فلسفه حرمت شطرنج یا پاسور چیست؟
[ad_1]
در بیان احکام الهى چند نکته را باید در نظر داشت:
1. احکام الهى مبتنى بر مصلحتها و مفسدهها مىباشد اما باید دانست که گستره مصالح و مفاسد شامل ابعاد جسمى و روحى و اجتماعى و سرانجام آدم در آخرت مىباشد.
2. احکام الهى براى پاسخ گویى به نیازهاى بشر مىباشد و نیازهاى بشر دو گونه است:
ثابت و متغیر براى نیازهاى ثابت احکام ثابت و براى نیازهاى متغیر احکام متغیر وضع مىشود این بدان جهت است که نه وضع قانون ثابت نسبت به موضوعات متغیر منطقى است و نه وضع قانون متغیر و گوناگون براى همه موضوعات متغیر ممکن است چرا که روز به روز قانون جدید و بلاتکلیفى مواجه خواهیم شد. قوانین ثابت بیشتر در جنبه عبادات و مسائل شخصى رخ مىنماید و قوانین متغیر معمولاً در جنبه مسائل اجتماعى بروز مىکند که از آن به احکام حکومتى تعبیر مىکنیم.
ناگفته نماند احکام حکومتى و کلیه احکام متغیر باید در یک چهار چوب خاصى و حتما منطبق بر اصول کلى بینشهاى اسلامى صورت پذیرد لذا همان احکام متغیر باز مبانى ثابت دارند مانند تحقق عدالت حفظ حقوق عامه انسان ها و عنصر زمان، مکان، مصلحت جامعه اسلامى از مؤلفههاى مهم تأثیر گذارى در تشخیص و تعیین این احکام مىباشند.
3. احکام ثابت خود دو دسته است:
الف. احکام اولیه مانند حرمت بى حجابى، حرمت خوردن گوشت مردار، وجوب خواندن نماز به شکل صحیح.
ب. احکام ثانویه که به دلیل وضعیت خاص مثلاً جهل و نادانى یا اضطرار و ناچارى یا اجبار و اکراه دیگرى، مصلحت شخصى افراد مجوز تخلف از احکام اولیه است مثلاً مصلحت شخصى فرد بیمار اقتضاء مىکند که در ماه مبارک رمضان وجوب روزه گرفتن را ترک کند یا به جاى وضو تیمم بگیرد و یا حتى براى حفظ جان خود حکم حرمت سرقت را نادیده بگیرد البته این مجوز تا وقتى است که این عناوین اضطرار و اکراه و جهالت باقى باشد و در همان حد نیز اجازه تخلف از احکام اولیه است.
بنابراین نقش عنصر مصلحت چه در احکام اولیه (که همان احکام بر اساس مصالح و مفاسد پى ریزى شدهاند) و در احکام ثانویه (که به خاطر مصلحت عارضى، احکام اولیه لازم الاجراء نیست) و چه در احکام حکومتى که مصلحت جامعه اسلامى(و نه مصلحت اشخاص و افراد) لحاظ مىشود یک امر عقلى و شرعى است. چنانکه رسول خدا(ص) با اینکه گوشت الاغ مکروه است و مسلمانان در یکى از جنگها به خاطر شدت گرسنگى از آن ارتزاق مىکردند به لحاظ بیم بر جاماندن اسباب و وسایل جنگى و صدمه دیدن توان رزمى سپاهان خوردن گوشت الاغ را به حکم حکومتى حرام نمودند.
اما درباره بازى شطرنج و پاسور باید دانست؛ به طور کلى در اسلام بازى با آلات قمار حرام است و حکم به حرمت بازى با پاسور از باب آن است که به عنوان یکى از ابزارهاى قمار شناخته مىشود. بنابراین تا زمانى که به این عنوان شناخته مىشود، حکم آن حرمت خواهد بود. البته اگر مرجع تقلید در صدق عنوان آلت قمار بودن پاسور تردید کند، فتوا به حرمت نمىدهد؛ چنان که از فتواى مرحوم آیتالله اراکى(ره) چنین به دست مىآید.
در مورد شطرنج یک دیدگاه این است که: به طور کلى امروزه در سطح دنیا آن را آلت قمار به حساب نیاورده و نوعى وسیله بازى فکرى مىشناسند. بر این اساس شطرنج از نظر موضوع حکم شرعى، تغییر ماهیت داده و به تبع آن حکمش نیز دگرگون شده است.
