دیگر نمیتوانم مثل گذشته خدا را درک کنم، نماز بخوانم و از نماز لذت ببرم! نمازی که از روی بیمیلی و اجباری باشد، لذت ندارد. چه کار کنم مثل گذشته خدا را درک کنم و نمازهایم را از روی شور و شوق بخوانم؟
پرسش:
دیگر نمیتوانم مثل گذشته خدا را درک کنم، نماز بخوانم و از نماز لذت ببرم! نمازی که از روی بیمیلی و اجباری باشد، لذت ندارد. چه کار کنم مثل گذشته خدا را درک کنم و نمازهایم را از روی شور و شوق بخوانم؟
پاسخ:
خدا باوری و پرستش او مراتبی دارد. گاهی انسان آن قدر احساس نزدیکی و صمیمیت میکند که انگار خدا را میبیند و پاسخ حرفها و درد دلها و استجابت دعاهایش را میشنود. وقتی نماز و قنوت میخواند، احساس معنوی و لذت روحی ویژهای را حس میکند. دوران کودکی و نوجوانی خیلیها این گونه است، چون پاکدلی، خلوص نیت، راستگویی، حقخواهی و عدالت طلبی، دل و درون و روحش را پر کرده است، ولی متأسفانه این وضعیت ادامه پیدا نمیکند. خطرهایی این حال خوش را تهدید میکنند. مهمترین آن، این است که به آن احساسات پاک و آن معنویت ویژه، از شناخت و معرفت عمیق سرچشمه نگرفته، از “یقین” برخاسته نیست، بلکه از فطرت و سرشت ذاتی و شناخت سطحی و احساسی برخاسته است. از این رو با افزایش سن و آشنا شدن با برخی مسایل، و مواجه شدن با بعضی شبهات و پرسشها یا مشکلات، زود رنجیده خاطر میشود و به “شک و تردید” میافتد و اسیر وسوسه شیطان میگردد. راه نجات گفتهاند: شک گذرگاه خوبی است، ولی توقفگاه خوبی نیست، از این رو باید از “پل شک” عبور کرد و خود را به ساحل یقین رساند. ضروریترین و فوریترین سرمایه برای ادامه زندگی و رسیدن به آرامش روحی و روانی و نزدیک شدن به خداوند، کسب معرفت و شناخت و رسیدن به قله یقین است. اگر گوهر یقین داشته باشی، پرشتاب حرکت میکنی و مصممتر گام برمی داری و حرف این و آن و بروز مشکل ومانع، تو را در پیمودن راه، سست نمیکند. بیجهت نیست که گاهی نه شوری در سر است، نه ارادهای برای تصمیم. لابهلای باور و ایمانمان لنگ است. دومین راهکار، انجام اعمال نیک و اطاعت از دستورهای الهی و پرهیز از محرّمات است. معرفت و یقین اگر با “تحمل و تسلیم” شدن در برابر دستورهای خداوند همراه باشد و مُهر “اخلاص” بر آن زده شود، امید نجات و رهایی وجود دارد. اگر برای پنجرههای دل، حفاظ نصب کردیم و آن را از شرارت هواپرستی حفظ کردیم، نجات مییابیم،نیز اگر از گناه دور نگه داشتیم و در برابر هر چه که خدا فرمان داده، تسلیم فرود آوردیم، یا گاهی با او خلوت کردیم و با خواندن دعا و زمزمه با او انس و الفتی داشتیم. در این صورت به خدا نزدیک خواهیم شد و از راز و نیاز و نماز و دعا لذت میبریم. گناهان باعث کدورت و سیاهی دل میشود و دل را از انس و لذت سخن گفتن با خدا باز میدارد. در پایان عوامل کسب لذت در عبادات را ذکر میکنیم. الف) قبل از عبادت انسان خود را مستعد و مهیا سازد؛ یعنی، قدری به خود تلقین کند من در صدد نیایش و نماز هستم و سعی کند افکار متفرق را از ذهنش دور کند. ب) حتی الامکان در بهترین وقت عبادت کند؛ مثلاً، با کسالت – خستگی و خواب آلودگی – وارد نماز نشود. ” لا تَقْرَبُوا الصَّلاهَ وَ أَنْتُمْ سُکاری1.” ج) در محیط پر سر و صدا و آشوب به مناجات نایستد، بلکه محیط آرام و با فراغتی را انتخاب کند. د) در حین زیارت مصمّم بر مراقبت باشد و اگر احیاناً افکار دیگری به او هجوم آورد، همین که متوجه شد، سعی کند خود را از دام آن افکار برهاند. یکی از عواملی که باعث صفای دل و زدون حالت قساوت میشود همین دعاها و نیایشها و نمازهای سازنده است. البته اگر با شرائط ویژهاش ادا گردد. 1ـ یعنی در وقت نشاط، 2ـ با توجه کامل به خدا، 3ـ در محیطی با فراغت و دور از سر و صدا و جنجال،4ـ گریه از خوف خدا و اهوال قیامت عامل دیگری است که در صفای دل مؤثر است، 5- نشست و برخاست با علماء و شخصیتهای بر جسته و وزینی که خود مظهر صفا و تقوا هستند. همچنین تلاوت قرآن با توجه به آیات الهی نیز مؤثر است، 6- و نیز عامل دیگر طلب صفای دل از خداست. در این زمینه بسیار به جا است که شما نیز با امام