حدیث سلسله الذهب چیست
حدیث سلسلهالذهب
حدیث سِلسِلَهُالذَّهَب حدیث قدسی منقول از امام رضا(ع) در باب توحید و شروط آن است. امام رضا(ع) این حدیث را هنگام عبور از نیشابور به طرف مرو بیان کرد. راویان این حدیث همگی امامان معصوماند تا به پیامبر(ص) و سرانجام به خداوند میرسد. به همین دلیل این حدیث را «سلسلهالذهب» به معنای «زنجیرۀ زرّین» توصیف کردهاند. طبق برخی گزارشها، همزمان با نقل حدیث، بیش از بیست هزار نفر آن را مکتوب کردند.
بر اساس این حدیث، اعتقاد به توحید باعث نجات از آتش جهنم است، ولی امام رضا(ع) خود را شرط این نجات معرفی کرده است. به گفته عالمان شیعه، منظور امام رضا(ع) اعتقاد به امامت است.
متن حدیث
اللَّه جَلَّ جَلَالُهُ یقُولُ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَهُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا…خداوند جل جلاله میفرماید: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» دژ من است، پس هرکس که در دژ من درآید از عذابم در امان است. چون مرکب به راه افتاد امام رضا(ع) گفت: البته با شرایطش و من جزو شرایط آنم.
شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۸۹ق، ص۲۵.
این روایت را عالمانی همچون شیخ صدوق(وفات ۳۸۱ق) در کتابهای «توحید»۱، «الامالی»۲، «معانی الأخبار»۳ و «عیون اخبار الرضا(ع)»،۴ نیشابوری (وفات ۵۰۸ق) در «روضه الواعظین و بصیره المتعظین»۵ و طبری آملی(وفات ۵۳۳ق) در کتاب بشاره المصطفی لشیعه المرتضی۶ با سند و الفاظ مختلف و مضمون واحد نقل کردهاند. البته شیخ طوسی(وفات ۴۶۰ق) در کتاب امالی مضمون این روایت را در دو روایت مختلف بدون جزء پایانی آن«بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا» نقل کرده است.۷ برخی با توجه به اینکه این روایت از قرن سوم هجری قمری به بعد توسط افراد زیادی نقل شده است و احتمال توافق یا همدستی بر دروغ آن منتفی است، آن را روایت متواتر دانستهاند.۸
بنابر نقل شیخ صدوق در کتاب التوحید از اسحاق بن راهویه، وقتی امام رضا(ع) در سفر به خراسان به نیشابور رسید، پس از آنکه اراده کرد به سوی مأمون کوچ کند، مُحدِّثان جمع شدند، و عرض کردند:ای پسر پیغمبر(ص) از شهر ما تشریف میبرید و برای استفاده ما حدیثی بیان نمیفرمایید؟ پس از این تقاضا، حضرت سرش را از کجاوه بیرون آورد و فرمود:
«شنیدم از پدرم موسی بن جعفر(ع) که فرمود شنیدم از پدرم جعفر بن محمد(ع) که فرمود شنیدم از پدرم محمد بن علی(ع) که فرمود شنیدم از پدرم علی بن الحسین(ع) که فرمود شنیدم از پدرم حسین بن علی(ع) فرمود شنیدم از پدرم علی بن ابیطالب(ع) که فرمود شنیدم از رسول خدا(ص) که فرمود شنیدم از جبرئیل که گفت شنیدم از پروردگار عزّوجلّ فرمود: «کلمه «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» دژ و حصار من است. پس هر کس داخل دژ و حصار من شود، از عذاب من ایمن خواهد بود.» پس هنگامی که مَرکب حضرت حرکت کرد با صدای بلند فرمود: «با شروط آن و من خود یکی از آن شروط میباشم».۹
علت نامگذاری به سلسلهالذهب