انواع بازىها
براى توضیح بیشتر درباره حکم شرعى در بازى با شطرنج، پاسور و… باید به عنوان مقدمه نکاتى را متذکر شویم:
1. بازىها به چهار گروه تقسیم مىشوند:
– بازى با آلات قمار با شرطبندى
– بازى با آلات قمار بدون شرطبندى
– بازى با غیر آلات قمار با شرطبندى
– بازى با غیرآلات قمار بدون شرطبندى
2. اگر چه درباره تعریف «قمار» میان دانشاء اختلاف نظر هست ولى بدون تردید، قسم چهارم قمار نبوده، به هیچ وجه حرمتى ندارد. همان طور که تردیدى در قمار بودن بازى قسم اول و حرام بودن آن نیست.؛ بلکه قسمت سوم نیز تقریبا محل اتفاق نظر دانشاء دینى است که حرام است و بسیارى از فقها اصلاً ملاک قماربازى را توأم بودن آن با برد و باخت و شرطبندى مىدانند خواه بازى با آلات قمار باشد و یا مانند فوتبال که فىنفسه حرام نیست اما اگر با شرطبندى و برد و باخت مالى همراه باشد، قمار محسوب شده و حرام مىگردد، پس شرطبندى در هرگونه بازى حرام است مگر در موارد استثنایى مانند شنا و تیراندازى. ر.ک: انصارى، شیخ مرتضى، المکاسب، ذیل بحث قمار از مکاسب محرمه – شهیدى تبریزى، حاج میرزا فتاح، هدایهالطالب الى اسرار المکاسب، قم، مکتبه آیتاللهمرعشى النجفى، 1407، ص 95 – النجفى، محمد حسن، جواهرالکلام، ج 22، نجف، دارالکتب الاسلامیه، الطبعه السادسه، ص 109.
تنها مورد محل اختلاف قسم دوم است؛ یعنى، بازى با آلات قمار بدون آنکه با برد و باخت و شرطبندى همراه باشد، لکن قبل از هر چیز باید متذکر شد که قمار بازى با بازى با آلات قمار متفاوت است چه اینکه همان طور که گفته شد ممکن است قمار بازى صورت پذیرد بدون آنکه با آلات قمار همراه باشد وانگهى حرمت بازىها صرفاً به خاطر قمار بودن نیست، بلکه بازى با آلات قمار نیز براساس روایات و نیز فتواى فقها حرام است. اما مقصود از آلت قمار این است که چیزى که نوعا با آن قمار بازى مىکنند به عبارت دیگر در عرف متدینین و کسانى که تقید شرعى دارند، آن وسیله را ابزار قمار بازى بدانند ولو آنکه در برخى موارد خاص، چند نفر بدون برد و باخت و شرطبندى؛ بلکه به قصد سرگرمى یا بازى فکرى با آن بازى کنند، این بازى با آلت قمار است و طبق روایات حرام است اگر چه قمار به حساب نیاوریم.
3. اما دلیل تغییر حکم برخى بازىها بدان جهت است که، ممکن است در گذشته چیزى از آلات قمار محسوب شود ولى رفته رفته تغییر ماهیت داده دیگر در عرف متدینین از ابزار قمار محسوب نشود، بلکه به عنوان یک بازى تفریحى و سرگرمى یا یک بازى فکرى درآید (چنان که برخى در مورد شطرنج اظهار مىدارند)، در این صورت حکم آن تغییر خواهد یافت زیرا حکم تابع موضوع است و اگر موضوع عوض شود، در واقع موضوع جدید، حکم جدید خواهد داشت بنابراین بهتر است به جاى عبارت «تغییر حکم» در این گونه موارد به عنوان «تغییر موضوع» یاد کنیم تا افرادى که دقت کافى به عمل نمىآورند نگویند اگر حلال و حرام پیغمبر(ص) ابدى است پس چرا حکم خدا عوض مىشود و در یک زمان حرام است و در زمانى دیگر حلال.
4. گاهى مرجع تقلید به عنوان یک کارشناس امور دینى، یقین دارد که یک وسیلهاى الان از آلات و ابزار قمار محسوب مىشود، در این صورت حکم به حرام بودن بازى با آن مىدهد ولى گاهى ممکن است در صدق این عنوان شک داشته باشد، بنابراین فتواى هر مرجع تقلیدى براى مقلدین ایشان اعتبار دارد همانطور که به هر پزشکى اگر مراجعه کنید با توجه به تخصص او به دستورات او عمل مىکنید، لذا ممکن است یک مرجع تقلید مانند حضرت آیتاللهسیستانى یا صافى گلپایگانى بازى با شطرنج را مطلقا حرام بدانند ولى برخى مراجع دیگر مانند امام خمینى، مقام معظم رهبرى، آیات عظام فاضل، مکارم و بهجت به عنوان آلت قمار بودن حرام مىدانند که اگر از آلت قمار بودن خارج شود دیگر حرام نخواهد بود، بنابراین هرگونه بازى اگر همراه شرطبندى باشد و یا با آلات قمار باشد حرام است مانند تخته نرد و شرطبندى در فوتبال ولى در صورتى که قبلاً از آلت قمار بوده و اکنون شک داریم که از آلات قمار است و یا در عرف جامعه اسلامى از آلات قمار خارج شده باشد باید نسبت به حکم آن به مرجع تقلید خود مراجعه کنیم.
