علم امام علی علیه السلام

 علم امام علی علیه السلام

پاسخ اجمالی
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام مخلوقِ مطیع و عبد صالح الهی است . بر خلاف عقیده مسیحیت که حضرت عیسی علیه السلام را متاسفانه فرزند خدا دانسته اند . دست تقدیر الهى ، سرنوشت فرزند بزرگوار حضرت ابوطالب علیه السلام را چنان رقم زده بود که وى در دامان آخرین فرستاده خداوند پرورش یابد و عمرى را به مصاحبت و هم کلامى ایشان ، و برخوردارى از تعالیم سازنده و اخلاق متعالى آن حضرت بگذراند و در این میان ، به چنان مقام والایى از جهت کرامت ها و بزرگوارى هاى روحى و معنوى دست پیدا کند که بتواند نور وحى و رسالت را به عیان مشاهده نماید و ناله شیطان را به گاه فرود آمدن وحى به گوش بشنود . پیامبر صلی الله علیه و آله در گرامى داشت مقام وى ، و خبر دادن از سطح متعالى دانش او بفرمایند : « اى على ، تو آنچه را من مى شنوم ، مى شنوى و آنچه را مى بینم ، مى بینى با این فرق که تو ( همچون من ) پیامبر نیستى ، بلکه جانشین منى و به راه خیر مى روى » . 1
پاسخ تفصیلی:
به اعتراف دوستان و دشمنان ، امیرمؤمنان ، پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله داناترین و مطلع ترین اشخاص از حقایق عالم بود ، کوهى بلند از معرفت و شناخت که از دامنه هاى آن آبشارهاى فراوان دانش جارى مى شد و اجتماع بشرى را طراوت و نشاط و حیات و زندگى دیگرگون مى بخشید .در روایت است که امام باقر علیه السلام فرمود : « خداوند تمام دانش پیامبران را براى رسولش حضرت محمد صلی الله علیه و آله گرد آورد و آن حضرت صلی الله علیه و آله تمام آن ها را به على علیه السلام سپرد » .کسى در میان جمع پرسید : اى فرزند رسول الله صلی الله علیه و آله ، آیا علم امیرمؤمنان بیشتر است یا علم برخى پیامبران ؟
امام علیه السلام فرمود : « گوش کنید این مرد چه مى گوید ! خداوند دانش هاى پیامبران را به محمد صلی الله علیه و آله عطا کرد و او نیز همه آنها را به امیرمؤمنان علیه السلام واگذارد ، و این مرد مى پرسد : دانش على علیه السلام بیشتر است یا دانش برخى پیامبران » . 2
لیاقت و شایستگى عظیم امیرمؤمنان و استعداد شگرف ایشان باعث شده بود که رسول خدا صلی الله علیه و آله جان گرامى او را از دانش هاى گوناگون و اطلاع از حقایق عالم هستى بیان کند و به تعبیر متون روایى و تاریخى ، هزار باب ، هزار کلمه و هزار حدیث در باب معرفت حقایق به او بیاموزد که از هر کدام آنها هزار باب و حرف و کلمه و حدیث دیگر سرچشمه مى گرفت .
از این رو است که مى نگریم پس از گذشت قرن هاى متمادى از شهادت امیرمؤمنان علیه السلام و ظهور افکار و اندیشه هاى گوناگون و بروز شخصیت هاى بزرگ در زمینه هاى مختلف علمى ، هنوز پژواک صداى آسمان آن وجود بى بدیل در گوش تاریخ و بشریت طنین انداز است که « بپرسید از من ، پیش از آن که مرا نیابید » .
اصبغ بن نباته گوید : امیرمؤمنان علیه السلام پس از بیعت مردم براى خلافت ، به سوى مسجد حرکت کرد در حالى که عمامه رسول خدا صلی الله علیه و آله را بر سر ، عباى حضرت را بر دوش ، نعلین ایشان را در پا و شمشیر وى را بسته به کمر داشت . پس بالاى منبر رفت و . . . فرمود : اى مردم ، از من بپرسید ، پیش از آن که مرا نیابید . سینه من زنبیل دانش است که در آن علوم فراوانى را رسول خدا صلی الله علیه و آله به من آموخته است . از من بپرسید که علم اولین و آخرین نزد من است . به خدا سوگند اگر بر مسند حکم و قضاوت بنشینم ، در میان یهودیان با توراتشان ، در میان مسیحیان با انجلیشان و در میان مسلمانان با قرآن کریم حکم خواهم کرد و تورات و انجیل و قرآن به زبان آیند که على علیه السلام راست مى گوید و به حق حکم مى کند » . 3
آرى ، امیرمؤمنان علیه السلام باب علم و حکمت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، گنجینه دانش نبوى و وارث علم آن حضرت ، و همه پیامبران الاهى ، و میراث بان حکمت و علم آنان بود و داناترین مشخص ، پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله به شمار مى آمد و گستره آگاهى هاى او از حقایق تمامت دانش ها را در نوردیده و حد و مرز همه علوم را در هم شکسته و یقینى خالص و زلال ، ذره اى جهل و تردید و شبهه و توهم ، حاصل کرده بود ، چندان که خود مى فرمود : « اگر پرده از روى حقایق فرو افتد ، چیزى بر یقین من افزوده نخواهد شد » . 4 چنین است که گفتارهاى آن بزرگوار در بیان راه هاى شناخت خدا و مراتب خداشناسى و تشریح صفات الاهى ، فوق العاده است و در نگاه فیلسوفان و متکلمان از جایگاه ویژه و بلند ، برخوردار است .
کلمات امام علیه السلام درباره آغاز آفرینش ، آفرینش فرشتگان ، آسمان ها ، زمین و حیوانات ، و سخنان ایشان ، در زمینه جامعه شناسى و روان شناسى ، تاریخ ، ریاضیات ، فیزیک ، زمین شناسى و . . . که مبتنى بر واقعیات عالم و پیشگویى هاى علمى است ، هر انسان متفکر و منصفى را به اعجاب و خضوع و اعتراف به مقام بلند علمى آن حضرت علیه السلام وا مى دارد .
سخن آخر این که بى شک تاریخ هیچ دانشمند و فیلسوف و متفکرى را سراغ ندارد و دیگر هم سراغ نخواهد کرد که همچون امیرمؤمنان علیه السلام راست قامت و استوار بایستد و بگوید : « هر چه مى خواهید از من بپرسید » و در پاسخ فرو نماند . بدون هر گونه تأمل یا نیاز به اندیشه پاسخ و جواب را بفرماید . حال که چنین است بیایید فروتنانه در مقابل علم و دانش بیکران و بدور از هر گونه کدورت به محضر این امام هدایت گر و الاهى زانوى تعلم و یادگیرى بر زمین نهیم و پرسش هاى خود در زمینه هاى گوناگون با ایشان در میان گذاریم و مطمئن باشیم که پاسخ هاى حضرت علیه السلام و پیام هاى آموزنده وى جز حق و راستى و حقیقت نیست و ما را جز به سعادت دنیا و آخرت و آنچه مایه تعالى و ترقى بشریت است ، راه نخواهد نمود .
( 1 ) نهج البلاغه ، خطبه . 192
(2 ) اصول الکافى ، ج 1 ، ص . 222
( 3 ) بحارالانوار ، ج 10 ، ص . 117
( 4 ) ارشاد القلوب ، ج 22 ، ص . 212

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دکمه بازگشت به بالا