مجازات انسان فاقد اختیار پذیرفتنی نیست. پس چرا ما انسان ها به اجبار وارد این جهان شده ایم باید در قیامت باز خواست شویم؟ (حداقل دراین مورد که از انسان برای آمدن در این جهان سوال نشده مطمئنا.)

پرسش: 

مجازات انسان فاقد اختیار پذیرفتنی نیست. پس چرا ما انسان ها به اجبار وارد این جهان شده ایم باید در قیامت باز خواست شویم؟ (حداقل دراین مورد که از انسان برای آمدن در این جهان سوال نشده مطمئنا.)

پاسخ: 

بلی از هیچ انسانی این پرسش نشده اما آیا اصلا قبل از اینکه فردی به عالم وجود پا بگذارد، می شود از او پرسید: آیا دوست داری موجود شوی؟ با اندک تأملی مشخص می شود که این سوال، یکی از محال ترین سوالات عالم است. زیرا اختیار و حق انتخاب دادن در خلق شدن به مخلوقات، مشروط به این است که کسی باشد تا از او سؤال شود: دوست داری خلق شوی یا نه؟ یعنی باید از قبل آفریده شدن باشد . اگر آفریده شده باشد، دیگر سؤال از میل به خلق شدن بی معنا است، چون این امرتحقق یافته است. اگرهم آفریده نشده، سؤال از او محال است، چون وجود ندارد تا از او سؤال شود. پس این نوع انتخاب و اختیار حیات عقلاً ممکن نبود، نه آنکه ممکن بود و خدا آن را از ما دریغ کرد. حتی اگر بگویید خدا می توانست ما را در قالبی دیگر در دنیایی دیگر بیافریند ، آن گاه برای انتخاب ورود به این جهان مورد سوال قرار دهد تا انتخاب ورود به این جهان معنا پیدا کند ؛ باز مشکل حل نمی شود، چون ممکن است کسی بگوید: اصلا چرا خدا مرا بدون اختیار در همان عالم اول آورد تا در برابر یک سوال سخت که شانس موفقیت در آن 50-50 است قرار بگیرم و سرنوشت ناگواری در انتظارم باشد و…. پس اینکه از خداوند بخواهیم قبل از ایجاد ما، نظرمان را جویا شود؛ معقول نیست. البته اصطلاح جبر در جایی معنا پیدا می کند که امکان اختیار وجود داشته باشد . در جایی که اختیار ناممکن است ،جبر هم به این معنا اطلاق نمی گردد ولی در هر حال حتی اگر اسم این مساله را جبر هم بگذارید مشکلی نیست زیرا اگر با دقت بنگریم خواهیم دید در عالم جبرهای بسیاری وجود دارد که همه آنها ناپسند نیستند مانند جبر تحقق معلول پس از تحقق علت. یعنی اگر علت سوزاندن یعنی آتش محقق باشد ،باید معلول هم محقق شود و این امر تخلف بردار نیست ولی این جبر و قانون همیشگی نه تنها قبیح و مذموم نیست بلکه زیر بنای زندگی ما در دنیا است که اگر نباشد، همه تصمیمات واعمال ما در دنیا دچار تزلزل و تردید خواهد شد . اگر مهمانی به منزل کسی آمد و قصد کرد برای او چای درست کند، باید در دل دعا کند : خدایا کاری کن این بار وقتی کبریت را می کشم ،روشن شود یا وقتی آتش را به فتیله سماور نزدیک می کنم آتش بگیرد. از همه بالاتر خدایا نکند این بار آب در اثر حرارت به جوش نیاید و… . پس هر جبری بد نیست . اما اینکه گفته شده “مجازات انسان فاقد اختیار پذیرفتنی نیست” مطلبی بسیار درست است که نه تنها اسلام بلکه عقل هر انسانی به آن حکم می کند اما متوجه نشدیم چه رابطه ای بین مجازات های آخرت با جبر در ورود به این جهان وجود دارد . آیا مثلا اگر فردی بدون اختیار خودش به منزلی آورده شود تااز پذیرایی شود ، او حق دارد وسایل منزل را بشکند ، هر جسارتی به اعضای خانواده بکند ، در ودیوار را کثیف کند یا حتی خودش را در منزلتان حلق آویز کند ؟! مسلما خیر؛ هر انسان عاقلی هم که از این واقعه مطلع گردد ،او را مذمت می کند که چرا دست به این کارها زده زیرا فارغ از چگونگی ورود او به خانه نفس این اعمال نادرست است . به علاوه او مجبور به انجام آنها نبوده بلکه با اختیار وانتخاب خود به آنها دست زده است .