فرزندی به درس خواندن علاقه ای ندارد، ولی پدرش اصرار می‏کند و به او امر می‏نماید که درس بخواند. او باید چکار کند در حالی که دوست دارد کار کند و پول در بیاورد؟

فرزندی به درس خواندن علاقه ای ندارد، ولی پدرش اصرار می‏کند و به او امر می‏نماید که درس بخواند. او باید چکار کند در حالی که دوست دارد کار کند و پول در بیاورد؟

فرزندان از نظر رشد و بلوغ فکری و استعداد چند دسته‏اند: 1 – دسته‏ای بزرگند و از بلوغ فکری خوبی برخوردارند، سود و ضررشان را خوب تشخیص می‏دهند و فکر اقتصادی خوبی دارند. روشن است این دسته لازم نیست از پدر و مادر در درس خواندن و غیر اجازه بگیرند. تنها کاری که باید بکنند، با آن‏ها شور و مشورت کنند و در حد امکان رضایتشان را جلب نمایند. پدر و مادر نباید این گونه افراد را در فشار قرار دهند و بگویند: هر چه می‏گوییم، باید همان باشد و گر نه عاقّتان می‏کنیم: 2 – دسته دوم نوجوان‏ها و جوانانی هستند که به درس و بحث علاقه مندند و فکرشان هم کار می‏کند که اگر درس بخوانند و مدرک بگیرند، فردا هم پول بیشتری می‏گیرند و هم شغل راحت‏تری خواهند داشت. منتها هوش و استعداد درس خوندن را ندارند. پدر و مادر این دسته می‏توانند با مراجعه به مدرسه و پرسش از مربیان و معلمان بفهمند فرزندشان استعداد درس خواندن را دارد یا نه. اگر فهمیدند استعداد ندارند، از مدرسه بیرونشان بیاورند و کمک کنند شغل مناسبی پیدا کنند. 3 – دسته سوم فرزندانی هستند که هنوز از بلوغ فکری خوبی برخوردار نیستند، فواید دانش را نمی‏فهمند، به فکر آینده خود نیستند و تنها امروز را می‏بینند این دسته حتما باید طبق صلاحدید پدر و مادر کار کنند. مخصوصاً پدر و مادر با سواد آینده نگر. اگر صلاحشان این است که فرزند درس بخواند، باید بخواند فکر پول درآوردن را از سر بیرون کند. اگر صلاحشان این است که کار کند و استعداد درس خواندن را ندارد، باید طبق صلاحدید عمل نماید. گفتنی است: چون پدر و مادر روشن و آینده نگر هستند، هیچ گاه نفع خود را مقدم بر نفع و بهره فرزندان نمی‏کنند.