با اینکه یزید و شمر و معاویه و برخی ستمگران دیگر در زمان امامان دیگر از دنیا رفته اند، چرا حضرت مهدی(عج) از آنها انتقام خواهد گرفت؟
پرسش:
با اینکه یزید و شمر و معاویه و برخی ستمگران دیگر در زمان امامان دیگر از دنیا رفته اند، چرا حضرت مهدی(عج) از آنها انتقام خواهد گرفت؟
پاسخ:
پاسخ به این پرسش به مسئله رجعت مربوط می شود، که در برای روشن شدن بحث نکاتی را بیان می کنیم: 1ـ رجعت از عقاید معروف شیعه است، و مقصود از آن در فرهنگ شیعه، بازگشت گروهی از امت اسلامی پس از ظهور حضرت مهدی(عج) و قبل از بر پایی قیامت به دنیا است.1 از عقاید قطعی ما که از آیات و روایات بسیاری بر میآید، “رَجعت” است. یعنی اینکه خداوند گروهی از اولیای خود را قبل از قیامت به دنیا برخواهد گرداند.2 2ـ در رجعت همه مردگان یا همه شیعیان به دنیا باز نمیگردند، بلکه عده ای از مؤمنان خالص و عده ای از کفار و طاغیان بسیار شرور به این جهان باز می گردند.3 3ـ بازگشت گروهی از صالحان و یا تبهکاران به این جهان امری شگفت آوری نیست، زیرا در امت های پیشین نیز گروهی پس از مرگ بار دیگر زنده شده و پس از مدتی برای بار دوم در گذشته اند، مانند زنده شدن عزیر پس از صد سال،4 و موارد دیگری که قرآن مجید از آنها خبر داده است.5 4ـ در رجعت، بازگشت کنندگان به امر پروردگار عالَم زنده می شوند، هم چنان که در قیامت همگان به امر و قدرت ذات اقدس الله زنده می گردند. اگر تعدادی به دست حضرت عیسی(ع) زنده شده اند، آن هم به اذن الهی و قدرت خدادادی بوده است. قرآن میفرماید: “(به خاطر بیاور) هنگامی را که خداوند به عیسی بن مریم گفت: یاد کن نعمتی را که به تو و مادرت بخشیدم… و هنگامی که به اذن و فرمان من مردگان را زنده می کردی”.6 بنابراین چنانچه رجعت به دعای امام زمان(ع) صورت گیرد؛ باز به قدرت خدا انجام گرفته است؛ پس لازم نیست حتماً پیامبر باشد، بلکه به وسیله حجت الهی و به اذن خدا میتواند صورت گیرد. 5 ـ پس از اعتقاد به رجعت که از عقاید شیعه است، ممکن است از تفاصیل و علت واقعی آن آگاهی نداشته باشیم، و این هیچ گونه اشکال و سستی در عقیده ما ایجاد نمیکند. مثل این که به وجود ملائکه ایمان داریم، چون قرآن از آن خبر داده است ولی تعدادشان چقدر است، نحوه وجودی شان چگونه است و کارهایشان به طور تفصیل چگونه است، اطلاع دقیق نداریم. 6ـ ممکن است علت واقعی رجعت برای ما روشن نباشد، ولی با توجه به روایات رجعت، چنین به نظر میرسد که بازگشت دو گروه از مؤمنان و کافران به زندگی دنیا، به منظور تکمیل یک حلقه تکاملی گروه اوّل “مؤمنان” و چشیدن کیفر دنیوی گروه دوم “کافران” است. به تعبیر دیگر: گروهی از مؤمنان خالص که در مسیر تکامل معنوی با موانعی در زندگی خود رو به رو شده اند و تکامل آنها ناتمام مانده است، حکمت الهی ایجاب میکند، که سیر تکاملی خود را از طریق بازگشت مجدد به این جهان ادامه دهند؛ شاهد و ناظر حکومت جهانی حق و عدالت باشند؛ و در بنای این حکومت شرکت جویند، چرا که شرکت در تشکیل چنین حکومتی از بزرگ ترین افتخارات است. به عکس گروهی از منافقان و کافران جبار سرسخت علاوه بر کیفر خاص خود در رستاخیز باید مجازات هایی در این جهان، نظیر آن چه اقوام سرکشی مانند فرعونیان و عاد و ثمود، و قوم لوط دیدند ببینند، و تنها راه آن رجعت است.7 انسان معتقد به حکمت و عدل الهی، همان گونه که معتقد است باطن این عالم پاک و بر اساس عدالت و درستی بنیان شده، معتقد است روزی فرا میرسد که ظاهر تمام این عالم همانند باطن میشود. همان گونه که باطن آن بر اساس عدل در جریان است، ظاهر آن نیز این گونه میشود. برای تحقق چنین امری، کسانی که مصداق تمام و کمال ظلم و عدل بوده اند، برانگیخته میشوند تا حقیقت این عالم نمایانده شود. اگر ظالمان این دنیا را با کامیابی سپری کرده اند، گمان نرود که واقعاً پایان آنها همین گونه است زیرا می دانیم که قیامت، چیزی جز ظهور و تجسم این عالم نیست، پس باید سرانجام دنیای ظالمان و کافرانی که با کامیابی سپری کرده اند، مانند معاویه، شکست و ذلت باشد، تا در قیامت، ذلت به صورت واقعی اشکال شود. همان گونه که برای مؤمنان باید مسیر تکاملی آنها که با موانعی در دنیا رو به رو بوده اند، برداشته شود تا این مسیر به پایان خود و سیر تکاملی صعودی برسد، کافران خالص و ظالمان نیز باید به نهایت مسیر تکاملی نزولی خود برسند. حکومت و قدرتی که باعث شده نهایت سیر نزولی آشکار نشود، آشکار شود و در قیامت طبق همین عذاب، یا نعمت الهی هویدا شود. باید توجه داشت هنوز کسانی مانند معاویه به عنوان انسانهای درستکار نزد بسیاری از مسلمانان شناخته میشوند. البته این نکته که بیان شده، به عقل و دانش ما رسیده، امکان دارد مسایلی در فلسفه و علت آن بیان شده که دست نیافته ایم، یا بسیاری از مسایل طرح شود که اصولاً فلسفه آن بیان نشده و یا عقل ما نتواند به علت واقعی آنها دست یابد، اما ما آنها را به حکم عقل و منطق قبول میکنیم چون از جایگاه خطا ناپذیر الهی صادر شده است. 1. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چ اول، 1374ش، ج15، ص555. (نرم افزار جامع التفاسیر) 2. محسن قرائتی، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چ یازدهم،1383ش، ج9، ص102. (نرم افزار جامع التفاسیر) 3. تفسیر نمونه، همان. 4. بقره (2) آیه 259. 5. بقره (2) آیه 55 و 56 و 72 و 73 و 243؛ آل عمران (3) آیه 49. 6. مائده (5) آیه 110. 7. تفسیر نمونه، ج 15، ص 559.
ما به «با اینکه یزید و شمر و معاویه و برخی ستمگران دیگر در زمان امامان دیگر از دنیا رفته اند، چرا حضرت مهدی(عج) از آنها انتقام خواهد گرفت؟» پاسخ دادیم.