این حدیث معروف به حدیث سلسلهالذّهب یعنی زنجیرۀ زرّین است. این نامگذاری به این دلیل است که افراد حاضر در سند حدیث، همگی از معصومان هستند؛ یعنی امام رضا(ع) از امام هفتم و او از امام ششم و او از… تا اینکه به امام اول میرسد و او از پیامبر(ص) و پیامبر از خدا نقل میکند. همچنین این نقل شده که یکی از امیران سامانی، این حدیث را با طلا نوشت و دستور داد آن را با وی در قبر بگذارند. از اینرو، برخی همین قضیه را وجه نامگذاری حدیث به سلسلهالذهب دانستهاند.۱۰
شرح
شیخ صدوق پس از نقل کلام امام رضا(ع) در کتاب توحید میگوید: معنای سخن حضرت این است که از شروط «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» اقرار به امامت من است و اینکه من از جانب خداوند امامی هستم که فرمانبریام واجب است.۱۱یادداشت ۱
با توجه به اینکه این حدیث به مسأله توحید و ولایت اشاره کرده است برخی معتقدند که هدف اصلی این روایت بیان همین پیوند است؛ چرا که مردم نیشابور، از اهلسنت بودند و نگاه آنان به ولایت معصومان، ولایت به معنای فرمانبری (یعنی امامت) نبود. بر این اساس امام رضا(ع) با اشاره به اینکه توحید پناهگاهی قابل اعتماد و اصل دین است، اما مسیر رسیدن به آن، گرفتن حقائق از امام و پیروی از او است.۱۲ به رابطه میان توحید و ولایت امامان معصوم در دیگر روایات نیز اشاراتی شده است مانند زیارت جامعه کبیره و علامه مجلسی نیز در شرح این فراز از زیارت جامعه کبیره (مَنْ اَرادَ اللهَ بَدَأَ بِکُمْ وَمَنْ وَحَّدَهُ قَبِلَ عَنْکُمْ) احتمالاتی را ذکرکرده مانند این که رسیدن به معارف الهی و مقام رضای او جز با پیروی از امامان معصوم (ع) ممکن نیست، توحید الهی فقط با پذیزش سخن معصومان دست یافتنی است، بدون دریافت علوم از امامان راهی برای رسیدن به توحید وعبادت حقیقی نیست، توحید ودیگر معارف فقط با گفتار امامان و ادله آنان دست یافتنی است، رسیدن به نهایت مراتب توحید تنها در پرتو پیروی از آنان ممکن است، رد کننده سخنان امامان مشرک ست و این که خداشناس حقیقی بی شک پذیرنده تمام سخنان امامان است. ۱۳ به باور مطهری متفکر معاصر توحید در کلام امام رضا(ع) به این جهت حصن و باروی الهی دانسته شده است که توحیداساس و ریشه است و همانند الف است که به دنبالش همه چیز هست. ۱۴برخی از محققان نیز حدیث سلسله الذهب را بیانگر فلسفه سیاسی تشیع و عرفان رضوی و اختصاص داشتن ولایت سیاسی، علمی و معنوی به امامان معصوم(ع) دانستهاند.۱۵
منابع اهلسنت
منابع اهل سنت نیز این حدیث را گزارش کردهاند. در کتابهای حدیثی اهل سنت چندین قول در مورد تعداد افرادی که جریان این حدیث را گزارش کردهاند وجود دارد برخی تعداد این افراد را ده هزار نفر۱۶ برخی بیست هزار نفر۱۷ و برخی دیگر تعداد این افراد را سی هزار نفر۱۸ گزارش کردهاند که برخی قول بیست هزار نفر را مشهور میدانند.۱۹ اما افراد معدودی همچون قندوزی در ینابیع الموده به جمله پایانی روایت « وانا من شروطها» اشاره کردهاند.۲۰ از احمد بن حنبل و اباصلت هروی نقل شده است که اگر این اسناد بر دیوانهای خوانده شود هر آینه عاقل میشود یا شفا مییابد.۲۱
نقل دیگر
یقُولُ اللَّهُ تَبَارَک وَ تَعَالَی وَلَایهُ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ نَارِی….خداوند جل جلاله میفرماید: ولایت علی ابن ابیطالب دژ من است، پس هرکس که در دژ من درآید از عذابم در امان است.
ابن بابویه(صدوق)، امالی، ۱۳۷۶ش، ص۲۳۵.
