آیا نظارت استصوابی مانع تنوع در بین کاندیداها و مشارکت کمتر مردم است؟
پرسش :
آیا نظارت استصوابى مانع توسعه سیاسى و مشارکت آحاد مردم نیست؟
شرح پرسش :
گاه در شرح و تفسیر اشکال فوق گفته مىشود: اولا، مردم به دلیل این که واهمه و نگرانى رد صلاحیت را دارند از کاندیدا شدن پرهیز مىکنند. ثانیاً، به دلیل این که نظارت استصوابى مانع تنوع و تکثر در بین کاندیداها است، بخشى از جامعه از آن جا که کاندیداى مورد نظر خود را در بین کاندیداها نمىبیند، انگیزهاى براى حضور در انتخابات ندارد. آیا واقعا نظارت استصوابى مانع توسعه سیاسى و مشارکت آحاد مردم نیست؟
پاسخ :
در پاسخ مىتوان گفت:
اولا، اگر قرار است به بهانه توسعه سیاسى و مشارکت مردمى بررسى صلاحیت ها انجام نگیرد، وضع قانون در مورد شرایط انتخابات شوندگان و ذکر اوصاف و شرایط خاص براى نامزدها بیمعنا و لغو خواهد بود به گونهای که نفس همین قانون مانعى براى توسعه سیاسى به شمار خواهد آمد.
البته همگان این واقعیت را قبول دارند که اصل وجود قانون در جامعه، محدودیتهایى را به همراه دارد و هر جا محدودیتى در کار است، با منافع و مطامع عدهاى سازگارى ندارد و قهراً مانعى براى مشارکت همان عده خواهد بود، اما با این حال نمىتوان تحت نام زیباى توسعه سیاسى و مشارکت مردمى از اصل قانون صرفنظر کرد.
ثانیاً: اگر اصل بررسى صلاحیتها مانع توسعه سیاسى است چه فرق مىکند این کار توسط شوراى نگهبان صورت بگیرد یا وزارت کشور؟ در هر دو صورت این لوازم را به همراه خواهد داشت.
ثالثاً: اگر تعیین صلاحیتها و رد برخى از کاندیداها مانع توسعه سیاسى است، تا کجا باید به آن ملتزم بود؟ آیا به همین انگیزه مىتوان از ورود هر کس با هر سابقه و روحیهاى به صفحه انتخابات استقبال کرد؟ خلاصه حد و مرز این تساهل و تسامح تا کجا است؟ هر مرزى را در نظر بگیرید، با مبناى چنین کسانی که مدعی توسعه سیاسى به نحو مطلق و بیضابطه هستند، سازگارى ندارد.
رابعاً: مفهوم توسعه سیاسى چیست؟ آیا بالا بردن تعداد آراء شرکت کننده با هر شگرد و با هر نوع تبلیغات، توسعه سیاسى به حساب مىآید؟ آیا توسعه سیاسى تنها به کمیت نظر دارد و به کیفیت نظرى ندارد؟ آیا توسعه واقعى فرهنگى و سیاسى این نیست که مردم به حدى از رشد فکرى و عقلانى برسند که مشارکت خود در انتخابات و در صحنههاى اجتماعى ـ سیاسى را منوط به امور غیرعقلانى نکنند؟!
خامساً: آیا سرباز زدن از بررسى و تعیین صلاحیتها و رد برخى از کاندیداهاى فاقد شرایط و یا حتى نالایق، خود مانع بزرگى در راه توسعه سیاسى و مشارکت مردمى نیست؟ آیا با این نوع تساهل و تسامح بىضابطه و غیرقانونى، راه را براى ورود افراد نااهل و نالایق و ناشایسته که زمینهساز استبداد و کنار نهادن مردم و ناامید کردن مردم از ورود افراد صالح و دل زدگى آنان میباشد، فراهم نکردهایم؟!
خلاصه این که نادیده گرفتن نظارت استصوابى و تعیین صلاحیتها به بهانه توسعه سیاسى، ضد توسعه سیاسى است، علاوه بر این که دعوت به نوعى بىقانونى و آنارشیسم است![1]
پینوشت:
[1]. عباس نیکزاد، نظارت استصوابى، صص 40 ـ 42.
منبع: راسخون