چرا بیشتر پیامبران از آسیا ظهور کرده اند و در کشورهای اروپایی یا شرق آ…
[ad_1]
اولاً، یکى از لوازم نبوت عامه این است که هیچ انسان هاى بدون راهنما نیستند و ممکن نیست خداوند متعال ملتى را بدون رهنما رها کند زیرا خدا مربى و مدبر آدم است و آدم مسافرى است که عوالمى را پشت سر گذاشته و عوالمى پیش روى دارد آدم بدون راهنمایى وحى نمىداند از چه عوالمى آمده است و به کدام عوالم مىرود قرآن کریم در این مورد مىفرماید هیچ امتى بدون پیغمبر و راهنما نخواهد بود «ان من امه الاخلا فیها نذیر»، (فاطر، آیه 24) امکان ندارد جمعیتى در منطقهاى زندگى کنند و خداوند متعال براى آنان راهنما نفرستد خداوند متعال انسان ها را خواه موحد و خواه غیر موحد از نبوت جدا نمىکند اصولاً نبوت از بشریت جدا نمىشود یعنى ممکن نیست در عصرى یا نسلى در سرزمینى گروهى زندگى کنند و براى آنان نبوت نباشد و ممکن نیست جامعه بشرى را بیافریند و وحى و سروش غیبى را خلق نکند زیرا جامعه بدون وحى حیات آدمى نخواهد داشت.
انفکاک بشریت و نبوت ممکن نیست یا خود پیغمبر در یک جامعه معین به سر مىبرد و یا نماینده و جانشین او و یا کتاب و تعالیمش.
این که در غرب پیامبرى ظهور کرده است یا نه باید گفت ممکن است در آن قسمتها جمعیتى نبوده و یا اگر بوده ما دلیلى نداریم که خداوند متعال براى آنها انبیایى نفرستاده است چون همه انبیایى که آمار و نامشان در جوامع روایى هست تنها نام بعضى در قرآن ذکر شده است خداى سبحان مىفرماید: «منهم من قصصنا علیک و منهم من لم نقصص علیک؛ ما پیش از تو رسولانى فرستادیم سرگذشت گروهى از آنان را براى تو باز گفته و گروهى را براى تو بازگو نکردهایم،» (غافر، آیه 78) لذا شاید در غرب نیز انبیایى بودهاند که در قرآن قصه آنان نیامده است و علت عدم ذکر نام و قصه آنان در قرآن این است که کتاب و آثار تبلیغى آنها براى انسان ها مشرق زمین و خاورمیانه اصلاً آشنا نبود، (تفسیر موضوعى ج 6 آیت عبدالله جوادى آملى).
ثانیا، باید راهى وراى حس و عقل باشد که بتوان از آن براى هدایت انسان ها استفاده کرد اما فعلیت یافتن هدایت افراد مشروط به دو شرط است: یکى آنکه خودشان بخواهند از این نعمت الهى بهرهمند شوند، دوم آنکه دیگران موانعى براى هدایت آنان فراهم نکنند و محروم ماندن بسیارى از انسان ها از هدایت انبیاء در اثر سوء اختیار خودشان بوده است چنانکه محرومیت بسیارى دیگر در اثر موانعى بوده که دیگران در راه گسترش دعوت انبیاء بوجود آورده بودند. و پیامبران خدا همواره براى برداشتن این موانع مىکوشیدند با دشمنان خدا و بویژه زورمندان و مستکبران به ستیز برمىخواستند بسیارى از ایشان در راه ابلاغ رسالت الهى و هدایت انسان ها جان خود را فدا کردند.
نکته قابل توجه اینکه ویژگى اختیارى بودن حرکت تکاملى آدم ایجاب مىکند که همه این جریانات به صورتى انجام یابدکه زمینه حسن یا سوء انتخاب براى طرفین حق و باطل فراهم باشد مگر اینکه تسلط زورمندان و اهل باطل بجایى برسد که راه هدایت دیگران را بکلى مسدود کند و نور حق و هدایت را در جامعه خاموش سازند در این صورت خداى متعال از راه هاى غیبى و غیر عادى طرفداران حق را یارى خواهد کرد اگر چنین موانعى بر سر راه انبیاء نمىبود دعوت ایشان بگوش همه دنیایان مىرسید و همگى از نعمت هدایت الهى بوسیله وحى و نبوت بهرهمند مىشدند پس معصیت محرومیت بسیارى از انسان ها از هدایت انبیاء بگردن کسانى است که جلو گسترش دعوت ایشان را گرفتهاند، (آموزش عقاید ج 2 استاد محمد تقى مصباح یزدى).
[ad_2]