سجاد(ع) هم نواگشته و مناجات شاکین را بخوانید (مفاتیح الجنان، مناجات خمسه عشر). انسان حالات گوناگونی دارد. در نهجالبلاغه از امیرالمؤمنین(ع) نقل شده: “ان للقلوب شهوه واقبالا و ادبارا” بنابراین قلب انسان گاه اقبال به خدا و معنویات دارد و گاه پشت میکند. در این رابطه فرمودهاند: در هنگام اقبال دل به مستحبات و مندوبات بپردازید و در صورت ادبار به واجبات اکتفا کنید. البته هر قدر انسان مجاهده نفس بیشتری کند و با خدا و قرآن و اهلبیت(ع) انس بیشتری گرفته و دل از هواهای نفسانی تخلیه کند به تدریج اقبالش بیشتر شده و به صورت ملکه راسخه در میآید. آن گاه است که در همه حالات به یاد خدا و متوجه اوست و هیچ چیز نمیتواند او را از محبوب حقیقی باز دارد. این همان حالتی است که از آن تعبیر به “نماز دائم” شده است: خوشا آنان که الله یارشان بی حمد و قل هوالله کارشان بی خوشا آنان که دایم در نمازند بهشت جاودان ماوایشان بی برای لذت بردن از نماز و انس با آن راهکارهای زیرا را دقیق عمل کنید: 1. باور کردن اهمیت نماز: باید یک مطالعهی مستمری را دربارهی اهمیت نماز پیش بگیرید و کتابهای مختلفی را که در این باره نگاشته شده پیوسته مطالعه کنید تا با تکرار این مطالعه به اهمیت نماز برسید و از اعتقاد صرف به باور و ایمان دست یابید. لذا کتب زیر سفارش میشود: الف. “اسرار الصلوه” اثر میرزا جواد ملکی تبریزی. ب. “پرواز در ملکوت یا اسرار الصلوه”، اثر امام خمینی(ره). البته اگر شروع مطالعات با کتابهای آقای محسن قرائتی در باب نماز باشد بهتر است. 2. باور کردن عتاب تارک نماز: وعید و عذابهای الهی دربارهی تارک نماز همیشه باید مدّ نظر باشد تا انسان به خود بباوراند که چنین عذابهایی واقعا وجود دارد کتابهایی مثل “گناهان کبیره” اثر شهید دستغیب در این باره مفید است. 3. تفکر در مرگ روزی نیم ساعت، در زود گذشتن دوران زندگی خود، خاطرات تلخ و شیرین و خلاصه انتهای عمر و ورود به عالم قبر و قیامت و رسیدن عذابهای الهی و سرافکندگی و روسیاهی و… این فکر باید در مکانی خلوت باشد تا دل شما متأثر گرددو تا تحریک برای نماز و هر توشه اخروی گردید. اگر این تفکر اثر خود را بخشید هفتهای نیم ساعت کفایت میکند. 4. گزیدن دوستانِ نماز دوست و گریز از دشمنان بینماز به ظاهر دوست: اثر همنشین بر کسی پوشیده نیست. 5. پرهیز از گناه: گناه دل انسان را سیاه میکند و او را نسبت به اعمال عبادی کم رغبت و گاهی بی رغبت میکند. 6. انس با محیطهای معنوی: مساجد و کلاً محافل نشاط بخش معنوی، دل را به سمت عبادت و نماز میکشاند. حتی شنیدن ودیدن مثل دعای ندبه و کمیل به وسیلهی صدا و سیما مفید و روح بخش هستند. 7. استقامت و پافشاری عملی بر نماز در محیط های ملامتگر نماز: نماز را به هیچ قیمتی ترک نکنید هر چند در محیط و موقعیتی قرار گیرید که دیگران شما را سرزنش کنند. 8. پرهیز از نمازهای طولانی تحمیلی: نماز واجب را خلاصه بخوانید. فقط هر وقت قلب شما به طولانی کردن نماز اقبال و تمایل نشان داد به همان اندازه نماز را طولانی کنید. 9. انجام مستحبات نشاط آور: در بین مستحبات چه نماز، چه ذکر چه دعا آن را که بیش از همه به شما حال خوش و لذّت روحی میبخشد، انتخاب کرده و بیشتر انجام دهید. 10. دعا و توسل: رغبت به نماز را هم با دعا و توسل به ائمه معصومین(ع) از خداوند تعالی بخواهید. 11. عزم جزم: تصمیم جدی بگیرید که هیچ گاه نماز را ترک نکنید و اگر احیاناً به خاطر عذر شرعی مثل فراموشی ترک شد حتماً قضای آن را به جا آورید. 12. مطالعه احوال علما: شرح حال بزرگان را دانستن و مطالعه کردن بسیار مفید است. برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به کتابهای: گلشن ابرار، جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم مفاخر اسلام، آقای علی دوانی 1. نساء(4)، آیه43.
ما به «دیگر نمیتوانم مثل گذشته خدا را درک کنم، نماز بخوانم و از نماز لذت ببرم! نمازی که از روی بیمیلی و اجباری باشد، لذت ندارد. چه کار کنم مثل گذشته خدا را درک کنم و نمازهایم را از روی شور و شوق بخوانم؟» پاسخ دادیم.