آیا مسئله زلزله بم یک عذاب است یا امتحان الهی؟

پرسش: 

آیا مسئله زلزله بم یک عذاب است یا امتحان الهی؟

پاسخ: 

زلزله همچون رعد و طوفان از سنت‏های طبیعی است. درباره علت وقوع آن بین ژئوفیزیک‏ها با حکمای پیشین اختلاف است. در هر صورت واقعیتی است‏ حکمای پیشین تراکم گازهای زیرزمینی را منشأ زلزله می‏دانستند. بعضی مولود لغزش‏های توده‏های سنگ، فعالیت‏های آتشفشانی، ریزش سقف غارهای زیرزمینی و اگر در سطح دریا بیاید، امواج خطرناکی تولید می‏شود که سرعت آنها از هشتصد کیلومتر تجاوز می‏کند1 محسوس و ملموس که هر از چند گاهی رخ می‏نماید و ده‏ها خانه و کاشانه را ویران می‏کند و ساکنان را نابود و مصدوم می‏سازد. موضوع رانش زمین یکی از مباحث جنجالی است که در تمام عصرها و میان همه انسان‏ها مورد نظر دانشمندان و فیلسوفان قرار داشته و اندیشه‏های خاص و عام را به خود مشغول نموده است. مسأله شرور و آفات طبیعی همچون زلزله و طوفان از مسایلی است که همیشه فیلسوفان الهی و دین‏باوران را به چالش کشانده است. آنها همیشه مواجه با این پرسش اند که چه حکمتی در این نوع حوادث نهفته است؟ آیا با عدل الهی سازگار است یا ظلم به بندگان به شمار می‏رود؟ آیا مولود اعمال انسان است یا حادثه طبیعی است؟ بعضی از مؤمنان و دانشمندان معتقدند: زلزله همچون سیل و طوفان یک امر صددرصد طبیعی است و از سنن و قضای حتمی خداوند است، ولی در کشورها و شهرهایی که در کمربند زلزله قرار دارند، خانه‏های مجهز و ضد زلزله بسازند تا از تلفات و خسارات مالی و جانی در امان بمانند. طبق این نظریه این گونه حوادث مانند تصادفات و گرفتاری‏ها به بدی و خوبی اعمال انسان ارتباطی ندارد. برخی از اندیشمندان مذهبی بر این باورند که زلزله گذشته از سنت طبیعی، بلای آسمانی محسوب می‏شود که گاهی برای تنبیه فاسقان و امتحان آیندگان و بیداری غافلان ایجاد می‏شود، وگرنه هر موجود شرور و یا حادثه ویرانگر به خودی خود خیر است و مخلوق خداوند می‏باشد و مطابق قانون علت و معلول است، ولی در تصادم با دیگران ممکن است خیراتی داشته باشد و یا شروری، مثلاً زلزله از سنت‏های حکیمانه الهی است و در جای خود پسندیده و خوب می‏باشد، ولی در صورت تزاحم با موجودات دیگر ممکن است بد باشد، مثلاً برای کسانی که عزیزانشان را از دست داده یا یتیم شده‏اند، ناراحت کننده است، ولی برای زنده‏ها و ملت ایران این فاجعه منشأ بیداری و توبه از گناهان است. در پرتو کمک‏ها حس نوع دوستی تقویت می‏شود و یاری‏رسانی‏ها ذخیره برای روز قیامت می‏شود. مضافاً بر این که ملت‏ها و حکومت‏ها اظهار همدردی کرده، دولت‏ها و ملت‏ها به هم نزدیک می‏شوند، و بسیاری از مستمندان منطقه در صورت سالم ماندن، سامان گرفته و زندگی شرافتمندانه‏ای پیدا می‏کنند و ده‏ها فواید دیگر اجتماعی و اقتصادی و روحی و معنوی که بر وجود این نوع حوادث غمبار مترتب است. یکی از مهم‏ترین فوائد درس گرفتن از این حادثه و رعایت اصول هندسی در ساخت و سازها و پیشگیری‏های لازم برای جلوگیری از تلفات و خسارات جبران‏ناپذیر آتی است. از سوی دیگر زلزله یک نوع عذاب الهی برای فاسقان، عیاشان، عناصر گمراه کننده و معتادان بی خاصیت است که گاهی جز مرگ هیچ عاملی چاره آنان نمی‏باشد، و این موضوع با طبیعی بودن و در کمربند زلزله قرار گرفتن یک شهر منافاتی ندارد، چرا که حکمت الهی تعلق گرفته که هر چیزی براساس علل و زمینه‏ها ضرورت پیدا کند. حتی معجزه از دایره قانون علیت خارج نیست، پس همه چیز