توحید افعالی، تقدیر و قضا، اراده انسان و… این استدلال با هر گونه دخالت غیبی در امور مادی جهان مغایرت و تناقض دارد. مثلاً روایت داریم که با افزایش گناهی در جامعه زلزله زیادی شود. ولی این با آنچه در بالا گفتیم در تناقض است، چرا که زلزله ناشی از حرکات صفحه
توحید افعالی، تقدیر و قضا، اراده انسان و… این استدلال با هر گونه دخالت غیبی در امور مادی جهان مغایرت و تناقض دارد. مثلاً روایت داریم که با افزایش گناهی در جامعه زلزله زیادی شود. ولی این با آنچه در بالا گفتیم در تناقض است، چرا که زلزله ناشی از حرکات صفحه
پرسش:
توحید افعالی، تقدیر و قضا، اراده انسان و… این استدلال با هر گونه دخالت غیبی در امور مادی جهان مغایرت و تناقض دارد. مثلاً روایت داریم که با افزایش گناهی در جامعه زلزله زیادی شود. ولی این با آنچه در بالا گفتیم در تناقض است، چرا که زلزله ناشی از حرکات صفحه
پاسخ:
به دلیل مفصل بودن پرسش و مثالها و نمونههای زیادی که در آن آمده، ناگزیر باید در چند محور برای همه مواردی مطرح شده در پرسش، نکته ای بیان شود: 1ـ برای تکمیل شناخت و شناخت دقیقتر جریان قضا و قدر به مطالعه بیشتر به خصوص کتاب آموزش فلسفه آقای مصباح، ج 2، ص 411 ارجاع میدهیم. در این جا تنها بدین نکته اشاره میشود که باید تلاش کرد قضا و قدر به صورت درست تفسیر شود . 2ـ این مسئله که عملکرد نیک یا بد آدمی و پیامدهای تکوینی و وضعی در زندگی فردی، اجتماعی و محیط زندگی و یا نزول رحمت و یا بلایا تاثیر دارد ،جای تردید نیست، زیرا اوّلاً آنچه در پرسش در باب زلزله آمده و نقش عوامل طبیعی به عنوان عوامل منحصر به فرد در تحقق زلزله تلقی شده، گرچه تا حدودی درست است ولی باید توجه داشت که آن عوامل علل طبیعی زلزله است. ممکن است غیر از عوامل طبیعی ، عوامل فرا طبیعی و غیر طبیعی نیز در وقوع آن مؤثر باشند . هیچ گونه دلیل وجود ندارد که عوامل غیر طبیعی را نفی کند، تنها چیزی که میتوان در این خصوص گفته شود این است که علل غیر طبیعی از طریق علوم تجربی و زمینشناسی تا کنون برای بشر کشف نشده است، ولی چون در آموزههای دینی آمده، معلوم میشود در کنار علل مادی علل غیر مادی نظیر عملکرد بد آدمیان نیز نقش داشته باشد. دوم: برای انسان دین باور درک این مسئله بسیار آسان خواهد بود که در پیشامدها و رخدادهای زندگی و حتی بعد از زندگی انسان اعمال او بیتأثیر نیست چون در آموزههای دینی در این باره سخن بسیار گفته شده که به یک نمونه روایی و یک نمونه قرآن آن اشاره میشود: امیر مؤمنان(ع) در نهج البلاغه در خطبه نماز استسقا فرمود: ” اللَّهُمَّ فَاسْقِنَا غَیْثَکَ … وَ لَا تُؤَاخِذْنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا ؛خداوندا ما را به باران خود سیراب فرما … و به آنچه نادانهای جامعه ما مرتکب میشوند ما را مؤاخذه مفرما”.1 از این کلام حضرت به روشنی معلوم میشود که عملکرد افراد جامعه در خشکسالی و قحطی مؤثر است و باعث قطع رحمت باران میشود. در قرآن کریم آمده که عملکرد بد انسان نه تنها بر زندگی خود او بلکه بر زندگی فرزندان او اثر سوء میگذارد: ” وَ لْیَخْشَ الَّذینَ لَوْ تَرَکُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّیَّهً ضِعافاً خافُوا عَلَیْهِمْ فَلْیَتَّقُوا اللَّهَ وَ لْیَقُولُوا قَوْلاً سَدید؛2 کسانی که میترسند کودکان ناتوان از آنها باقی نماند و زیر دست مردم شوند، پس باید از خدا بترسند و سخن به اصلاح و درستی گویند و راه عدالت پویند “. فیلسوف بزرگ معاصر علامه طباطبایی در تفسیر این آیه مطالبی عمیق بیان داشته و گفته است: کسی که بر یتیمی ظلم کند ،یعنی مالش را از دست او بگیرد ، همان ظلم به ایتام خودش و یا اعقابش برمیگردد و این خود یکی از حقایق عجیب قرآنی است . یکی از مصادیق حقیقت دیگری است که از آیات قرآن کریم استفاده میشود و آن این است که بین اعمال نیک و بد انسان و بین حوادث خارجی ارتباط هست و هیچ گریزی از پیامد اعمال نیست مگر این که بر اثر اعمال دیگر پیامد بدی اعمال انسان برطرف شود چون در عالم هستی علل و عوامل