براى اطلاع بیشتر درباره قمار از دیدگاه آیات و روایات و سابقه تاریخى آن در عصر قبل از بعثت، خوب است به مطالب زیر توجه شود.
مضرّات قمار
خداوند متعال متعال قمار را در ردیف مىگسارى و بتپرستى و از کارهاى پلید شیطانى دانسته و دستور به اجتناب داده است. «یا ایها الذین آمنوا انما الخمر والمیسر والانصاب والازلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون»؛ «اى کسانى که ایمان آوردهاید. بدانید که شراب، قمار، بتها و چوبهاى مخصوص برد و باخت، به تمامى پلید و ناپاک و از کارهاى شیطانى است، پس از این کارها بپریزید تا رستگار شوید». مائده (5)، آیه 90.
«میسر»، یعنى، قمار و لذا قمارباز را «یاسر» گویند، ریشه آن «یسر» به معنا آسانى است و علت نامیدن قمار به «میسر» بدان جهت است که به وسیله قمار، مال دیگران توسط قمارباز به آسانى و بىزحمت به چنگ مىآید. قرشى، سید على اکبر، قاموس قرآن، ج 7، ص 263.
چنان که از امام رضا(علیهم السلام نقل شده است: «المیسر هوالقمار الحر العاملى، محمد بن الحسن، وسائلالشیعه، ج 12، ص 119، ح 3.؛ میسر همان قمار است»، البته براساس روایات متعددى که از رسول خدا(ص) و ائمه معصومین(علیهم السلام نقل شده است بازى با آلات قمار نیز در ردیف «میسر» برشمرده شده است مانند روایت جابر از امام باقر(علیهم السلام که آن حضرت فرمودند وقتى که آیه فوق نازل شد. «قیل یا رسول الله ما المیسر؟ فقال(ص): کل ما تقومر به حتى الکعاب والجوز»؛ از پیامبر اکرم(ص) پرسیدند یا رسول الله میسر چیست؟ فرمودند: هر آنچه که با آن قمار بازى کنند حتى مانند قاب یا گردو» همان، ح 4..
در آیه بعدى نیز خداوند متعال متعال مىفرماید شیطان همواره در صدد ایجاد دشمنى و کینهتوزى میان شما اهل ایمان و نیز بازداشتن شما از یاد خدا و برپایى نماز است و قماربازى و مىگسارى ابزار شیطان در نیل به این هدف است، آیا باز هم دست از این کار برنمىدارید: «انما یرید الشیطان أن یوقع بینکم العداوه والبغضاء فى الخمر والمیسر و یصدّکم عن ذکر الله و عن الصلوه فهل انتم منتهون»؛ مائده (5)، آیه 91.
در آیه دیگر خداوند متعال متعال باز هم مىگسارى و قماربازى را در یک ردیف و از معصیتان کبیره دانسته است که گرچه ممکن است احیانا داراى منافعى هم باشد اما قطعاً آثار زیانبار آن به مراتب بیشتر از سود آن است: «یسئلونک عن الخمر والمیسر قل فیها اثم کبیر و منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما»؛ بقره (2)، آیه 219.
بر اساس آیه دیگر از قرآنکه مىفرماید: «حرمت علیکم المیته والدم… وما ذبح على النصب و ان ستقسموا بالازلام ذلکم فسق…»، (مائده، آیه 3) مىتوان فهمید که تقسیم با ازلام نوعى قمار بوده که در اسلام تحریم شده است.
