وجود اختلاف نظر بین اهل سنت و وهابیت را به صورت مختصر و دقیق بیان فرمائید.

وجود اختلاف نظر بین اهل سنت و وهابیت را به صورت مختصر و دقیق…

سوال

وجود اختلاف نظر بین اهل سنت و وهابیت را به صورت مختصر و دقیق بیان فرمائید.

پاسخ

اهل سنت از نگاه فقهی به چهار گروه (حنبلی، شافعی، مالکی و حنفی) و از نگاه کلامی به دو گروه (اشاعره و معتزله) تقسیم می شوند.[1]
یکی از اساسی ترین اختلاف های وهابیت با دیگر گروههای اهل سنت این است که وهابیت بر خلاف دیگر مذاهب اهل سنت معتقداند که باب اجتهاد باز است و از مذاهب اربعه تقلید نمی کنند و حرف فقهای مذاهب اربعه که می گویند اجتهاد بعد از چهارمذهب محال است) باطل می دانند([2]).

توحید:
و هابیون خود را موحد و تمام فرق اسلامی را به نوعی مشرک می دانند([3]) وهابیون بر خلاف اکثریت مسلمین برای خداوند جهت قائلند و می گویند که خداوند بر عرش که بالای آسمانها و زمین است قرار دارد، و در شبها بر زمین فرود می آید، و دو باره صبح بر می گردد. و برای خداند صورت و دست (راست و چپ) و انگشت و کف دست و دو چشم به معنای حقیقی قائل می باشند قابل ذکر است که اهل حدیث هم عمده‌ی این مسائل را قائلند([4]) و صریح کلام ابن تیمیّه این است «لم ینطق القرآن او السنه و الاجماع بان الله لیس بجسم و لم ینف الشبیه([5])» در قرآن و سنت و اجماع حرفی از نفی جسمانیت خداوند و نفی تشبیه نیامده است، ولی علمای اهل سنت می گویند «اعتقاد به تجسم خدا و آنچه که باعث تجسیم شود باعث کفر می شود([6]) و همچنین قائلند که مراد از محبت و رحمت و غضب و رضا و… در مورد خداوند همان معنای حقیقی انفعالی مراد است و هیچ تأویلی ندارد، و همچنین قائلند به اینکه خداوند حرف می زند و صورت دارد، که این فتواها باعث مخالفت شدید با آنها و منجر به اعدام بعضی از علمای وهابی شد([7]). ولی اکثریت مسلمین با این مسائل شدیداً مخالفند، و علمای وقت حنفی، و شافعی و مالکی نوشتند که «ابن تیمیه در این مدت امور منکره را بر قلم راند، و با ائمه اسلام و اجماع علمأ مخالفت نمود و با علمای عصر خود در شام و مصر، به مخالفت پرداخت تا آنجا که قائل به جسمانیت حق شد» و قاضی مالکی ها نوشت «کفر ابن تیمیه ثابت شد([8])» و همچنین اقرار دارند در روز قیامت خدا به صحرای محشر می آید، زیرا خود او فرموده است «و جاء ربک([9])» و خداوند به هر یک از مخلوقات خود به هر طور که بخواهد نزدیک می شود([10]).

