حقیقت گرایی در اسلام
حقیقت گرایی در اسلام
همه این موارد بر می گردد به یک حقیقت متعالی در ادیان الاهی و آن اصالت حقیقت گرایی در ادیان الاهی است.ابزار پیشرفته ساخته دانش و عقل بشرند و ربطی به کفار و غیر کفار ندارد. و خداوند ما را به کسب دانش و رشد و توسعه آن دعوت کرده است. بنابر این استفاده مشروع و عاقلانه و عادلانه از آنها درست و مطابق با خواست خداوند است.الاهیات اسلامی/ شیعی، بر پیشفرضهایی چند در حوزه علم و دین مبتنی است ازجمله اصالت داشتن حقیقت و توصیه جدی بر کشف آن: «آیا کسانی که میدانند و کسانی که نمیدانند برابرند؟»ادیان ابراهیمی از جمله اسلام متکی بر اصل حنیفیت اند که در آن عنصر حقیقت بسیار پررنگ است و آدمیان را همزمان به حقیقتگرایی در نظر و نیز حقگرایی در عمل توصیه و ترغیب میکند که در آن اعتدال در مشی و میانه روی و پرهیز از افراط و تفریط بر محور حق و حقیقت است.این پیشفرض همزمان در بر دارنده دو پیشفرض بنیادی نیز هست:
1- «حقیقت» اصالت دارد.
2- «تمام» حقیقت اصالت دارد.
این حقایق میتوانند علمی، فلسفی، عرفانی و وحیانی و… باشند. و در حقیقت دانش، دانستن این حقیقتها است. از این رو میتوان نتیجه گرفت که کشف این حقیقتها عملی دینی محسوب میشود، چرا که خداوند ما را به کشف و فهم این حقایق فراخوانده است یعنی علم حقیقتگرا دینی است و مطلوب خداوند است.
و این یعنی، هر عملی که هدف آن «جستار حقیقت» باشد، دینی و مطلوب خداوند است.
ادیان الاهی به کشف حقیقت، که در اینجا در حوزه زیست شناسی است دامن می زنند و ما را به تحقیق و تتبع بیشتر موضوع دعوت می کنند.
بنابراین نظریه ای مانند فرگشت، چون نظریه است نه قانون، یعنی دانشمندان در حال بررسی و تکمیل شواهد آن هستند و هنوز قطعی نشده است، به دلیل حقیقت گرایی اسلام، تنها به آن به عنوان یک نظریه نگاه می شود و نه قانون قطعی و از ما خواسته می شود که کار مطالعه و تحقیق و جمع آوری شواهد را در مورد آن جدی بگیریم. و این یعنی حمایت از کار علمی.