بیشماری وجود دارد که انسان نمیتواند به تمامی آنها احاطه پیدا کند”.3 بنابر این به دلیل عقلانی و وحیانی در تأثیر اعمال آدمی بر رخدادهای گوناگون جای تردید نیست. اراده خداوند مبنی بر نزول بلایای طبیعی بر منطقهای که مردم آن جا گرفتار معصیت است، به مفهوم اراده حکمتآمیز است و نه اراده گزاف . این اراده از رهگذر علل و عوامل طبیعی رخ میدهد، بنابر این بین اراده خدا و آنچه در پرسش اشاره شده منافاتی ندارد. همان عوامل طبیعی که در پرسش به عنوان علل وقوع زلزله و بلایای و سایر بلایای طبیعی ذکر شده ، مأموران الهی و جنود خداوند اند چون بر اساس اصل ” َ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ؛ لشکریان آسمانها و زمین از آن خداست ” 4 در صورت لزوم به دستور الهی وارد میدان عمل شده ، اراده الهی را بر عذاب یا رحمت او بر قومی عینیت میبخشند. بر این اساس ارده الهی نیز بر اساس قانون علیت طبیعی جریان می یابد ، نه آن که قانون علیت طبیعی نقض شود. در این خصوص پرسش و پاسخ دیگر در ذیل جهت توضیح بیشتر ضمیمه شده ، مطالعه فرمایید. 3ـ درباره آنچه در مورد جریان ذبح اسماعیل و مانند آن در پرسش مطرح شده باید گفت: امور یاد شده و جریان گلستان شدن آتش بر ابراهیم خلیل که در قرآن کریم به صراحت مطرح شده ، دلیل قطعی بر تأثیر اراده الهی بر امور تکوینی است و این نکته را ثابت مینماید که به رغم اقتضای طبیعی اشیا چه بسا طبق حکمت و اراده خداوند ابزار و وسایل مادی بر خلاف اقتضای ذاتی و طبیعی خود عمل کند مثلاً آتش ابراهیم را نمیتواند بسوزاند و یا کارد گلوی اسماعیل را نمی برد، پس معلوم میشود که فراتر از امور مادی ، عوامل فراطبیعی نیز در رخدادهای جهان و پدیدههای عالم مؤثر است،بلکه اثر اصلی از آن عوامل غیر طبیعی و فرا طبیعی است . عوامل مادی مجرا و کانال عوامل فرا طبیعی است. البته در مورد معجزه سخن بسیار است که ایا در معجزه یک علت ماوراء طبیعی عمل کرده ، یا اراده الهی و علت ماورا بر اساس یک علت طبیعی که آن علت طبیعی برای ما شناخته شده نیست ، اعمال شده است. بر اساس همین معنا امری خارق عادت انجام شده است. خارق عادت به معنای نقض قانون و علیت طبیعی است که سنت و تقدیر الهی است ، بلکه بر اساس علت طبیعی اعمال شده که برای بشر قابل شناخت نیست. ممکن است علت طبیعی بر علت غیر طبیعی هم اثر نماید. این معنا از اعجاز را مرحوم علامه طباطبایی می پذیرد و در جلد اول تفسیر المیزان آن را به خوبی تبیین می کند. بر اساس این تفسیر یک معلول طبیعی عوامل بسیاری دارد که تنها برخی از آن عوامل ممکن است برای ما شناخته شده باشد. 4ـ درباره خسوف و کسوف باید گفت: این گونه رخدادها ربطی به امور غیر طبیعی ندارد و در آموزههای دینی از آنها به عنوان نشانه و آیتی از خداوند یاد شده و نماز آیات واجب گردیده است . این مسئله ربطی به عملکرد آدمیان ندارد. کسی هم چنین ادعا نکرده است که بر اثر عملکرد آدمی خسوف و یا کسوف رخ میدهد حتی خلاف آن در برخی آموزههای دینی آمده مثلاً نقل شده وقتی ابراهیم فرزند گرامی رسول خدا از دنیا رفت ، در آن روز کسوف رخ داد، مردم گفتند که به خاطر مرگ فرزند رسول خدا این حادثه پیش آمده، اما پیامبر به مردم فرمود: “کسوف و خسوف یک رخداد طبیعی و فلکی است و از آیات الهی است . ربطی به مرگ فرزندم ابراهیم ندارد”.5 1 . سید رضی ، نهج البلاغه، نشر هجرت ، قم، 1414 ق ، خطبه 143 ص 200. 2 . نساء (4) آیه 9. 3 . ر،ک: ترجمه تفسیر المیزان ، موسوی همدانی سید محمد باقر ، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ، قم 1374 ش ، ج 4، ص 317 . 4 . فتح (48) آیه 4و 7. 5. جعفر سبحانی فروغ ابدیت، دفتر تبلیغات اسلامی قم، 1378 ش، ص 340 .
امیدوارم که پاسخ «توحید افعالی، تقدیر و قضا، اراده انسان و… این استدلال با هر گونه دخالت غیبی در امور مادی جهان مغایرت و تناقض دارد. مثلاً روایت داریم که با افزایش گناهی در جامعه زلزله زیادی شود. ولی این با آنچه در بالا گفتیم در تناقض است، چرا که زلزله ناشی از حرکات صفحه» را دریافت کرده باشید.