در کنار روایت سلسله الذهب معروف میان اهل سنت و شیعه روایتی شبیه آن نیز نقل شده است که البته مضمون متفاوتی دارد. شباهت این دو روایت این است که هر دو حدیث قدسی هستند یعنی محتوا و مفهوم آنها از طرف خداوند به قلب حضرت رسول(ص) القا شدهاند۲۲ و در سند هر دو روایت ائمه معصومین قرار دارند. شباهت دیگر این دو روایت این است که هر دو از امام رضا(ع) نقل شدهاند. اما مهمترین تفاوت آنها این است که در این روایت با صراحت به ولایت علی ابن ابیطالب اشاره شده است. شیخ صدوق در کتاب امالی۲۳ و عیون اخبار الرضا(ع)۲۴، شعیری (قرن ششم) در کتاب جامع الأخبار۲۵ و حسکانی (وفات ۴۹۰ق) از عالمان اهل سنت در کتاب شواهد التنزیل۲۶ این روایت را نقل کردهاند و محدثان بعد از آنها مکررا این روایت را در کتب خویش آوردهاند. نکته قابل توجه این که در نقل شیخ صدوق در امالی سند حدیث که به پیامبر رسیده حضرت افزوده که او حدیث ولایت علی(ع)را از جبرئیل و او از میکائیل و او از اسرافیل شنیده واسرافیل از لوح و لوح از قلم وقلم از خداوند متعال نقل کرده است که ولایت علی بن ابی طالب دژ و حصار اوست وهر کس داخلش شود از آتش او در امان است. ۲۷یادداشت ۲
برخی گفتهاند که نیکوست این روایت را که شامل اسامی معصومان(ع) است را بر کفن بنویسند.۲۸
حدیث سلسله الذهب
حدیث سلسله الذهب چه حدیثی است، و از چه طریقی صادر شده است؟
حدیثی است که امام رضا(ع) هنگام ورود به نیشابور در مورد ولایت اهل بیت بعنوان شرط توحید بیان فرموده است. إسحاق بن راهوَیه گوید:
لَمّا وافی أبُو الحَسَنِ الرِّضا(ع) بِنَیسابورَ و أرادَ أن یخرُجَ مِنها إلَی المَأمونِ اجتَمَعَ إلَیهِ أصحابُ الحَدیثِ، فَقالوا لَهُ: یابنَ رَسولِ اللّهِ، تَرحَلُ عَنّا و لا تُحَدِّثُنابِحَدیثٍ فَنَستَفیدَهُ مِنک؟! و کانَ قَد قَعَدَ فِی العُمارِیهِ، فَأَطلَعَ رَأسَهُ و قالَ: سَمِعتُ أبی موسَی بنَ جَعفَرٍ یقولُ: سَمِعتُ أبی جَعفَرَ ابنَ مُحَمَّدٍ یقولُ: سَمِعتُ أبی مُحَمَّدَ بنَ عَلِی یقولُ: سَمِعتُ أبی عَلِی بنَ الحُسَینِ یقولُ: سَمِعتُ أبِی الحُسَینَ بنَ عَلِی بنِ أبی طالِبٍ یقولُ: سَمِعتُ أبی أمیرَ المُؤمِنینَ عَلِی بنَ أبی طالِبٍ یقولُ: سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ(ص) یقولُ: سَمِعتُ جَبرَئیلَ یقولُ: سَمِعتُ اللّهَ جَلَّ جَلالُهُ یقولُ: لا إلهَ إلَّا اللّهُ حِصنی، فَمَن دَخَلَ حِصنی أمِنَ مِن عَذابی. قالَ: فَلَمّا مَرَّتِ الرّاحِلَهُ نادانا: بِشُروطِها، و أنَا مِن شُروطِها؛۱
هنگامی که ابوالحسن الرضا(ع) به نیشابور رسید و خواست که آن جا را به قصد رفتن نزد مأمون ترک گوید، راویان حدیث، گردش را گرفتند و عرض کردند: ای پسر پیامبر خدا، از پیش ما می روی و برایمان حدیثی که از محضرتان فیضی بریم، نمی گویی؟! حضرت که در کجاوه نشسته بود سرش را بیرون آورد و فرمود: از پدرم، موسی بن جعفر شنیدم که می فرماید: از پدرم، جعفر بن محمّد شنیدم که می فرماید: از پدرم، محمّد بن علی شنیدم که می فرماید: از پدرم، علی بن الحسین شنیدم که می فرماید: از پدرم، حسین بن علی بن ابی طالب شنیدم که می فرماید: از پدرم، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب شنیدم که می فرماید: از رسول خدا(ص) شنیدم که می فرماید: از جبرئیل شنیدم که می فرماید: از خداوند جلّ جلاله شنیدم که می فرماید: (کلمه) لا اله الا اللّه حصار من است و هرکس وارد حصار من شود از عذابم در امان است. اسحاق می گوید: چون شتر به راه افتاد حضرت با صدای بلند به ما فرمود: اما این شرطهایی دارد و من از شرطهای آن هستم.
۱ . التوحید، ج ۲۵، ص ۲۳؛ أمالی الصدوق، ص ۱۹۵، ح ۸؛ عیون أخبار الرضا(ع)، ج ۲، ص ۱۳۵، ح ۴؛ معانی الأخبار، ص ۳۷۱، ح ۱؛ ثواب الأعمال، ص ۲۱، ح ۱؛ بشاره المصطفى، ص ۲۶۹؛ روضه الواعظین، ص ۵۱؛ اهل بیت(ع) در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۶۱۶.