اعراب دوگونه از لام (تیرهاى مخصوص) داشتند: یکى «ازلام» امر و نهى و دیگرى «ازلام قمار». «ازلام قمار» عبارت بود از ده چوب تیر به نامهاى فذّ، توأم، مسبل، نافس، حلس، رقیب، معلّى، سفیح، منیح، وغد. هفت تاى اولى داراى سهم بود به ترتیب از یک تا هفت سهم و سه تاى اخیر سهمى نداشتند
و کیفیت آن چنان که در تفسیر مجمعالبیان طبرسى، پیشین، صص 245 – 244.، آمده است چنان بود که شترى را سربریده و 28 قسمت مىکردند و قماربازان ده نفر به عدد تیرها بودند، آنگاه تیرها را مخلوط کرده، هر کس یک تیر برمىداشت صاحب تیر «فذ» یک قسمت و صاحب تیر «توأم» دو قسمت، تا آنکه تیر «معلى» به نام او آمده بود هفت سهم مىبرد و آنان که سه تیر «سفیح، منیح یا رغد» به دست آنها آمده بود، نه تنها چیزى نمىبردند، بلکه پول شتر را هم مىپرداختند.
در این آیه کریمه، این کار فسق دانسته شده است یعنى قمار و بازى با آلات قمار که همراه برد و باخت باشد معصیت بزرگ و خروج از طاعت خداوند متعال سبحان و روىآوردن به معصیت مىباشد، همان، ص 245 و نیز: هاشمى رفسنجانى، علىاکبر، تفسیر راهنما، ج 4، قم، دفتر تبلیغات اسلامى حوزه دانشیه قم، 1374، ص 233. و واضح است که نه تیرهاى قمار خصوصیتى در تحریم داشته باشند و نه حیوان و گوشت آن
داراى ویژگى خاص باشد، بنابراین اموال به دست آمده از هر نوع برد و باخت و قمارى حرام است، (هاشمى رفسنجانى، همان) (جز در مواردى مانند مسابقه تیراندازى یا اسبسوارى استثناء شده باشد).
خلاصه اینکه بازى قمار که با برد و باخت مالى همراه است اعم از اینکه با آلات قمار باشد یا با هر وسیله دیگرى حرام است و داخل در عناوین «میسر»، «ازلام» مىباشد و از نمونههاى تصرف در مال دیگران به نارواست که براساس آیه شریفه «لاتأکلوا اموالکم بینکم بالباطل»؛ بقره، آیه 188 – نساء، آیه 29 و نیز ر.ک: آیات 161 نساء و 34 استغفار. حرام بوده، براساس آیات قطعى قرآن و نیز روایات وارده حرام مىباشد.
نکته مهم دیگر بازتاب روانى بازى قمار است که باید اعتراف کرد قمارباز همیشه بازنده است، چون اگر ببرد حریصتر مىشود که باز هم دست به قمار بزند و مسلم است که او همیشه برنده نخواهد بود و سرانجام همه آن چیزهایى را که در دفعات قبل برده بود، خواهد باخت. مخصوصا چون ثروت بادآورده است، نه نتیجه کار و کوشش، قدر آن را نمىداند و به زودى آن را از دست مىدهد. چه قدر قساوت قلب مىخواهد کسى که اموال و دارایى و گاهى تمام زندگى و منزل و کاشانه دوستش را بگیرد و او و خانوادهاش به روز سیاه بیفتد و خود با دارایى آنها به عیش و نوش بپردازد، چنان که در برخى روایات وارد شده است، ر.ک: وسایلالشیعه، پیشین، ج 12، صص 121 – 119. قریش (همانطور که امروزه نیز گاهى به چشم مىخورد) آن قدر به قماربازى ادامه مىدادند که حتى زن و بچه خود را بر سر این قمار گرو گذاشته و مىفروختند و این است که بازى با آلات قمار نیز حتى اگر بدون برد و باخت باشد نیز حرام شمرده شده است تا کسى اصلاً به این وادى خطرناک که شبکه شیطانى است نزدیک نشود.
کسى هم که مىبازد و مىکوشد براى جبران شکست روحى و مادى خود بازى را ادامه دهد، چون اعصابش خرد شده است چه بسا تمام زندگى خود را مىبازد و براى تسکین شکست و ناراحتىهاى خود به انواع مواد مخدر و مشروبات الکلى کشیده مىشود و در منجلاب مفاسد درمىآید و شاید بدینجهت باشد که شراب و قمار با هم در این آیات آمده است.
در خصوص برخى بازىها مانند شطرنج، اگرچه از نظر فقهى اشکال آن برطرف شود ولى باید دانست که «فقه» مرز نهایى میان حرام و واجب را مشخص مىکند اما از دیدگاه برخى کارشناسان مانند «شانتال شوده»،قهرمان شطرنج فرانسوى، شطرنج یک ورزش خستهکننده است… پرداختن به شطرنج سایر منابع ذهنى را از کار مىاندازد و دیگر فعالیتهاى ذهن، بیهوده و پوچ مىشود. شطرنج مىتواند به مفهوم «نظریه پاسکالى» با فشارى که بر یک نقطه از بدن (مغز) وارد مىسازد اختلال حواس ایجاد کند.
