سعد بن مسعود ثقفی
سعد بن مسعود ثقفی
سعد بن مسعود ثَقَفی از صحابه پیامبر اکرم(ص) و از یاران امام علی(ع) و عموی مختار بن ابوعبید ثقفی. وی در جنگ صفین، به ولایت مدائن گمارده شد و تا زمان امام مجتبی(ع) در این سمت بود. پس از ترور نافرجام امام حسن(ع) در ساباط مدائن، سعد مسئولیت حفاظت از جان امام(ع) را برعهده گرفت و تا بهبودی کامل امام(ع)، میزبان ایشان بود.
موقعیت اجتماعی
سعد بن مسعود ثَقَفی، عموی مختار بن ابی عُبَید،۱ از یاران امام علی(ع)۲ که گفته شده از اصحاب پیامبر(ص) نیز بوده است.۳ شیخ طوسی در رجال، او را در شمار راویان از علی(ع) نام برده است.۴. در برخی از نسخههای رجالی، نام او سعید ذکر شده است.۵ ابراهیم بن محمد بن سعید ثقفی کوفی، محدّث و مورخ شیعی و صاحب کتاب الغارات، از نوادگان اوست که در ابتدا زیدی مذهب بود و سپس در مذهب امامیه درآمد.۶
حکم ولایت
امام علی(ع) بعد از ورود به کوفه، سعد را بر منطقه زوابییادداشت ۱ گمارد.۷ بعدها در سال ۳۶ قمری، ولایت مدائن را به او سپرد و سعد تا زمان خلافت امام مجتبی(ع) در این سمت باقی ماند.۸
نامۀ حضرت علی(ع) به سعد به عنوان فرماندار مدائن مشهور است. متن نامه چنین بوده است:
امیرالمؤمنین(ع) در این نامه از سعد تجلیل میکند این در حالی است که نامههای مختلفی که حضرت به استانداران و فرمانداران خود نوشته، همیشه آنها را به پرداخت خراج تشویق نموده و از کسر پرداخت آن بر حذر داشته است و این نشانگر ایمان و اعتقاد سعد و درستکاری و امانت داری اوست که حضرت این گونه از او تمجید و تجلیل کرده و برای او طلب حسن عاقبت مینماید.۱۰
جنگها
سعد در جنگ جمل، امیر لشکر قبایل قیس و عبدالقیس در سپاه امام علی(ع) بود.۱۱ در زمان حکومتش در مدائن، به او خبر رسید که گروهی از خوارج به سرکردگی عبدالله بن وهب، قصد تسخیر مدائن را دارند، بنابراین با تجهیز لشکری ۵۰۰ نفری، به مقابله با ایشان پرداخت. با سستی اصحاب سعد در این جنگ، عبدالله بن وهب موفق شد از دجله عبور کرده و وارد سرزمین جَوخَی شده و به اردوگاه خوارج در نهروان ملحق شود.۱۲
دوران امام حسن(ع)
سعد در زمان امام حسن(ع) نیز در مدائن امارت داشت. هنگامی که امام(ع) در ساباط مدائن مورد سوء قصد قرار گرفته و مجروح شد، در منزل سعد بستری شد.۱۳
یکی از جوانان وابسته به وی – که گفته شده مختار بن ابی عبیده بوده- پیشنهاد کرد که امام حسن(ع) را دستگیر کرده و به معاویه تحویل دهد.۱۴
نقل شده که سعد از این سخن برآشفته شده و پاسخ میدهد:
آنگاه برای امام حسن(ع) طبیبی آورد و به معالجۀ آن حضرت اهتمام کرد تا بهبود یافت.۱۶
در مورد زندگی سعد پس از این جریان و درگذشت او در منابع تاریخی سخنی به میان نیامده است.
سریال مختارنامه
در مجموعه تلویزیونی مختارنامه که به کارگردانی داود میرباقری در ۴۰ قسمت ۶۰ دقیقهای ساخته شد، اکبر زنجانپور نقش سعد بن مسعود ثقفی را بازی کرد. این سریال برای اولین بار در ۱۳۸۹ش از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد.
سعد بن مسعود الثقفی
سعد بن مسعود الثقفی سید ثقیف فی الجاهلیه والإسلام کما أنه عم المختار بن أبی عبید الثقفی . وهو (أی سعد) أحد صحابه النبی محمد.
حیاتهعدل
عاش ما بین عام 17 قبل الهجره إلى 45 هجری.
ولایتهعدل
على الکوفهعدل
ولی الکوفه لمعاویه بضع شهور وفیها أحسن السیره ووصفه أهلها بأنه خیر أهل العراق.
على الطائفعدل
ولیها ثلاث سنوات لمعاویه ولیزید ثم ولیها بعده عبد الله بن العباس لیزید وابن الزبیر وعبد الملک بن مروان.
وفاتهعدل
توفی فی الطائف عام 63 للهجره فی حی المثناه ببلاد ثقیف.
هذه بذره مقاله عن حیاه شخصیه بحاجه للتوسیع. فضلًا شارک فی تحریرها.
