قربانی کردن برای چیست؟

پرسش: 

قربانی کردن برای چیست؟

پاسخ: 

در پاسخ پرسش شما ابتدا بخشی از تفسیر نمونه را در این باره می آوریم و سپس توضیحات خود را نیز بیان می کنیم . “و الْبُدْنَ جَعَلْناها لَکُمْ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ لَکُمْ فِیها خَیْرٌ فَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْها صَوافَّ فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ کَذلِکَ سَخَّرْناها لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ؛ لَنْ یَنالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لکِنْ یَنالُهُ التَّقْوی‏ مِنْکُمْ کَذلِکَ سَخَّرَها لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلی‏ ما هَداکُمْ وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ ؛ إِنَّ اللَّهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ خَوَّانٍ کَفُورٍ1 ؛ و شترهای چاق و فربه را برای شما از شعائر الهی قرار دادیم در آنها برای شما خیر و برکت است، نام خدا را (هنگام قربانی کردن آنها) در حالی که به صف ایستاده‏اند ببرید، هنگامی که پهلویشان آرام گرفت (و جان دادند) از گوشت آنهابخورید و مستمندان قانع و فقیران معترض را نیز از آن اطعام کنید، اینگونه ما آنها را مسخرتان ساختیم تا شکر خدا را بجا آورید.هرگز نه گوشتها و نه خونهای آنها به خدا نمی‏رسد، آنچه به او می‏رسد تقوا و پرهیزگاری شماست!، اینگونه خداوند آنها را مسخر شما ساخته تا او را به خاطر هدایتتان بزرگ بشمرید و بشارت ده نیکوکاران را. خداوند از کسانی که ایمان آورده‏اند دفاع می‏کند، خداوند هیچ خیانتکار کفران کننده‏ای را دوست ندارد.” تفسیر: قربانی برای چیست؟ باز در آیات مورد بحث سخن از مراسم حج و شعائر الهی و مساله قربانی است، نخست می‏گوید:” شترهای چاق و فربه را برای شما از شعائر الهی قرار دادیم” (وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَکُمْ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ). آنها از یک سو به شما تعلق دارند، و از سوی دیگر از شعائر و نشانه‏های خداوند در این عبادت بزرگ هستند، چرا که قربانی حج یکی از مظاهر روشن این عبادت است که به فلسفه آن سابقا اشاره کرده‏ایم. ” بدن” (بر وزن قدس) جمع” بدنه” (بر وزن عجله) به معنی شتر بزرگ و چاق و گوشت دار است، و از آنجا که چنین حیوانی برای مراسم قربانی و اطعام فقرا و نیازمندان مناسبتر است مخصوصا روی آن تکیه شده، و گرنه می‏دانیم چاق بودن حیوان قربانی از شرائط الزامی نیست. همین مقدار کافی است که لاغر نبوده باشد2. سپس اضافه می‏کند” برای شما در چنین حیواناتی خیر و برکت است” (لَکُمْ فِیها خَیْرٌ). از یک سو از گوشت آنها استفاده می‏کنید و دیگران را اطعام می‏نمائید و از سوی دیگر به خاطر این ایثار و گذشت و عبادت پروردگار از نتائج معنوی آن‏بهره‏مند خواهید شد و به پیشگاه او تقرب می‏جوئید.سپس کیفیت قربانی کردن را در یک جمله کوتاه چنین بیان می‏کند:” نام خدا را به هنگام قربانی کردن آنها در حالی که به صف ایستاده‏اند ببرید”) (فَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْها صَوافَّ). بدون شک ذکر نام خدا به هنگام ذبح حیوانات یا نحر کردن شتر کیفیت خاصی ندارد و هر گونه نام خدا را ببرند کافی است چنان که ظاهر آیه همان است ولی در بعضی از روایات ذکر مخصوصی در اینجا ذکر شده که در واقع بیان فرد کامل است، مفسران از ابن عباس آن را نقل کرده‏اند: اللَّه اکبر، لا اله الا اللَّه و اللَّه اکبر، اللهم منک و لک .3 اما در روایتی از امام صادق ع جمله‏های رساتری نقل شده است فرمود:هنگامی که قربانی را خریدی آن را رو به قبله کن و به هنگام ذبح یا نحر بگو: وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنِیفاً مسلما وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ إِنَّ صَلاتِی وَ نُسُکِی وَ مَحْیایَ وَ مَماتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ لا شَرِیکَ لَهُ وَ بِذلِکَ أُمِرْتُ وَ أَنَا من