یکى دیگر از مضرات شطرنج، کینه و عداوتى است که میان بازیکنان پدید مىآید، چنان که «الخین»، قهرمان دیگر شطرنج مىگوید: «براى برنده شدن در بازى شطرنج، باید از حریف خود متنفر شد». مهمتر از همه آنکه بازى با پاسور و شطرنج و… عمر آدم را تلف و اعصابش را فرسوده و روانش را آشفته مىسازد.
بعضى از جوابهاى ما سلسلهوار و مترتب بر یکدیگر است. مخصوصا در باب دستورات اخلاقى و سیر و سلوکى باید بدانیم براى مورد خاصى قبلاً چه راهکارى را ارائه کردهایم و از نتایج آن آگاه شویم تا به ترتیب راهکارهاى بعدى بیان شود. از این رو شمارهى نامه قبلیحتما لازم است و شما هم در نامه بعد هم شمارهى نامه قبل را و هم شمارهى نامهاى که اکنون به حضورتان ارسال مىشود، ذکر کنید. براى جواب این سؤال شما اکنون یک خط و سیر کلى را پیشنهاد مىکنیم و اگر خواستید کاملتر و ریزتر وارد جواب شویم در نامه بعد با ذکرشمارهى نامههاى قبلى، ما را مطلع سازید.
به طور غالبى سیر الى الله و وصال حق تدریجى و پله پله میسر مىگردد. در اینباره راهکارهاى زیر را عملى کنید:
1. فراگیرى یک دوره کامل اصول عقاید: باید اصول اعتقادات را از روى یقین بپذیرید چون اصول دین تقلیدى نیست. به ترتیب از اصل توحید و خداشناسى شروع کنید تا به معاد برسید. اگر در این باب زمینه ى مطالعاتى ندارید از کتابهاى اعتقادى آقاى محسن قرائتى آغازکنید و سپس از کتابهاى استاد شهید مطهرى. کتابهاى شهید مطهرى مثل: «توحید»، «نبوّت»، «اصل عدل در اسلام»، «امامت و رهبرى»، «معاد». (این چند کتاب مجموعا در جلد چهارم مجموعه آثار شهید مىباشد.) کتاب «عدل الهى» آن شهید هم مفید است. کتاب «آموزش عقاید»اثر استاد مصباح هم در سیر مطالعاتى اصول عقاید مفید و لازم است.
2. شناخت واجبات و محرمات و رعایت آن: از ضروریات سیر الى الله دانستن واجبات و محرمات الهى است. در این باره باید با رساله و مسایل شرعى آشنا شد و حداقل واجبات و محرمات مورد ابتلاى خود را بدانید. کتابهایى مثل: «معصیتان کبیره» اثر شهید دستغیب و«معصیتشناسى» اثر آقاى محسن قرائتى در این باره جزو سیر مطالعاتى شما قرار گیرد.
3. شناخت صفات زشت و زیباى آدمى: در سیر الى الله شناخت صفات و حالات پسندیده و نکوهیده لازم است. در این مرحله فقط باید بشناسید که آدم چه صفات نیک و بدى دارد و شخص شما چه صفات نیک و بدى دارید که بر وجودتان سلطه انداخته است. اینکه راهعلاج صفات رذیله چیست، مربوط به مراحل بعدى مىشود. هم اکنون فقط باید یک آدمشناسى و خودشناسى نسبى را فراگیرید. یک سیر مطالعاتى هم در این باره لازم است. بعضى از کتاب هایى که مستقیم یا غیرمستقیم به این موضوع پرداختهاند عبارتند از:
– «چهل حدیث»، امام خمینى(ره).
– «خودشناسى براى خودسازى»، استاد مصباح یزدى.
– «حسد»، آیت الله سیدرضا صدر.
– «اخلاق اسلامى»، شهید دستغیب.
– «عجب و ریا»، سید احمد مهرى.
– «فطرت»، شهید مطهرى.
از دیگر مطالعات بسیار مؤثر در الگوگیرى عملى، آشنایى با سنت و سیره پیامبر(ص) و امامان(علیهم السلام و احوال بزرگان و اولیاء خدا و همچنین مطالعه خاطرات و وصیتنامههاى برخى از شهداء بزرگوار مىباشد.
در آخر تأکید مىشود سیر مطالعاتى را مرتب انجام دهید روزى اگر چه یک ساعت باشد.
[ad_2]