری، به این آموزه برمیخوریم که زمین از حجت خالی نمیماند و اینکه اگر امامت با انقطاع رو به رو شود و اتصال آن مخدوش گردد، امور خداوند مختل خواهد شد. و حجت خدا بر روی زمین نعمتی است که خدا به مؤمنان داده و آنان را با این هدایت، اکرام کرده است.
یکی دیگر از آموزههایی که به اقتضای فشارهای موجود بر شیعیان در آن عصر به تکرار در سخنان آن حضرت دیده میشود، دعوت به صبر و باور به فرج و انتظار برای آن است. همچنین در احادیث آن حضرت بر تنظیم روابط درونی جامعه شیعه و معاشرت با برادران دینی نیز تاکید ویژهای دیده میشود. - تفسیر قرآن
تفسیر قرآن از جمله زمینههایی است که مورد توجه ویژه امام حسن عسکری بوده است تا بدانجا که یک متن مفصل در تفسیر قرآن (که در شمار کهنترین آثار میراث تفسیری امامیه است) به ایشان منسوب شده است. حتی در صورت درست نبودن این انتساب، باید توجه داشت که شهرت امام به بحثهای تفسیری، زمینه این انتساب را فراهم آورده است. - کلام و عقاید
امام حسن عسکری در شرایطی رهبری امامیه را به عهده گرفت که برخی مشکلات اعتقادی در صفوف امامیه از دههها قبل پدید آمده و برخی دیگر در همان دوره امامت ایشان به وجود آمد. برای نمونه یکی از این مسائل بحث «نفی جسمانیت خداوند» بود که از سالها قبل مطرح بود و اختلافاتی میان دو نفر از اصحاب برجسته ائمه یعنی هشام بن حکم و هشام بن سالم وجود داشت. در زمان امام حسن عسکری این اختلاف به اندازهای زیاد شد که سهل بن زیاد آدمی نامهای به امام نوشت و از ایشان دراینباره راهنمایی خواست.
امام در پاسخ، از فرو رفتن در مباحث ذات، پرهیز داد و سپس با اشاره به برخی آیات قرآن، فرمود:
خدا یکتا و یگانه است؛ نه زاده و نه زادهشده است و نه برای او همتایی است. آفریننده است نه آفریده. هر آنچه بخواهد از اجسام و غیر آن میآفریند و خود جسم نیست… چیزی شبیه او نیست و او شنوا و بیناست. - فقه
در علم حدیث، یکی از القابی که برای امام حسن عسکری(ع) به کار رفته، لقب «فقیه» است. این نشان میدهد که امام از سوی اصحابش به طور خاص به این وجه شناخته میشده است. بخشی از احادیث ایشان به حوزه فقه و ابواب مختلف آن مربوط میشود. از آنجا که تدوین مذهب فقهی [[امامیه] پیشتر توسط امام صادق(ع) انجام گرفته و سپس مراحل کمال خود را طی کرده بود، امام حسن عسکری بیشتر به فروعی پرداختند که مستحدث در زمان ایشان بود و یا به دلیلی در عصر ایشان چالش برانگیز بوده است مانند مسئله آغاز رمضان و بحث خمس.
قیامها و شورشها
در زمان امام حسن عسکری(ع)، حرکتهای اعتراضآمیزی انجام گرفت که برخی از آنها از سوی شیعیان و برخی با سوء استفاده از نام علویان بود.