المسلمین، اللهم منک و لک بسم اللَّه و باللَّه و اللَّه اکبر، اللهم تقبل منی. واژه” صواف” جمع” صافه” به معنی” صف کشیده” است و به طوری که در روایات وارد شده منظور این است که دو دست شتر قربانی را از مچ تا زانو در حالی که ایستاده باشد با هم ببندند تا به هنگام نحر زیاد تکان به خود ندهد و فرار نکند. طبیعی است هنگامی که مقداری خون از تن او می‏رود دستهایش سست‏ می‏شود و به روی زمین می‏خوابد، و لذا در ذیل آیه می‏فرماید:” هنگامی که پهلوی آن آرام گرفت (کنایه از جان‏دادن است) از آن بخورید و فقیر قانع وسائل معترض را نیز اطعام کنید” (فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ). فرق میان” قانع” و” معتر” این است که” قانع” به کسی می‏گویند که اگر چیزی به او بدهند قناعت می‏کند و راضی و خشنود می‏شود و اعتراض و ایراد و خشمی ندارد اما” معتر” کسی است که به سراغ تو می‏آید و سؤال و تقاضا می‏کند و ای بسا به آنچه می‏دهی راضی نشود و اعتراض کند. ” قانع” از ماده” قناعت” و” معتر” از ماده” عر” (بر وزن” شر” و بر وزن” حر”) در اصل به معنی بیماری جرب است که عارض بر پوست بدن انسان می‏شود. سپس به سؤال کننده‏ای که به سراغ انسان می‏آید و تقاضای کمک می‏کند (و ای بسا زبان به اعتراض می‏گشاید)” معتر” گفته شده است. مقدم داشتن” قانع” بر” معتر” نشانه این است که آن دسته از محرومانی که عفیف النفس و خویشتن دارند باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند. این نکته نیز قابل توجه است که جمله” فَکُلُوا مِنْها” (از آن بخورید) ظاهر در این است که واجب است” حجاج” چیزی از قربانی خود را نیز بخورند، و شاید این برای رعایت مساوات میان آنها و مستمندان است. و بالآخره آیه را چنین پایان می‏دهد:” اینگونه ما آنها را مسخر شما ساختیم تا شکر خدا را بجا آورید” (کَذلِکَ سَخَّرْناها لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ). و راستی این عجیب است حیوانی با آن بزرگی و قدرت و زور آن چنان تسلیم است که اجازه می‏دهد کودکی پاهای او را محکم ببندد، و او را نحر کند (طریقه نحر کردن این است که کاردی در گودی گردن او فرو می‏برند خونریزی شروع می‏شود و حیوان به زودی جان می‏دهد).گاهی خداوند برای نشان دادن اهمیت این تسخیر، فرمان اطاعت و تسلیم‏را از این حیوانات بر می‏دارد و دیده‏ایم یک شتر خشمگین و عصبانی که در حال عادی کودک خردسال مهار او را می‏کشید تبدیل به موجود خطرناکی می‏شود که چندین انسان نیرومند از عهده او بر نمی‏آیند. آیه بعد در واقع پاسخی است به این سؤال که خدا چه نیازی به قربانی دارد؟ و اصولا فلسفه قربانی کردن چیست؟ مگر این کار نفعی به حال خدا دارد می‏فرماید:” گوشتها و خونهای این قربانیان هرگز به خدا نمی‏رسد” (لَنْ یَنالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها). اصولا خدا نیازی به گوشت قربانی ندارد، او نه جسم است و نه نیازمند، او وجودی است کامل و بی انتها از هر جهت. بلکه آنچه به خدا می‏رسد تقوا و پرهیزگای و پاکی اعمال شما بندگان است” (وَ لکِنْ یَنالُهُ التَّقْوی‏ مِنْکُمْ). به تعبیر دیگر: هدف آن است که شما با پیمودن مدارج تقوا در مسیر یک انسان کامل قرار گیرید و روز به روز به خدا نزدیکتر شوید، همه عبادات کلاسهای تربیت است برای شما انسانها، قربانی درس ایثار و فداکاری و گذشت و آمادگی برای شهادت در راه خدا به شما می‏آموزد، و درس کمک به نیازمندان و مستمندان.این تعبیر که خون آنها نیز به خدا نمی‏رسد با اینکه خون قابل استفاده نیست ظاهرا اشاره به اعمال زشت اعراب جاهلی است که هر گاه حیوانی را قربانی می‏کردند خون آن را بر سر بتها و گاه بر در و دیوار کعبه می‏پاشیدند، و بعضی از مسلمانان ناآگاه بی میل نبودند که در این برنامه خرافی از آنها تبعیت کنند، آیه فوق نازل شد و آنها را نهی کرد .4 متاسفانه هنوز این رسم جاهلی در بعضی از مناطق وجود دارد که هر گاه قربانی به خاطر ساختن خانه‏ای می‏کنند خون آن را بر سقف و دیوار آن خانه می‏پاشند، و حتی در ساختمان بعضی از مساجد نیز این عمل زشت و خرافی را که مایه آلودگی مسجد است انجام می‏دهند که باید مسلمانان بیدار شدیدا با آن مبارزه کنند.