ابن مسعود ثقفی
مقدمه
نام او سعد یا سعید۱ بن مسعود انصاری ثقفی است. او عموی مختار بن ابی عبید ثقفی۲ از اصحاب و انصار رسول خدا (ص) و یاران مخلص امیر المؤمنین (ع) به شمار میآمد۳.
سعد این حدیث را از رسول خدا (ص) نقل میکند که فرمود: حضرت نوح (ع) هرگاه لباسی به تن میکرد، حمد خدا مینمود و هرگاه چیزی میخورد یا آبی مینوشید، حمد خدا را میکرد، از این رو عبد شکور نامیده شد۴۵
حکومت سعد در مدائن
سعد بن مسعود جزو کارگزاران دولت کریمه امیرالمؤمنین (ع) بود و از جانب آن حضرت به امارت و فرمانداری مدائن منصوب شد و تا دوران خلافت امام حسن مجتبی (ع) در این سمت باقی بود.
طبق نقل نصر بن مزاحم، حضرت علی (ع) او را قبل از آنکه بر مدائن منصوب کند بر استان زوابی۶ گمارد۷. و در جنگ جمل او را امیر بر قبایل قیس و عبدالقیس قرار داد۸. و پس از استقرار در کوفه و قبل از جنگ صفین، او را به عنوان فرماندار مدائن انتخاب کرد. او در این سمت بود و امام حسن (ع) در روز ساباط به او پناه برد۹۱۰
سعد در تعقیب گروهی از خوارج
پس از ظهور خوارج، عدی بن حاتم در عصر خلافت امیر المؤمنین (ع)، کسی را نزد سعد بن مسعود ثقفی فرستاد و او را از خطر فتنه و احتمال اشغال این شهر به دست خوارج مطلع ساخت.
سعد پس از دریافت این هشدار سری، دروازههای شهر را بست و مختار بن ابی عبیده را در مدائن گماشت و خود با جمعی از نیروهای مسلح برای تعقیب آنان از شهر خارج شد. این خبر که به عبدالله بن وهب راسبی (رئیس خوارج) رسید، راه خود را عوض کرد و با احتیاط به سمت بغداد حرکت کرد. اما سعد بن مسعود همراه پانصد سوار او را تعقیب کرد تا در منطقه کرخ بغداد با عبدالله بن وهب روبهرو گردید.
عبدالله بن وهب با حمایت سی سوارکار جنگ جو در مقابل نیروهای سعد ایستادند و ساعتی جنگ کردند، ولی یاران سعد دست از جنگ برداشتند و به سعد گفتند: بهتر است آنها را رها کنی و موضوع را در گزارشی به سمع امیر المؤمنین (ع) برسانی اگرایشان به تعقیب آنان دستور گرفت داد، آن وقت آنها تعقیب میکنیم و اگر هم شخص دیگری را برای این کار در نظرگرفت چه بهتر که به سلامت ماندهای.
اما سعد پیشنهاد همراهان را نپذیرفت و به جنگ و قتال ادامه داد. ولی عبدالله بن وهب و یارانش در تاریکی شب معرکه گریختند و از دجله عبور کرده و به یاران خود، یعنی خوارج نهروان در بیروت دجله پیوستند۱۱۱۲
سعد در زمان خلافت امام حسن (ع)
پس از آنکه امام مجتبی (ع) در جنگ با معاویه دریافت که با پیوستن برخی از سران سپاهش به معاویه و تفرقه در میان نیروهای رزمندهاش دیگر که با توان جنگیدن ندارد، به ناچار پیشنهاد متارکه جنگ و به تعبیر معروف پیمان صلح با معاویه را پذیرفت. پس از قرارداد صلح، تعدادی از یاران او محافظت از جان امام حسن (ع) بر عهده گرفتند، اما سنان بن جراح به صورت غافلگیرانه به امام (ع) یورش برد و حضرت را مجروح ساخت، به گونهای که امام (ع) بی هوش شد. حضرت پس از لحظاتی به هوش آمد، فورا همراهان، زخم آن حضرت را بستند و ایشان را به مدائن بردند که سعد بن مسعود حاکم آنجا بود و امام حسن در مدائن مدتی در نزد سعد برای معالجه ماندند۱۳.
هنگامیکه امام حسن (ع) در مدائن نزد سعد بن مسعود بودند، روزی مختار بن ابی عبید ثقفی که در آن زمان جوان بیتجربه و طالب مقام بود، به سعد گفت که امام مجتبی (ع) را دستگیر و به نزد معاویه بفرست تا خراج و مالیات یک ساله جوخی را ببخشد! اما سعد از پیشنهاد مختار ناراحت شد و گفت: خداوند رؤیت را سیاه و زشت گرداند، من کارگزار پدر او هستم و او به من اطمینان کرد، و باعث افتخار من شده است، ایا رسول خدا (ص) را فراموش کنم؟ و نسبت به فرزند دختر و حبیبهاش به او احترام نگذارم؟
بعد از آن سعد، طبیبی آورد که مسئول حفاظت و طبابت امام مجتبی (ع) گردید تا حضرت بهبود یافت۱۴۱۵