به دست قدرت الهی است. در حدیثی امام صادق‏علیه‏السلام بعضی از گرفتاری‏های انسان‏ها را عکس‏العمل اعمال آنها می‏داند. بنابراین این گونه حوادث می‏تواند در نگاه دیگر یک نوع رحمت در لباس غضب باشد، چنان که یک نوع عذاب برای امتحان بازماندگان و سایر مردمان نیز باشد. امتحان الهی شکل خاصی ندارد. گاهی در قالب فقر است و گاهی در پوشش غنا. گاهی به کثرت مال و اولاد است، گاهی به کاستن از آنها. قرآن می‏فرماید: ” نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّوَالْخَیْرِ فِتْنَهً ؛ شما را با بدیها و خوبیها آزمایش می‏کنیم”2 گاهی به نیکی‏ها و بدی‏ها آزمایش می‏کند: ” بَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَ السَّیِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ آنها را با نیکی‏ها و بدی‏ها آزمودیم، شاید بازگردند”3. در آیه دیگر به انواع امتحانات اشاره می‏کند: ” وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‌ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ؛ قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مالها و جانها و میوه‏ها، آزمایش می‏کنیم و بشارت ده به استقامت‏کنندگان”4 غفلت زدایی و مکافات در این که پاره‏ای از این شرور تکان دهنده برای غفلت زدایی و تأدیب است، تردیدی نداریم، چنان که بعضی از عذاب‏ها کیفر کردار و ثمره اعمال مردم می‏باشد. در دعای ابوحمزه می‏خوانیم: “الهی لا تُؤَدِّبنی بِعُقوبَتِک5؛ خدایا، مرا با کیفر دنیوی ادب نفرما!” حضرت یوسف به کسی که از زندان آزاد می‏شد گفت: ” اذْکُرْنِی عِنْدَ رَبِّکَ ؛ “مرا نزد صاحبت [سلطان مصر] یادآوری کن!”6 ” فَأَنْسَاهُ الشَّیْطَانُ ذِکْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِی السِّجْنِ بِضْعَ سِنِینَ ؛ ولی شیطان یادآوری او را نزد صاحبش از خاطر وی برد و بدنبال آن، (یوسف) چند سال در زندان باقی ماند”7. حضرت علی فرمود: “البلاءُ للظّالم ادبٌ و للمؤمن امتحانٌ و للانبیاء درجهٌ؛ بلا برای ستمگر تأدیب و برای مؤمن امتحان و برای پیامبران درجه و مقام است”8. “انما هی اعمالُکم تُرَدُّ اِلیکم؛ این مصائب و گرفتاری‏ها اعمال شما است که به شما برمی‏گردد”.9 در قرآن نیز آیاتی در این باره است که ذیلاً می‏آوریم: 1 – ” مَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَهٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ ؛ هر مصیبتی به شما رسد بخاطر اعمالی است که انجام داده‏اید، و بسیاری را نیز عفو می‏کند”10 2 – ” مَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَهٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ مَا أَصَابَکَ مِنْ سَیِّئَهٍ فَمِنْ نَفْسِکَ ؛ آنچه از نیکیها به تو می‏رسد، از طرف خداست و آنچه از بدی به تو می‏رسد، از سوی خود توست”11 3 – وَ کَمْ مِنْ قَرْیَهٍ أَهْلَکْنَاهَا فَجَاءَهَا بَأْسُنَا بَیَاتاً أَوْ هُمْ قَائِلُونَ . فَمَا کَانَ دَعْوَاهُمْ إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا إِلاَّ أَنْ قَالُوا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ چه بسیار شهرها و آبادیها که آنها را (بر اثر گناه فراوانشان) هلاک کردیم! و عذاب ما شب‏هنگام، یا در روز هنگامی که استراحت کرده بودند، به سراغشان آمد. و در آن موقع که عذاب ما به سراغ آنها آمد، سخنی نداشتند جز اینکه گفتند: “ما ظالم بودیم!” (ولی این اعتراف به گناه، دیگر دیر شده بود و سودی به