دعای روز ششم ماه مبارک رمضان با ترجمه + شرح و تفسیر
دعای روز ششم ماه مبارک رمضان
ابن عباس نقل کرده است که پیامبر اکرم (ص) برای هر روز از ماه مبارک رمضان دعای ذکر فرموده اند: و ما می خواهیم در این پست دعای روز ششم ماه مبارک رمضان را با ترجمه به همراه شرح و تفسیر تقدیم شما کنیم.
همچنین میتوانید برای دیدن بقیه دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان به لینک روبرو مراجعه کنید: (دعای هر روز ماه مبارک رمضان)
متن دعای روز ششم ماه مبارک رمضان
اللَّهُمَّ لا تَخْذُلْنِی فِیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ وَ لا تَضْرِبْنِی بِسِیَاطِ نَقِمَتِکَ وَ زَحْزِحْنِی فِیهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِکَ بِمَنِّکَ وَ أَیَادِیکَ یَا مُنْتَهَى رَغْبَهِ الرَّاغِبِینَ
ترجمه دعای روز ششم ماه مبارک رمضان
خدایا مرا در این ماه به خاطر نزدیک شدن به نافرمانی ات وامگذار، و با تازیانه هاى انتقامت عذاب مکن، و از موجبات خشمت دورم بدار، به فضل و عطاهایت، اى نهایت دلبستگى دل شدگان.
شرح دعای روز ششم ماه مبارک رمضان از آیت الله مجتهدی
اللَّهُمَّ لاَ تَخْذُلْنِی فِیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ؛ خدایا من را بخاطر تعرض به گناهان خوار نکن
تفاوت گناه و تقوا
گناه انسان را خوار و ذلیل می کند؛ اما تقوا انسان را عزیز می کند، هرچند تحصیلات عالیه داشته باشی؛ مال و مکنت آنچنانه داشته باشی، ولی اگر گناهکار باشی خوار و ذلیلی خوار هستی؛ اما اگر بندگی کنی خدا محبتت را به دل دیگران می اندازد .
تقوی محبت می آورد:
« إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا »
مردم شیخ محمد حسین زاهد را دوست داشتند؛ چرا؟ چون اهل تقوی بود.
وقتی به قبرستان ابن بابویه می روید، حتما به زیارت سه قبر بروید؛ شیخ صدوق؛ شیخ محمد زاهد؛ شیخ رجب علی خیاط؛ شیخ محمد حسین زاهد زندگی ساده ای داشت خیلی ها با اینکه ایشان را ندیده اند ولی محبت او را در دل دارند و این ها همه بخاطر تقوی است.
نمونه دیگر از صالحین:
مرحوم شیخ محمد تقی بافقی؛ ایشان وقتی کسی ایشان نگاه می کرد به یاد خدا می افتاد؛ روزی خدمت ایشان بودیم و توصیه ای کرد؛ آن هم چه توصیه ای.
ایشان فرمود: «رفقا؛ بیایید از امروز باور کنیم که یک خدایی داریم » و در این هنگام همه منقلب شدیم اگر انسان باور کند که خدایی دارد دیگر گناه نمی کند.
وَ لاَ تَضْرِبْنِی بِسِیَاطِ نَقِمَتِکَ
خدایا مرا با تازیانه عذابت مزن؛ این سیل ها و زلزله هایی که گاهی اتفاق می افتند، این ها تازیانه های عذاب اند؛
جمله ذرات زمین و آسمان
لشکر حقند گاه امتحان
این سیل و زلزله ها … لشکر خدا هستند؛ چرا می گوئید؛ قهر طبیعت؟! کسی که توجه داشته باشد می فهمد که این امور عذاب است، این ها عذاب است و بدانیم که آسمان و زمین لشکر حق اند. حشرات و حیوانات هم لشکر خدا هستند اینکه می بینید ملخ ها به جایی هجوم می برند و.. این ها به امر خدا حمله کرده اند و لشکر یان خداوند هستند.
چند سال پیش قرار بود در تهران هم عذاب بیاید؛ ولی امام حسین (علیه السلام) شفاعت کردند و عذاب رفع شد! و این به برکت بیرق ها و عزاداری هایی بود که مردم برای امام حسین (علیه السلام) بر پا می کنند.