انکار فضائل انبیاء و اولیاء:
1ـ از دید وهابی نه عیسی می تواند مریض را با اذن خدا شفا دهد و نه آصف بن برخیا می تواند تخت بلقیس را حاضر کند ونه سلیمان فهم درک زبان مورچه را دارد و نه پیامبر (ع) اسلام می تواند، از آینده([11]) خبر دهد، و حال آنکه مسلمانان دیگر با توجه به آیاتی که در این زمینه ها داریم([12]) همه را قبول دارند.
2ـ وهابی ها زیارت قبر نبی و سفر برای زیارت را حرام می دانند، عین عبارت آنها این است: «قصد سفر قبر نبی نمی کند مگر جاهل یا کافر([13])» ولی مذاهب اربعه بالاترین ثواب را برای زیارت قبر نبی و مسافرت برای زیارت قائلند([14]) دیگران برای قبر نبی احترام قائلند، ولی وهابیت فتوا به لزوم و وجوب تخریب آن را می دهد «یجب هدم المشاهد التی بنیت علی القبور([15])».
3ـ توسل و شفاعت: مسلمین هم از نظر قرآن و هم از نظر سیره توسل به نبی و بزرگان را روا می دارند([16]) ولی وهابیون می گویند «من جَعَلَ بَینَهُ و بین الله وسائط فهذا کافرٌ یستئاب ثلاثاً و الا قتل([17])» کسی که بین خود و خدای خود واسط قرار دهد کافر است سه بار از او درخواست توبه می شود، اگر توبه نکرد کشته می شود، مساله شفاعت نبی (ص) مورد اتفاق بین مسلمین است([18]) ولی وهابیون چنین فتوا می دهند «من سأل النبی و طلب منه الشفاعه فقد نقض اسلامه([19])» اگر کسی از پیامبر سؤال کند و در خواست شفاعت نماید، اسلام او نقض شده است.
4ـ تبرک جستن به پیامبر و قبر او را حرام می دانند، حتی تصریح دارند که یک چوب اثرش از وجود پیامبر بیشتر است([20])، چون می توان با او ماری را کشت، در حالیکه روایات زیادی وجود دارند که مردم به حضرت تبرک می جستند([21]).
5ـ خواندن غیر خدا و استغاثه و طلب کمک و حاجت از دیدگاه وهابی ها، باعث کفر می شود ولی مسلمین دیگر با توجه به آیات و روایات، استمداد از نبی (ص) و عرض حاجت خدمت حضرت را جایز می دانند([22]).
6ـ خداوند را به حق و مقام اولیاء سوگند دادن را وهابی ها حرام می دانند([23]) ولی حنفی ها و شافعی ها مکروه می دانند([24]).
7ـ تعبیر سید و مولی به غیر خدا را شرک می دانند([25]) و حال آنکه در قرآن کلمه «سیداً و حصوراً» آمده است و در روایات اهل سنت آمده که پیامبر فرمود: «انا سید ولد آدم و علی سید العرب» و داریم که «الحسن و الحسین سید شباب اهل الجنه» و درباره فاطمه آمده است «سیده نساء العالمین([26])».
8ـ ذبح و نذر برای اموات و اهل قبور و اولیاء را شرک می دانند: «من نذر شیئاً للنبی او غیره او ذبح ذبیحهً کان کالمشرکین» هر کس برای پیامبر و یا غیرش نذر کند و یا قربانی نماید، بسان مشرکان می گردد و اگر نذر کرد لازم الوفاء نیست([27]) و حال آنکه از آیه ی «فصّل لِرَبّک والنحر» و روایات اهل سنت استفاده می شود که نذر اگر برای بت نباشد لازم الوفاء است([28]).