- قیام علی بن زید و عیسی بن جعفر
این دو که علوی و از تبار امام حسن مجتبی(ع) بودند، در سال ۲۵۵ هجری در کوفه قیام کردند. معتز، سپاهی بزرگ به فرماندهی سعید بن صالح معروف به حاجب را به سوی آنها فرستاد و این قیام را سرکوب کرد. - شورش صاحب زنج
علی بن محمد عبدالقیسی در سال ۲۵۵ در زمان معتمد قیام کرد. وی خود را به علویان منسوب میکرد ولی به لحاظ نسبی از علویان نبود زیرا عموم نسبشناسان او را از تیره عبدالقیس دانستهاند. او از نظر کردار نیز به علویان نزدیک نبود و از نظر عقیدتی به خوارج همعقیده بود. امام حسن عسکری(ع) با صراحت اعلام کرد که صاحب زنج از اهل بیت نیست.او با شعار آزادی بردگان در محلی به نام بئر نخل در میان مدینه الفتح و کرخ بصره قیام کرد و توانست مدت زیادی در برابر عباسیان مقاومت کند به طوری که کشمکش او با آنها نزدیک به پانزده سال طول کشید. او سرانجام در سال ۲۷۰ کشته شد. - قیام احمد بن محمد بن عبدالله
او در زمان معتمد عباسی در مصر بین برقه و اسکندریه قیام کرد و با پیروان زیادی که پیدا کرد، ادعای خلافت نمود. احمد بن طولون، کارگزار ترک خلیفه در آن دیار، سپاهی به سوی او فرستاد تا یاران او را از اطرافش پراکنده ساختند و او را پس از مقاومت، کشتند. - قیام علی بن زید بن حسین
وی از نوادگان امام حسین(ع) بود و در زمان مهتدی عباسی در کوفه قیام کرد. شاه بن میکال با سپاهی بزرگ به مقابله او رفت ولی شکست خورد. وقتی معتمد عباسی به قدرت رسید، کیجور ترکی را به سوی او فرستاد. علی بن زید پس از چندی تعقیب و گریز در سال ۲۵۷ هجری قمری کشته شد.
شهادت امام حسن عسکری (ع)
شهادت آن حضرت را روز جمعه هشتم ماه ربیع الاول سال 260هجری نوشته اند.
در کیفیت وفات آن امام بزرگوار آمده است: فرزند عبیدالله بن خاقان گوید: روزی برای پدرم (که وزیر معتمد عباسی بود) خبر آوردند که ابن الرضا – یعنی حضرت امام حسن عسکری – رنجور شده، پدرم به سرعت تمام نزد خلیفه رفت و خبر را به خلیفه داد. خلیفه پنج نفر از معتمدان و مخصوصان خود را با او همراه کرد.
یکی از ایشان نحریر خادم بود که از محرمان خاص خلیفه بود، امر کرد ایشان را که پیوسته ملازم خانه آن حضرت باشند، و بر احوال آن حضرت مطلع گردند. و طبیبی را مقرر کرد که هر بامداد و پسین نزد آن حضرت برود، و از احوال او آگاه شود. بعد از دو روز برای پدرم خبر آوردند که مرض آن حضرت سخت شده است، و ضعف بر او مستولی گردیده. پس بامداد سوار شد، نزد آن حضرت رفت و اطبا را – که عموما اطبای مسیحی و یهودی در آن زمان بودند – امر کرد که از خدمت آن حضرت دور نشوند و قاضی القضات (داور داوران) را طلبید و گفت ده نفر از علمای مشهور را حاضر گردان که پیوسته نزد آن حضرت باشند.
و این کارها را برای آن می کردند که آن زهری که به آن حضرت داده بودند بر مردم معلوم نشود و نزد مردم ظاهر سازند که آن حضرت به مرگ خود از دنیا رفته، پیوسته ایشان ملازم خانه آن حضرت بودند تا آنکه بعد از گذشت چند روز از ماه ربیع الاول سال 260 ه. ق آن امام مظلوم در سن 29سالگی از دار فانی به سرای باقی رحلت نمود.
بعد از آن خلیفه متوجه تفحص و تجسس فرزند حضرت شد، زیرا شنیده بود که فرزند آن حضرت بر عالم مستولی خواهد شد، و اهل باطل را منقرض خواهد کرد… تا دو سال تفحص احوال او می کردند….
این جستجوها و پژوهشها نتیجه هراسی بود که معتصم عباسی و خلفای قبل و بعد از او – از طریق روایات مورد اعتمادی که به حضرت رسول الله (ص) می پیوست، شنیده بودند که از نرگس خاتون و حضرت امام حسن عسکری فرزندی پاک گهر ملقب به مهدی آخر الزمان – همنام با رسول اکرم (ص) ولادت خواهد یافت و تخت ستمگران را واژگون و به سلطه و سلطنت آنها خاتمه خواهد داد. بدین جهت به بهانه های مختلف در خانه حضرت عسکری (ع) رفت و آمد بسیار می کردند، و جستجو می نمودند تا از آن فرزند گرامی اثری بیابند و او را نابود سازند.