این را هم بدانیم که ایران بهترین کشور در جهان است ؛ مملکتی که رهبر آن شیعه باشد ؛ رییس جمهور آن شیعه باشد؛ رییس مجلس آن شیعه باشد ؛ و تمامی سران آن شیعه باشند فقط ایران است. و این ها بخاطر دعای پیامبر است ؛ هنگامی که پیامبر برای امیر المومنین از مردم بیعت می گرفتند فرمودند: « اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ » (4) خدایا هر که علی را یاری می کند یاری کن و هر که او را خوار می دارد خوار و ذلیلش کن.
کسانی که علی را بیست و پنج سال خانه نشین کردند، الان خوار هستند؛ در حالی که رهبر انقلاب آیت الله خامنه ای به عنوان رهبر شیعه باعث افتخار شیعه است؛ انسان وقتی به ایشان نگاه می کند مسرور می شود باید به وجود ایشان افتخار کنید. لذا قدر ایران را بدانید ؛ قدر رهبر را بدانید؛ قدر مراجع بزرگوار تقلید را بدانید.
وَ زَحْزِحْنِی فِیهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِکَ
خدایا از موجبات سخط و خشمت مرا دور بدار ؛ در روایت وارد شده است که بعضی گناهان خدا را به غضب می آورد، آنگاه خدا قسم می خورد که به عزت و جلال خودم هرگز تو را نمی بخشم !! با اینکه خدا ارحم الراحمین است
خدا از من طلبه انتظار ندارد که به زن مردم نگاه کنم ؛ اینجا خدا به غضب می آید؛ خدا هفتاد گناه جاهل را می بخشد و هنوز یک گناه عالم را نبخشیده است و کار برای اهل علم سخت تر است « یُغْفَرُ لِلْجَاهِلِ سَبْعُونَ ذَنْباً قَبْلَ أَنْ یُغْفَرَ لِلْعَالِمِ ذَنْبٌ وَاحِدٌ »
بِمَنِّکَ وَ أَیَادِیکَ
خدایا مرا از موجبات سخط و قهرت دور کن به حق احسان و نعمت هایی که به من داده ای
یَا مُنْتَهَی رَغْبَهِ الرَّاغِبِین
ای خدایی که منتهای رغبت مشتاقان هستی این دعا های من را مستجاب کن.
عواقب ترک امر به معروف و نهی از منکر
خداوند تبارک و تعالی به شعیب پیامبر( ع) فرمود: می خواهم صد هزار نفر از قوم تو را عذاب کنم ؛ چهل هزار از بدان ؛ شصت هزار از خوبان؟!!
حضرت سوال کردند: چرا و علت آن چیست ؟ چرا خوبان هم باید عذاب شوند؟!خطاب رسید: برای اینکه خوبان نهی از منکر نمی کردند؛ از گناه بدان ناراحت نبودند
اینکه می گویند خشک و تر با هم می سوزند غلط است، چوب تر که نمی سوزد؛ اگر می سوزد بخاطر این است که آن چوب تر هم در اثر رفت و آمد با بدان به مرور خشک شده است لذا عذاب، او را هم می گیرد.
تویی که نماز خوان هستی نباید به مجالس عروسی گناه بروی؛ چرا رفته ای؟! حتی اگر در مجلس فاتحه؛ مداح غنا می خواند باید از مجلس خارج شد.
شرح دعای روز ششم ماه مبارک رمضان از جواد محدثی
ذلّتِ گناه
دلهاى ما که تیره شد از زنگ معصیت
یا رب به نور معرفت خود صفا ببخش
دور، ار زکاروان حقیقت فتاده ایم
ما را به رهروان طریق وفا ببخش
آلوده از نخست نبودیم، کامدیم
ما را به حسن سابقه، روز جزا ببخش
معصیت خدا، ذلّت آور است، همچنانکه طاعتش، عزّت آور…
گناه و نافرمانى، پیروى از دل و هوا و هوس است و آنکه درپى هوسرانى افتد و هواپرستى کند، بناچار به هر درى خواهد زد، دست به هر کارى خواهد زد، تا خواسته «دل» را برآورد، هرچند با دورى از «خدا» و با ستم به «مردم» باشد،
گرچه با نادیده گرفتن «حقّ» دیگران شود.
گرچه به تسلیم در برابر هر ناکسى و خضوع در مقابل هر آلوده دامنى، به دست آید.
