منظور از «عبد» در دو حدیث معروف: «قال علی ـ علیه السّلام ـ : انا عبد من عبید محمد» و «قال علی ـ علیه السّلام ـ من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا» چیست؟

منظور از «عبد» در دو حدیث معروف: «قال علی ـ علیه السّلام ـ :…

سوال

منظور از «عبد» در دو حدیث معروف: «قال علی ـ علیه السّلام ـ : انا عبد من عبید محمد» و «قال علی ـ علیه السّلام ـ من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا» چیست؟

پاسخ

قبل از پاسخ به سوال، بهتر است به بررسی واژه «عبد» بپردازیم:
«عبد» که به معنای مطیع و بنده است و در اصل وصف بود مانند: «رجل عبد، مرد مطیع» ؛ اما بعدا مانند اسم استعمال شده است. عبد در قرآن به دو معنا آمده است یکی به معنای بنده و مملوک[1] دیگری به معنای عابد و مطیع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت[2]. جمع عبد در قرآن هم به صورت عباد[3] آمده است و هم به صورت عبید[4]. اگر عبد به خدا اضافه شود جمع آن به صورت عباد می آید و اگر به غیر خدا اضافه شود جمع آن به صورت عبید می آید.[5] در نتیجه می توان گفت: عبد هم به معنای بنده مملوک، و هم به معنای مطیع و پیرو آمده است.
حدیث مذکور در سوال، در کتاب احتجاج طبرسی بیان شده است و علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار آن را مرسله می داند. اصل حدیث چنین است:
«قال جاء حبر من الاحبار الی امیر المومنین ـ علیه السّلام ـ فقال: یا امیر المومنین متی کان ربک فقال له ثکلتک امّک و متی لم تکن حتی یقال متی کان، کان ابی قبل القبل بلا قبل و بعد البعد بلا بعد و غایه و لا منتهی لغایه. انقطعت الغایات عنده فهو منتهی کل غایه فقال یا امیر المومنین: افنبیٌ انت؟ فقال ویلک انما انا عبد من عبید محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ … » یکی از علمای اهل کتاب به محضر حضرت علی ـ علیه السّلام ـ رسید و گفت: ای امیر المومنین ـ علیه السّلام ـ! چه زمانی خداوند به وجود آمده؟ حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند: مادرت به عزایت بنشیند، برای خدا زمانی را نمی توان تصور کرد تا اینکه بگوییم چه زمانی بوجود آمد. همان پروردگار ما قبل از قبل بوده و قبل از آن را نمی توان تصور کرد و همچنین بعد از بعد هست و بعد از آن قابل تصور نیست (یعنی هم ازلی است و هم ابدی.) دارای نهایتی نیست و برای او منتهی و غایتی را نمی توان تصور کرد. و تمام غایات و انتها به خداوند منقطع می شود. (دوباره سوال می کند) ای امیر المومنین آیا شما نبی هستید؟ حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند: وای بر تو! همانا من مطیعی از مطیعان محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ هستم… »[6]
در نتیجه با وجود مرسله[7] بودن این روایت می توان گفت: به علت استناد بزرگان به آن، قابل اعتماد است و عبد در آن، به معنای مطیع و پیرو آمده است… .
اما روایت «من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا» در جوامع روایی ما یافت نشد و در بین مردم مشهور شده که حضرت علی ـ علیه السّلام ـ چنین مطلبی را فرموده است. و اگر هم این روایت مستند باشد، عبد به معنای مطیع و پیرو می آید.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ قاموس قرآن، سید علی اکبر قریشی، ذیل ماده‌ عبد.
2ـ احتجاج، طبرسی، نشر مرتضی، مشهد، ج 1، ص 210.
3ـ اصول کافی، کلینی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ج 1، ص 89.
4ـ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 3، ص 283.

پی نوشت ها:
[1] . بقره/‌178؛ نحل/75.
[2] . جن/9؛ اسراء/3؛ کهف/1.
[3] . بقره/207.
[4] . ق/29.
[5] . قریشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ هفتم، 1376، ذیل ماده‌ «عبد».
[6] . سند راویان قطع حذف شده است.
[7] . محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج1، ص89؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، موسسه الوفاء، ج3، ص283؛ طبرسی، احتجاج، مشهد، نشر مرتضی، 1403، ج1، ص210؛ شیخ صدوق، توحید، قم، جامعه مدرسین، 1398، ص174.

منظور از «عبد» در دو حدیث معروف: «قال علی ـ علیه السّلام ـ : انا عبد من عبید محمد» و «قال علی ـ علیه السّلام ـ من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا» چیست؟ / مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم

دکمه بازگشت به بالا