به راستی داستان نمرود و فرعون در ظهور حضرت ابراهیم (ع) و حضرت موسی (ع) تکرار می شد. حتی قابله هایی را گماشته بودند که در این کار مهم پی جویی کنند. اما خداوند متعال – چنانکه در فصل بعد خواهید خواند – حجت خود را از گزند دشمنان و آسیب زمان حفظ کرد، و همچنان نگاهداری خواهد کرد تا مأموریت الهی خود را انجام دهد.
باری، علت شهادت آن حضرت را سمی می دانند که معتمد عباسی در غذا به آن حضرت خورانید و بعد، از کردار زشت خود پشیمان شد. بناچار اطبای مسیحی و یهودی که در آن زمان کار طبابت را در بغداد و سامره به عهده داشتند، به ویژه در مأموریتهایی که توطئه قتل امام بزرگواری مانند امام حسن عسکری (ع) در میان بود، برای معالجه فرستاد. البته از این دلسوزیهای ظاهری هدف دیگری داشت، و آن خشنود ساختن مردم و غافل نگهداشتن آنها از حقیقت ماجرا بود.
بعد از آگاه شدن شیعیان از خبر درگذشت جانگداز حضرت امام حسن عسکری (ع) شهر سامره را غبار غم گرفت، و از هر سوی صدای ناله و گریه برخاست. مردم آماده سوگواری و تشییع جنازه آن حضرت شدند.
ماجرای جانشین بر حق امام عسکری (ع)
ابوالادیان می گوید: من خدمت حضرت امام حسن عسکری (ع) می کردم. نامه های آن حضرت را به شهرها می بردم. در مرض موت، روزی من را طلب فرمود و چند نامه ای نوشت به مدائن تا آنها را برسانم. سپس امام فرمود: پس از پانزده روز باز داخل سامره خواهی شد و صدای گریه و شیون از خانه من خواهی شنید، و در آن موقع مشغول غسل دادن من خواهند بود.
ابوالادیان به امام عرض می کند: ای سید من، هرگاه این واقعه دردناک روی دهد، امامت با کیست؟
فرمود: هر که جواب نامه من را از تو طلب کند.
ابوالادیان می گوید: دوباره پرسیدم علامت دیگری به من بفرما.
امام فرمود: هرکه بر من نماز گزارد.
ابوالادیان می گوید: باز هم علامت دیگری بگو تا بدانم.
امام می گوید: هر که بگوید که در همیان چه چیز است او امام شماست.
ابوالادیان می گوید: مهابت و شکوه امام باعث شد که نتوانم چیز دیگری بپرسم. رفتم و نامه ها را رساندم و پس از پانزده روز برگشتم. وقتی به در خانه امام رسیدم صدای شیون و گریه از خانه امام بلند بود. داخل خانه امام، جعفر کذاب برادر امام حسن عسکری را دیدم که نشسته، و شیعیان به او تسلیت می دهند و به امامت او تهنیت می گویند. من از این بابت بسیار تعجب کردم پیش رفتم و تعزیت و تهنیت گفتم. اما او جوابی نداد و هیچ سؤالی نکرد.
چون بدن مظهر امام را کفن کرده و آماده نماز گزاردن بود، خادمی آمد و جعفر کذاب را دعوت کرد که بر برادر خود نماز بخواند. چون جعفر به نماز ایستاد، طفلی گندمگون و پیچیده موی، گشاده دندانی مانند پاره ماه بیرون آمد و ردای جعفر را کشید و گفت: ای عمو پس بایست که من به نماز سزاوارترم.
رنگ جعفر دگرگون شد. عقب ایستاد. سپس آن طفل پیش آمد و بر پدر نماز گزارد و آن جناب را در پهلوی امام علی النقی علیه السلام دفن کرد. سپس رو به من آورد و فرمود: جواب نامه ها را که با تو است تسلیم کن. من جواب نامه را به آن کودک دادم. پس «حاجزوشا» از جعفر پرسید: این کودک که بود، جعفر گفت: به خدا قسم من او را نمی شناسم و هرگز او را ندیده ام.