اصولا بسیاری از امور فارغ از موقعیت وشرایطی که انسان داراست ،خود به حکم عقل درست یا نادرستند .تفاوتی نمی کند انسان در چه شرایطی به آنها دست زده است . تنها این نکته مورد توجه است که آیا فرد در انجام این اعمال اختیار داشته یا در انجام آنها مجبور وبی اختیار بوده است . اگر به وضعیت ما انسان ها در دنیا نگاهی بیندازید خواهید دید ما در انجام اعمال خودمان مجبور نیستیم . حق انتخاب و اصل اختیار از ما سلب نشده است .پس مجازات های آخرت در برابر این اعمال مجازات فردی فاقد اختیار نیست . انسان دارای دو نوع زندگی و حیات است: یکی حیات حیوانی و مادی است که بین انسان و حیوان مشترک است و اموری از قبیل خوردن، آشامیدن و راه رفتن جزء این حیات است. در بسیاری از جزئیات این گونه حیات اختیار راه ندارد، اما حیات دیگری هم برای ما متصور است ،یعنی حیات انسانی و معنوی که حیات فکری و عقلانی است و از مختصات آدمی است. به خاطر این نوع از خلقت خداوند او را بر سایر مخلوقات برتری داده است. این حیات اختیاری بوده و انسان چنان آفریده شده که با اختیار خویش توانایی آن را دارد که در مسیر تکامل قدم نهاده و به جایی رسد که جز خدا نبیند، یا آن قدر سقوط کند که مانند حیوان بلکه بدتر شود. دعوت اسلام به سمت همین حیات اختیاری است: ” یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْییکُم‏ ای کسانی که ایمان آورده‏اید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی می‏خواند که شما را حیات می‏بخشد ” .1 بنابر این درست است که انسان به اختیار خود نیامده است اما این بدین معنا نخواهد بود که هیچ اختیاری در کیفیت زندگی خود و به جائی که خواهد رسید نداشته باشد. جمادات، گیاهان، حیوانات و ملائک و انسان هر کدام در مرتبه‏ای از کمال قرار دارند .اشرف مخلوقات انسان می­باشد که تمامی کمالات در وجود او به ظهور رسیده و یا به صورت بالقوه موجود می­باشد .با سعی و اختیار خویش به آن‏ها فعلیّت می بخشد. هر کدام از موجودات به فراخور مرتبه وجودی خویش به وجود آمده‏اند و جماداتی مثل سنگ قابلیت حیوان شدن را ندارند و حیوان را قابلیّت انسان شدن نیست. بشر در کارهای ارادی خود مانند سنگ و گیاه و حیوان نیست که به حکم غریزی کارهایی را انجام دهد. انسان همیشه خود را در سر چهار راه هایی می بیند و هیچ گونه اجباری ندارد که فقط یکی از آنها را انتخاب کند ؛ سایر راه ها بر او بسته نیست. انتخاب یکی از آنها به نظر، فکر، اراده و خواست شخصی او مربوط است. یعنی طرز فکر و انتخاب او است که یک راه خاص را معین می کند. 2 بنابراین آنچه انسان مورد بازخواست و مواخذه از آن قرار می گیرد، حیات مادی غیر اختیاری انسان نیست که اگر چنین بود، اشکال سؤال تان وارد بود، بلکه پاداش و جزا و مجازات انسان در مورد چیز هایی است که به اختیار و خواست خود انجام داده، نه چیزی که ناخواسته بوده است. اگر هم ندانسته و از روی جهل باشد، خداوند آن را با توبه و پشیمانی انسان از اعمال بد خود می بخشد. انسان تنها در مقابل چیزهایی مورد سؤال و مواخذه واقع می شود که با آگاهی و انتخاب خود انجام می دهد و پاداش ها نیز برای اعمال نیکی است که از روی انتخاب و اختیار و آگاهی صورت . 1 . انفال (8) آیه 24. 2 . شهید مطهری، مجموعه آثار،انتشارات صدرا ، تهران ، 1374 ش ، ج1، ص386.

ما به «مجازات انسان فاقد اختیار پذیرفتنی نیست. پس چرا ما انسان ها به اجبار وارد این جهان شده ایم باید در قیامت باز خواست شویم؟ (حداقل دراین مورد که از انسان برای آمدن در این جهان سوال نشده مطمئنا.)» پاسخ دادیم.

دکمه بازگشت به بالا