حالشان نداشت.) “.12 عذاب برامت‏های گذشته براثرنفرین پیامبران نازل می‏شد وجنایتکاران رانابود می‏ساخت. سرنوشت امت مرحومه بعضی می‏گویند: این گونه عذاب‏ها مخصوص امم پیشین بوده و از امت اسلامی برداشته شده است. دلیلی که می‏شود بر اثبات این مدعا آورد آیه 33 سوره انفال است: “وَ مَا کَانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ وَ مَا کَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ ؛ (ای پیامبر!) تا تو در میان آنها هستی، خداوند آنها را مجازات نخواهد کرد و (نیز) تا استغفار می‏کنند، خدا عذابشان نمی‏کند”.13 از ابن عباس نقل شده: دو امان در بین امت اسلامی بود یکی وجود پیغمبر و دیگری استغفار بود اما پیامبر رحلت کرد ولی استغفار تا قیامت باقی است. تا وقتی که امت اسلامی اهل استغفار باشند گرفتار عذاب نخواهند شد”. البته عذاب هایی مانند صاعقه آسمانی و بارش سنگ وگرنه به موجب حدیث قدسی: “امتُک هذه مَرحومهٌ.عذابُها فی الدنیا الزلزلهُ و الفقرُ. زلزله و فقر از امت اسلامی برداشته نشده است”.14 حتی در عصر رسول خدا قرآن کریم سرکشان امت محمد را به عذاب قوم عاد و ثمود تهدید کرده است: ” فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُکُمْ صَاعِقَهً مِثْلَ صَاعِقَهِ عَادٍ وَ ثَمُودَ ” اگر آنهاروی‏گردان شوند،بگو:من شمارا ازصاعقه‏ای همانند صاعقه عاد وثمود می‏ترسانم.15 گرچه غالباً انذار و اخطار با وقوع عذاب همراه‏ نمی‏باشد. به هر حال در صورت فقدان پیامبر و دست برداشتن مردم از استغفار، امنیتی از عذاب وجود ندارد. در توحید مفضل در خصوص یکی از حکمت‏های لرزش زمین امام صادق‏علیه‏السلام می‏فرماید: “مفضل! عبرت بگیر از سرنوشت مردمی که به وسیله زلزله‏ها با کمی زمان آن (چند ثانیه) چگونه جمعی هلاک شدند و گروهی منازل خود را ترک کرده و فرار می‏کنند”. اگر کسی بگوید: چرا زمین می‏لرزد، می‏گوییم زلزله و نظائر آن موعظه و انذاری است برای مردم تا بترسند و تقوا را مراعات کرده و از معاصی کنده شوند. سایر بلاهایی که بر ابدان و اموال نازل می‏شود، به خاطر مصالحی است. اگر مردم شایسته و صالح باشند، در عوض آن، ثواب هایی برای آخرت ذخیره می‏شود که هیچ چیز در دنیا با آن برابری نمی‏کند. گاهی این نوع بلاها سرعت می‏گیرد (در جوانی می‏رسد) که به خاطر مصلحت فردی و اجتماعی است.16 یکی از نکاتی که از این فرمایش امام به دست می‏آید، آن است که زندگی منحصر در این عالم نیست که اگر کسی زندگی این عالم را از دست داده و مرگ به سراغش آمد، ضرر و زیان کرده یا از رحمت خداوند دور بوده، بلکه زندگی برتر و جاودانه در عالم دیگر است. 1. ر. ک: لغت نامه دهخدا. 2. انبیاء (21) آیه 35. 3 . اعراف (7) آیه 167. 4 . بقره (2) آیه 155. 5 . مفاتیح الجنان. دعای ابوحمزه ثمالی. 6 . یوسف (12) آیه 42. 7 . یوسف (12) آیه 42. 8 . علامه مجلسی، بحار الأنوار. مؤسسه الوفاء بیروت – لبنان، 1404 ه ق،ج 64.ص 235 9 . علامه مجلسی، بحار الأنوار. مؤسسه الوفاء بیروت – لبنان، 1404 ه ق،ج 3.ص 90 10 . شوری (42) آیه 30. 11 . نساء (4) آیه 79. 12 . اعراف (7) آیه 4و5. 13 . انفال (8) آیه 33. 14. علامه مجلسی، بحار الأنوار، مؤسسه الوفاء بیروت – لبنان، 1404 ه ق، ج 16.ص 349. 15. فصلت (41) آیه 13. 16. علامه مجلسی، بحار الأنوار. مؤسسه الوفاء بیروت – لبنان، 1404 ه ق، ج 3، ص 121.

ما به «آیا مسئله زلزله بم یک عذاب است یا امتحان الهی؟» پاسخ دادیم.

دکمه بازگشت به بالا