در این موقع، عده ای از شیعیان از شهر قم رسیدند، چون از وفات امام (ع) با خبر شدند، مردم به جعفر اشاره کردند. چند تن از آن مردم نزد جعفر رفتند و از او پرسیدند: بگو که نامه هایی که داریم از چه جماعتی است و مالها چه مقدار است؟ جعفر گفت: ببینید مردم از من علم غیب می خواهند! در آن حال خادمی از جانب حضرت صاحب الامر ظاهر شد و از قول امام گفت: ای مردم قم با شما نامه هایی است از فلان و فلان و همیانی (کیسه ای) که در آن هزار اشرفی است که در آن ده اشرفی است با روکش طلا.
شیعیانی که از قم آمده بودند گفتند: هر کس تو را فرستاده است امام زمان است این نامه ها و همیان را به او تسلیم کن.
جعفر کذاب نزد معتمد خلیفه آمد و جریان واقعه را نقل کرد. معتمد گفت: بروید و در خانه امام حسن عسکری (ع) جستجو کنید و کودک را پیدا کنید. رفتند و از کودک اثری نیافتند. ناچار «صیقل» کنیز حضرت امام عسکری (ع) را گرفتند و مدتها تحت نظر داشتند به تصور اینکه او حامله است. ولی هرچه بیشتر جستند کمتر یافتند.
خداوند آن کودک مبارک قدم را حفظ کرد و تا زمان ما نیز در کنف حمایت حق است و به ظاهر از نظرها پنهان می باشد. درود خدای بزرگ بر او باد.
شخصیت والای امام حسن عسکری (علیه السلام)
- عبادت های امام حسن عسکری (علیه اسلام)
امام حسن عسکری – علیه السلام – عابدترین فرد زمان خود بود و بیش از همه به اطاعت خداوند و انجام دستورات الهی می پرداخت؛ شبها را با تلاوت قرآن، نماز و سجود برای خدا تا بامداد سرمی کرد. محمد شاکری می گوید: «امام در محراب می نشست و به سجده می رفت و من می خوابیدم و بیدار می شدم لیکن ایشان همچنان در حال سجده بودند» - اخلاق والای امام حسن عسکری (علیه اسلام)
امام حسن عسکری تمامی کمالات اخلاقی پدران و اجداد گرامی خود را به ارث برده و با ذات خود عجین ساخته بود. والاترین جلوه های عالی اخلاق را در حرکات و سکنات خود نمایان می ساخت و مردم را بهره مند می کرد.در این جا به اختصار گوشه هایی از کمالات اخلاقی حضرت را می نمایانیم. - بردباری امام
از صفات اخلاقی والای حضرت که بر درخشش ایشان می افزود بردباری ایشان بود؛حکومت عباسی ایشان را زندانی کرد و مورد اهانت قرار داد لیکن در همه حال ایشان صبور و بردبار بودند و لب به شکایت نگشودند و به هیچ کس از سختی و مشقت خود شکوه نکردند بلکه در تمام موارد، کار خود را به خدا بازگذاشتند و بر او توکل کردند. و این یکی را از نشانه های حلم و بردباری ایشان است. - اراده استوار امام
یکی از ویژگیهای آشکار حضرت اراده ی قوی و استوار ایشان بود. حکومت بنی عباس همه ی توان و امکانات خود را به کار گرفته بود تا حضرت را وارد دستگاه خود کند و ایشان را موافق خود سازد لیکن این تلاشها ناکام ماند و حضرت همچنان بر استقلال خود و دوری از دستگاه عباسیان پافشاری کرد لذا بنی عباس او را تنها نماینده ی جناح مخالف سیاستهای استثمارگرانه و سرکوبگرانه خود می دانستند. امام در برابر تمام جلوه های فریبنده ی دستگاه عباسی ایستاد و از فرورفتن در نظام آنان تن زد. ایشان طاعت خدا و آرامش وجدان را بر هر چیز مقدم می داشتند. - بخشش