پی نوشت ها:
[1]ـ سبحانی، جعفر، بحوثٌ فی الملل و النحل، لجنه اداره الحوزه العلمیه بقم، دوم، 1415، ج325 و 127 و ج2، ص247.
[2]ـ امینی عاملی، سید محمد، کشف الارتیاب فی اتباع محمد بن الوهاب، بیروت، دار الکتاب الاسلامی، 1410، ص106.
[3]ـ همان مدرک، ص107 و مخالفه الوهابیه (در شماره 3 معرفی شده است) ص75 ـ احمد بن تیمیّه و… الجامع الفرید، چاپ محمد بن ابراهیم نعمان، ص262 و ص340.
[4]ـ همان، ص108 و آئین وهابیت، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ص30.
[5]ـ عمر عبدالسلام، مخالفه الوهابیه للقرآن و السنه، بیروت، (دار الهدایه چاپ اول، 1416، ص10.
[6]ـ عبدالرحمان حُزیری، الفقه علی مذاهب الاربعه، دار الفکر، 1406 هـ.
[7]ـ کشف الارتیاب، پیشین، ص108 و مخالفه الوهابیه، پیشین، ص7ـ8.
[8]ـ مخالفه الوهابیه للقرآن، پیشین، ص11 به نقل از ابن حجر عسقلانی الدر الکامنه، بیروت، ص145.
[9]ـ فجر/23.
[10]ـ آئین وهابیت، پیشین، ص30.
[11]ـ مخالفه الوهابیه للقرآن و السنه (پیشین) ص15 به نقل از مِرآه الجنان، یافعی فی حوادث، ص728 و ر.ک: احمد بن زینی دحلال (مفتی مکه)، سرگذشت وهابیت ترجمه ابراهیم وحید دامغانی، نشر گلستان کوثر، اول، 1376، ص16 ـ و الجامع الفرید، پیشین، ص266 و ص444.
[12]ـ سباء/13ـ10 و نمل/40ـ38، کهف/65، نمل/17ـ15، جن/27ـ26، آل عمران/49.
[13]ـ مخالفه الوهابیه للقرآن، پیشین، ص5 پاورقی و ص76 ـ و ر.ک: ابن تیمیّه، الرد علی الاخنانی، المطبعه السلفیه و مکتبها، ص24 و ص450.
[14]ـ عبدالرحمان الحزیری، الفقه علی مذاهب الاربعه، دار الفکر، 1406 هـ، ج1، ص540.
[15]ـ ابن القیم، زاد المعاد، ص661 به نقل از آئین وهابیت، پیشین، ص38 ـ و الجامع الفرید، پیشین، ص307.
[16]ـ مخالفه الوهابیه للقرآن، پیشین، ص30 و ر.ک: آئین وهابیت، پیشین، ص106.
[17]ـ صلاح الدین المختار، تاریخ المملکه السعودیه، چاپ بیروت، جزء الثانی، ص344 ـ و الجامع الفرید، پیشین، ص437.
[18]ـ ر.ک: لجنه من المحققین، نخبه التفاسیر، المرکز الثقافی للدروس من القرآن، ج1، ص 180 و مخالفه الوهابیه، پیشین، ص25 ـ و الجامع الفرید، پیشین، ص219.
[19]ـ المخالفه الوهابیه، ص20 به نقل از عبدالعزیز بن عبدالله بن باز،  العقیده الصحیحه و نواقض الاسلام، و الجامع الفرید، پیشین، ص501 و ص560.
[20]ـ کشف الارتیاب، ص115 ـ و الجامع الفرید، پیشین، ص272 و ص408 و ص438 و ص447.
[21]ـ مخالفه الوهابیه للقرآن، پیشین، ص23ـ24.
[22]ـ کشف الارتیات، ص214 و ر.ک: زینی دحلال، احمد، سرگذشت وهابیت ، پیشین، ص18 ـ و الجامع الفرید، پیشین، ص207 و ص271.
[23]ـ کشف الارتیاب، پیشین، ص263 ـ و الجامع الفرید، پیشین، ص434.
[24]ـ آئین وهابیت، پیشین، ص320 و زینی دحلال، سرگذشت وهابیت، پیشین، ص16.
[25]ـ کشف الارتیاب، ص275.
[26]ـ همان مدرک، ص275 و مخالفه الوهابیه، پیشین، ص43 ـ و الجامع الفرید، پیشین، ص423.
[27]ـ همان، ص277 و ص283 و آئین وهابیت، پیشین، ص328 ـ و ر.ک: ابن تیمیّه، مجموعه الرسائل الکبری، فی الرساله الثالثه، چاپ بیروت، ج2، ص59.
[28]ـ آئین وهابیت، ص332.

وجود اختلاف نظر بین اهل سنت و وهابیت را به صورت مختصر و دقیق بیان فرمائید. / مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم

دکمه بازگشت به بالا