هدف نهایی آدمها قرب به خداست، پس چرا اگر فردی در خلوت و گوشه گیری به خدا نزدیکتر می شود، نباید آنرا برگزیند؟

[ad_1]

دین مقدس اسلام، دین جامع و تمام عیار است و ثمره تمام دستورات و تعالیم و احکام آن قرب به خداوند متعال است. خداوند متعال متعال خواسته است که ما از راه عمل به دستورات او و آن گونه که او می خواهد به او نزدیک شویم و مقرب درگاه او گردیم. با توجه به بعد اجتماعی زندگی آدم، روابط اجتماعی در اسلام از اهمیت ویژه ای برخوردار است و بسیاری از دستورها و احکام دین اسلام برای تنظیم روابط اجتماعی و تأمین این جنبه از نیازهای او می باشد. اسلامی می خواهد آدم مسلمان مؤمن در همه ابعاد آدمی رشد کند و همه نیروها و استعدادهای نهفته در درونش تبلور و ظهور و فعلیت بیابد.
از طرف دیگر تکامل آدم در کشمکش ها و تضادها و برخورد با عوامل نامساعد اجتماعی است. سیره و روش همه پیامبران و اولیای الهی این بوده که راه قرب به خداوند متعال را از میان اجتماع و در بین انسانها و در تعامل و ارتباط و برخورد با آنها بیابند و هنر مردان خدا این است که در میان دریای انحرافات و آلودگی ها وعوامل غفلت زا و جو نامساعد اجتماع لحظه ای از یاد خداوند متعال و اطاعت او باز نمانده اند:
آشنایان ره عشق در این بحر عمیق غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده
مسؤولیت هایی که آدم بر عهده دارد و وظایفی که دین و شریعت بر عهده او گذاشته، اجازه انزوا و گوشه نشینی به او نمی دهد.
نکته دیگر این است که آدم مسلمان می تواند با انگیزه خدایی به همه کارهایش رنگ الهی بدهد و همه کارهایش او را به خداوند متعال نزدیک سازد و این از ویژگی های منحصر به فرد اسلام است که همه عرصه های کار و فعالیت وخدمت صادقانه را مسجد و عبادتگاه می داند چه بسا افرادی که پس از سال ها ریاضت و گوشه نشینی و چله نشینی هیچ دری از معنا و باطن بر آنها گشوده نشده ولی کم نبوده اند افرادی که در متن اجتماع و در اثر خدمت خالصانه به انسانها و یا احسان و احترام به پدر و مادر و یا دستگیری از افتاده ای و یا رفع نیاز نیازمندی درهایی از ملکوت به روی آنها گشوده شده است.
بر همین اساس است که در اسلام نماز با جماعت و در صفوف اهل ایمان از نماز فرادا در گوشه منزل و حتی مسجد بسی ارزشمندتر و با فضیلتر شمرده شده است و به نمازهای عبادی سیاسی چون نماز جمعه که محل گرد آمدن و اجتماع مسلمانان و مؤمنان است بهای فراوانی داده شده است.
تازه فردی پس از سال ها انزوا و گوشه نشینی و بریدن از انسانها و اجتماع، چه تضمینی دارد که پس از ورود به اجتماع، بتواند از خود مواظبت نماید و آلوده نگردد. پس باید راه قرب را آن گونه که خداوند متعال خواسته پیمود و به دستوراتی که او داده عمل نمود. البته اسلام فرصت های تنهایی و خلوت را برای پیروانش فراهم آورده و با بیان دعاها و نمازهای نافله و به ویژه نماز شب که در وقت خلوت و در سکوت عارفانه شب و به دور از چشم همه خوانده می شود، این فرصت را به وجود آورده است.
نکته مهم این است که در اسلام انزوا به عنوان روشی دایمی و مستمر در زندگی مورد تأیید نمی باشد. ولی به عنوان زمانی کوتاه و دوره ای موقت برای ایجاد توجه و تنبه و تفکر عمیق و آماده سازی فرد برای قبول مسؤولیت های اجتماعی مورد تأیید می باشد و به همین دلیل همه پیامبران بزرگ الهی، قبل از نبوت و رسالت، مدت ها خلوت و انزوا را تجربه کرده اند و با خلوت و نیایش و راز و نیاز در سکوت صحرا و تفکر در راز آفرینش، خود را برای پذیرش بار سنگین پیامبری آماده می کردند ولی این دارویی مسکن و موقت و در حاشیه دین و شریعت بوده نه در متن آن، یعنی متن دین، بر اجتماعی بودن آدم و زندگی در میان اجتماع تأکید و پافشاری دارد نه دور از انسانها و در انزوا و گاهی که آدم احساس می کند قدرت کنترل و تسلط بر خود و خود نگه داریش در بین اجتماع ضعیف گشته می تواند در دوره کوتاه برای تقویت این ضعف انزوا اختیار نماید تا بتواند با اطمینان و آمادگی بیشتری به اجتماع برگردد و منشأ خدمات و فواید فراوانی گردد.
[ad_2]

دکمه بازگشت به بالا