امّا اطاعت از خدا، فخر و عزّت انسان است.
امیرالمؤمنین علیه السلام مى فرماید:
«خدایا!… عزّت برایم همین بس که بنده «تو» باشم،
و فخر و مباهات، برایم همین کافى است که «تو» ربّ من باشى».
گناه، انسانیت انسان را مى شکند، ارزش وجودى او را درهم مى ریزد، فطرت پاک و نورانى او را مى آلاید، گنهکار را پیش خالق و خلق، سرافکنده مى کند، انسان را در زیر ضربات تازیانه وجدان، عذاب مى کند، ذلّت دنیا و نکبت آخرت را
فراهم مى آورد، انسان را بنده شیطان و مطیع نفس و غلام هوس مى کند.
آیا اینها در ذلّت آورى گناه، بس نیست؟
اگر وجدان کسى نمرده و فطرتش آلوده نشده باشد، از گناه، احساس «شرم» مى کند. خود را پیش خدا، سرشکسته و پیش بندگان، رسوا مى بیند و چه کیفرى سخت تر و دردناکتر از این؟!
انتقام الهى
درماندگى است، اهل گنه بودن،
شرمندگى است، شیوه عصیانى…
آرى… اى خداى منتقم! گرفتار گناه بودن، خذلان و خوارى مى آورد، و معصیت کار بودن، ما را گرفتار تازیانه انتقامت مى کند.
ولى… تو ارحم الراحمین و مهربان ترینى، تو خدایى، تو خالقى، تو بى نیازى، تو اى پروردگار، به عقوبتمان محتاج نیستى، امّا، ما به لطف و احسان تو نیازمند و محتاجیم، ما را به خاطر گناهانمان خوار مگردان و با ضربه هاى انتقامت، ما را عقوبت مکن.
«الهى… اگر ما را بردار کنى، رواست، مهجور مکن.
و اگر به دوزخ فرستى، سزاست، از خود دور مکن.
الهى… ضرورت به هیچ درگاهم نیست
از پیش خطر، و از پس، راهم نیست
دستم گیر، که جز فضل تو پناهم نیست».
دورى از موجبات خشم خدا
خواسته ایم که خداوند، لطف کند و از آنچه موجب نارضایى و خشم اوست، دورمان کند، بازمان دارد، جلوگیرمان شود، توفیق ترک معصیتمان دهد.
مگر جز اینست که ترک فرمان، موجب «سخط» است و «عصیان»، عامل طرد؟ پس رعایت این نکات، از خشم خدا دورمان مى کند.
واى… که چه بى دردند گنهکاران! آنانکه فرصت عمر، به رایگان از کف مى دهند، آنانکه خیانت پیشه و دزدند، باطل پرست و حق گریزند، گرانفروش و محتکرند، ستمگر و مردم آزارند، رباخوار و رشوه گیرند، فاسد و مفسدند، دغلباز و ریاکارند، مردم فریب و حیله گرند، با «حق» درمى افتند، با زبان، با دست، با پول، با موقعیّت…
باطل را یارى مى کنند، با کمک، با تأیید، با امکانات، با سکوت…
به فرمان خدا بى اعتنا و به آیات قرآن بى توجّهند و به دعوت انبیا، پشت پا مى زنند.
اینها… و اینها، موجبات سخط الهى است.
جوانمرد باشیم و از اینها کناره گیرى کنیم، آزاد باشیم و قید طاعت حق را برگردن بیفکنیم. انسان باشیم و ارزش را در «آدمیّت» بدانیم.
خداوند مى فرماید:
«آیا آن کس که درپى «رضوان» و خشنودى خداست، همانند کسى است که به «سخط» و خشم الهى باز گردد؟…(هرگز)، مأواى چنین انسانى جهنم است، و بد جایگاه و سرنوشتى است».
امّا باید لطف خدا دستگیرمان شود. اگر خدا توفیق دهد، اگر یارى و مدد نماید، اگر ما را مشمول «منّت» و «نعمت» خویش سازد، شاید بتوانیم از چاه ویل «نفس» به درآییم و به عروجگاه تقوا و مقام «رضا» برسیم.
و این از خداوند، دور نیست.
چرا که او، آخرین امید و آخرین پناه و منتهاى خواسته علاقه مندان و راغبین است.