سپس بار دیگر به نعمت تسخیر حیوانات اشاره کرده می‏گوید:” این گونه خداوند چارپایان را مسخر شما کرد تا خدا را به خاطر اینکه شما را هدایت کرده بزرگ بشمرید و تکبیر گوئید” (کَذلِکَ سَخَّرَها لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلی‏ ما هَداکُمْ). هدف نهایی این است که به عظمت خدا آشنا شوید، همان خدایی که شما را در مسیر تشریع و تکوین، هدایت کرده از یک سو مناسک حج و آئین اطاعت و بندگی را به شما آموخت و از سوی دیگر این حیوانات بزرگ و نیرومند را مطیع فرمان شما ساخت، تا از آنها در راه اطاعت خدا، قربانی کردن، نیکیبه نیازمندان و همچنین تامین زندگی خود استفاده کنید.و لذا در پایان آیه می‏گوید:” بشارت ده نیکوکاران را” (وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ).آنها که از این نعمتهای الهی در طریق اطاعت او بهره می‏گیرند و وظائف خود را به نیکوترین وجه انجام می‏دهند و مخصوصا از انفاق در راه خدا کوتاهی نمی‏کنند. این نیکوکاران نه تنها به دیگران نیکی می‏کنند که نسبت به خویشتن هم بهترین خدمت را انجام می‏دهند.و از آنجا که مقاومت در برابر خرافات مشرکان که در آیات قبل به آن اشاره شد ممکن است آتش خشم این گروه متعصب و لجوج را برانگیزد و سبب درگیریهای کوچک و بزرگ شود خداوند در آخرین آیه مورد بحث مؤمنان را به کمک خود دلگرم ساخته می‏گوید:” خداوند از کسانی که ایمان آورده‏اند دفاع می‏کند” (إِنَّ اللَّهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا). بگذار طوائف و قبائل عرب و یهود و نصارا و مشرکان شبه جزیره دست به دست هم بدهند تا مؤمنان را تحت فشار قرار داده و به گمان خود نابود کنند، ولی خداوند وعده دفاع از آنها را داده است، وعده بقای اسلام تا دامنه قیامت!.این وعده الهی مخصوص مؤمنان عصر پیامبر ص در برابر مشرکان نبود، حکمی است جاری و ساری در تمام اعصار و قرون، مهم آن است که ما مصداق الَّذِینَ آمَنُوا باشیم که دفاع الهی به دنبال آن حتمی است و تخلف ناپذیر، آری خدا از مؤمنان دفاع می‏کند. و در پایان آیه موضع مشرکان و هم مسلکان آنها را در پیشگاه خدا با این عبارت روشن می‏سازد” خداوند هیچ خیانتکار کفران کننده‏ای را دوست ندارد”! (إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ خَوَّانٍ کَفُورٍ). همانها که برای خدا شریک قرار دادند، و حتی به هنگام گفتن” لبیک” تصریح به نام بتها نمودند، و به این ترتیب خیانتشان مسجل است، همچنین با بردن نام بتها بر قربانیها و فراموش کردن نام خدا کفران نعمتهای الهی نمودند با این حال چگونه ممکن است خداوند این خائنان کفران کننده را دوست دارد؟.5 اما در زمینه عدم استفاده درست و بهینه از گوشت های قربانی باید اعتراف کنیم متأسفانه هنوز برنامه ریزی دقیقی از سوی دولت عربستان انجام نگرفته است ولازم است سازمانی متشکل از نمایندگان کشور های اسلامی تشکیل وبا با هماهنگی فقیهان مذاهب مختلف ، راهکار مناسبی جهت سامان بخشی و نگهداری و توزیع مناسب آن میان محرومان پیداشود. بنابر این اصل دستور قربانی بسیار خوب و سازنده و مفید است هم در عد معنوی و هم در بعد اجتماعی و کمک به محرومان حال اگر کشور عربستان که متولی امور حج است نتوانسته از عهده این مهم برآید نباید آن را به حساب اسلام گذاشت بلکه باید بگویی : اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست از مسلمانی ما است 1 . حج، آیات 36 تا 38. 2 . طبرسی فضل بن حسن ، مجمع البیان ، تهران ، ناصر خسرو، 1372، ج7، ص138. 3 . محمد بن حسن الحر العاملی ، وسائل الشیعه، قم ، موسسه آل البیت ، 1409، ج10، ص138. 4 . فاضل مقداد جمال الدین مقداد بن عبدالله، کنز العرفان، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی ، 1419، ج1، ص314. 5 . مکارم شیرازی ناصر، تفسیر نمونه ، تهران ، دارالکتب الاسلامی ، 1374، ج14، ص106تا 112.

ما به «قربانی کردن برای چیست؟» پاسخ دادیم.

دکمه بازگشت به بالا