یکی دیگر از صفات بارز امام – علیه السلام – سخاوت و بخشش ایشان بود؛ ایشان بخشنده ترین مردم بودند و وکلایی در بیشتر مناطق اسلامی تعیین فرموده بودند تا حقوق شرعیه را از مردم وصول کرده به فقیران، تهیدستان و درماندگان بدهند و با آنان عهد کرده بود که این اموال را در راه خیر و حل اختلافات میان مسلمین و دیگر موارد مفید صرف کنند. یکی از موارد بخشندگی امام را مورخان چنین نقل کرده اند: «محمد بن علی بن ابراهیم بن امام موسی بن جعفر می گوید: دستانمان خالی و روزگارمان سخت شده بود پدرم به من گفت: ما را نزد این مرد – امام حسن عسکری – که وصف بخشش و سخاوت او را شنیده ایم ببر، به او گفتم: آیا او را می شناسی؟ گفت: او را نمی شناسم و تا کنون او را هرگز ندیده ام. ما نیز به قصد دیدار امام راه افتادیم در میانه راه پدرم گفت: چقدر خوب است که ایشان به ما پانصد درهم عطا کند؛ دویست درهم برای پوشاک، دویست درهم برای خوراک (آرد) و یکصد درهم برای مخارج. من هم با خود گفتم: ای کاش! به من نیز سیصد درهم ببخشد؛ با صد درهم الاغی بخرم و با صد درهم مخارج خود را تأمین کنم و صد درهم دیگر را خرج پوشاک کنم و به سوی منطقه ی «جبل» بروم. هنگامی که به خانه حضرت رسیدیم غلام ایشان به سوی ما خارج شد و گفت: علی بن ابراهیم و فرزندش محمد داخل شوند، همینکه وارد شدیم و بر حضرت سلام کردیم ایشان به پدرم گفتند: یا علی! چرا تا کنون نزد ما نیامده ای؟ آقای من از اینکه شما را با این حال دیدار کنم خجالت می کشیدم. اندکی درنگ کردیم و سپس خارج شدیم. غلام حضرت به دنبال ما آمد و به پدرم کیسه ای پول داد و گفت: این پانصد درهم است؛ دویست درهم برای پوشاک، دویست درهم برای خوراک (آرد) و صد درهم برای مخارج. سپس کیسه ی دیگری به من داد و گفت این سیصد درهم است صد درهم را برای الاغ خریدن خرج کن و صد درهم برای پوشاک و صد درهم برای مخارج. به سوی «جبل» نیز مرو بلکه به «سوراء» روانه شو. محمد نیز راه سوراء را پیش گرفت و در آنجا وضع مالی او خوب شده از توانگران علوی گشت» - منش والا
امام حسن عسکری – علیه السلام – دارای مکارم اخلاق و عظمت اخلاقی خاصی بود که با آن دوست و دشمن را شیفته خود می کرد، این ویژگی آشکارترین جلوه ی شخصیتی حضرت بود که آن را از جد بزرگوار خود پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله – که اخلاق نیک ایشان همه را فرامی گرفت. به یادگار داشت. از ایشان نمونه های اخلاقی شگفت انگیزی نقل شده که دشمن کینه توز را به دوستی صمیمی و مخلص بدل کرده است. - دانش امام
مورخان و تذکره نویسان زندگانی حضرت، ایشان را داناترین فرد زمان خود معرفی کرده اند و بر این نکته اتفاق نظر دارند که ایشان نه تنها در احکام دین متخصص بود بلکه در تمام علوم و در عرصه های مختلف دانش چه عقلی و چه نقلی یگانه ی عصر خود به شمار می رفت. «بختیشوع» پزشک مسیحی به شاگرد خود «بطریق» درباره ی حضرت چنین می گوید: «بدان که او داناترین فرد روزگار ماست که بر زمین زندگی می کند»
تخریب حرم
حرم امامین عسکریین(ع) دو بار به دست ترویستها تخریب شد. اولین حمله در ۳ اسفند ۱۳۸۴ و دومین حمله پس از گذشت شانزده ماه در ۲۳ خرداد ۱۳۸۶ رخ داد.
در نخستین تخریب، بمبگذاران با به کارگیری بیش از دویست کیلوگرم تیانتی، گنبد و بخشی از گلدستههای طلایی حرم را فروریختند. در حمله دوم نیز گلدستههای طلایی تخریب شد. پس از این حملات تروریستی، بارگاه دو امام، در دست بازسازی و نوسازی قرار گرفت.
منابع:
ویکی شیعه
سایت ولی عصر
پایگاه اهل البیت