تجربیات نزدیک به مرگ و عقل و دین

جواب کلی به این پرسشها این است که، قطعا برای ارزیابی این مشاهدات در این تجربه های نزدیک به مرگ و بررسی یک یک جزئیات و تطابق آن با اصول آیات و روایات و حکم قطعی عقل نیازمند چندین جلد کتاب مفصل هستیم؛ اما به اجمال اشاره می کنیم، مرگ قطعی و حتمی و اجل محتوم با نزول فرشته مرگ و توفی نفس و روح توسط آن اتفاق می افتد. مرگ حتمی و اجل محتوم وقتی است که روح از بدن با قطع تعلق کامل از این دنیا جدا گردد و میت سکرات موت نظیر رؤیت حضرت عزرائیل علیه السلام و فرشتگان مرگ را تجربه کند، و نیز میت با دفن شدن در قبر تا مدتی که بازگشت روح به صورت عادی غیرممکن باشد، فشار قبر را بچشد، و با ترک عالم دنیا و ورود کامل به عالم برزخ و مشاهدات آن عالم، مرگ و جابجایی حتمی خود را از عالم دنیا به عالم برزخ مشاهده کند.
اما این تجربیات چه برای مسلمان و چه غیر مسلمان و حتی ملحد میتواند تجربه ای نزدیک به مرگ باشد. از لحاظ اشتراک در انسان بودن و داشتن روح و جسم مشمول این تجربیات می گردند. بنابراین از این حیث(اصل وجود تجربه) با هم فرقی ندارند؛ اما از جهت اتفاقاتی که در این تجربیات برای شخص می افتد با هم متفاوت هستند؛ زیرا ایمان و کفر و عمل صالح و طالح در نحوه تجربه بسیار متفاوت است.
البته این نوع تجربه مرگ با مرگ حتمی در برخی ویژگیهاامکان اشتراک دارد.
مانند :
– مانند سکته های مغزی قبل از مرگ مغزی؛
– تقلیل ارتباط نفس نسبت به بدن در مرگ‌های فجأه و ناگهانی و سکته های قلبی که پزشگان قطع امید کرده‌اند و به ناگاه جان به بدن باز می گردد؛
– مشاهده برخی رخدادها و حقایق .
هر مورد ازینگونه امور را با اصول آیات و روایات یا مبانی عقلی ، فلسفه و عرفان اسلامی بررسی نمود .
هرچند ممکن است در برخی جزئیات، نسبت به افراد مختلف، و یا در نحوه بیان جزئیات اختلاف ناچیز ی باشد.
این تجربیات نیز از حیث تجربه بودن مانند سایر تجربیات بشری است . چون میزان تکرار آن زیاد و در مواردی نیز توانسته با مبانی دینی و آیات و روایات یا مشاهدات عرفانی و برهانی انطباق داده شود لذا مورد قبول عموم قرار دارند .
عمده آن است که بتوانیم با دانستن مبانی دینی و فلسفی در زمینه مرگ و در زمینه رابطه نفس با بدن و قطع تعلق نفس، جزئیات و فروع این تجربیات را با کلیات و اصول تطبیق دهیم تا بتوان به اطمینان و اعتمادی در این مباحث رسید .
طبیعی است بخاطر ناشناخته بودن رابطه جسم با نفس و کیفیت مرگ و عالم برزخ، و مهمتر عدم اطلاع و آشنایی کافی از مبانی، بعضی با نظر شکّ به آن نگریسته یا توطئه‌ای برای زیر سؤال بردن ادیان الهی بدانند .
یکی از مبانی مهم دینی و فلسفی و عرفان اسلامی وجود عالم برزخ با جزئیات آن، مانند تجسم اعمال و جسم برزخی(بدن مثالی) و عذاب و ثواب برزخی است. مواردی ازین تجربیات با انها همساز و همسان و هماهنگ است.
همچنین ممکن است برخی هم حالات این گونه افراد را صرفاً عملکردی مغزی تلقّی نموده و برایش توجیهات علمی داشته باشند که توجیه علمی هم نهایت نوعی تجربه است که غالباً ناقص است و قابل اعتماد و تعمیم بر همه افراد در هر زمان و مکان نیست؛ لذا تجربیات و نظریات و فرضیات پزشکی به زبان منطقی با متد تجربه ناقص است و دائما در حال تغییر و ارتقاست. علاوه آنکه داشتن توجیه علمی، دلیلی بر رد تجربیات حتمی اشخاص نیست؛ بلکه می بایست با دلایل علمی خود بتوانند این اصول را رد کنند یا دلیلی علمی و تجربی قطعی بر رد و ابطال آنها اقامه کند.
نکته آخر هم آن است که ملاک در فهم ارزیابی و صحت و سقم هر ادعا و سخن و هر تجربه عرفانی و مکاشفه ربانی و رحمانی و تشخیص آن از القائات شیطانی و خیالات و توهمات فردی و بعضی رؤیاها، تطابق آن با تجربیات قطعی و استقرای تامّ و مبانی عقلی و اصول دینی قطعی است.

دکمه بازگشت به بالا