دیگر حال عبادت و نماز خواندن ندارم!
پرسش: من قبلا اکثر نمازهایم اول وقت بود حتی نماز شبم میخاندم.ولی ی مدت نه نماز شب میخانم.حتی نمازهای یومیه هم زیاد قضا میشود.هرکاری میکنم انگیزه گذشته را ندارم.لطفا راهنمایی کنید چه کنم .به روال قبل برگردم.
دوست گرامی، توجه شما را به چند نکته جلب می نماییم:
1.کم و زیاد شدن بعد معنوی، در همهء ما انسان ها وجود دارد و بخشی از آن، ناشی از اقبال و ادبار قلب ماست که گاهی شوق به امور معنوی داریم و گاهی نفس ما گرایش ندارد و پشت می کند. که البته باید با دانایی و تلاش و جدیت، حال خود را در وضعیت مناسبی تثبیت کنیم تا اقبال و ادبار نفس ما، در حیطهء مستحبات و امور نیک باشد نه در حیطهء وظایف و واجبات و محرمات.
2.آنچه را که خدای بزرگ و مهربان برای ما واجب نموده یا آن را برای ما حرام کرده، صرفا برای تربیت ما و اطاعت پذیری ما نیست. بلکه بر اساس فوائد و مصالح ضروری یا بر اساس آسیب ها و مفاسد مهلک است. هر چیزی که خدا حرام کرده ، برای دنیا و آخرت ما ضرر جدی دارد و لذا اگر خود را دوست داریم آنها را ترک کنیم و آنچه را که خدا بر ما واجب ساخته، حاوی مصالحی ضروری است که انجام ندادنش ما را با مشکل ایجاد می کند و سعادت اخروی ما را به خطر می اندازد.
بنابر این، اهمال کردن در نمازی که رکن دین و پایه و اساس دینداری ماست و سبب ارتباط ما با خداوند و اولیاء مهربان او می گردد، به هیچ وجه و در هیچ شرایطی درست و مقبول نیست و اساسا نباید به نفس خود اجازه بدهیم که بخواهد در این زمینه حرفی داشته باشد.
3.یکی از علل ترک نماز یا سستی در انجام آن عدم آشنایى با فلسفه نماز است .
اگر انسان بداند نماز یعنی چه؟
چرا نماز می خواند؟
پایبندی و تقید به نماز اول وقت چه آثاری و برکاتی در زندگی دنیا و آخرت او دارد و سبک شمردن نماز و عدم پایبندی به نماز اول وقت یا ترک آن چه عواقب و نتایجی خواهد داشت،قطعا با میل تمام بلکه عاشقانه به سوی نماز خواهد رفت، زیرا کسی که نسبت به نماز و به فلسفه و علت اقامه آن معرفت پیدا می کند، از درون وجود خویش معنای با خدا حرف زدن و راز دل با او گفتن را درک می کند. حالش پیش از فرا رسیدن موقع نماز و بلند شدن صدای روح نواز اذان ، همانند آن عاشق شیدایی و فدایی می شود که نه همچون مجنون منتظر لیلی و نه همچون زلیخا اسیر زلف یوسف و یک تبسم او ، بلکه هزاران بار جنونش از مجنون فزون تر و چشم به انتظار نماز ماندنش از زلیخا جانسوز تر می گردد.
از این رو هنگام نماز برای او، هنگامه به پایان رسیدن هجران و چشم انتظاری است.هنگام فرا رسیدن لحظات وصال و عشقبازی عاشق و معشوق حقیقی است.
قطعا هیچ لذتی برای او لذت بخش تر از نماز خواندن و مناجات و راز و نیاز کردن با معشوق حقیقی اش یعنی خدا نیست.مرحوم آیه الله بهجت شبی بعد از نماز فرمود: اگر سلاطین عالم می دانستند که انسان در حال عبادت چه لذت هایی می برد، هیچ گاه دنبال مسایل مادی نبودند. (مؤسسه البهجه، بهجه القلوب ( زندگی نامه آیه الله بهجت )، مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت بهجت ، ص 16 .)