آیا دین امیال و گرایش های آدم را بدون پاسخ نگذاشته است؟…
[ad_1]
1- گرایش و تمایلات اصیل بشر یعنى آنچه خداوند متعال در نهاد آدم قرار داده و با آن خلق شده است، دو نوع است:
الف) تمایلات غریزى: مقصود از آن آن سرى از امیال و گرایشهایى است که صبغهى جسمانى و مادى دارد مانند غریزه جنسى و میل به جنس مخالف، غریزه تشنگى و گرسنگى و میل به آب و غذا.
ب ) تمایلات فطرى: امیال و گرایشهاى معنوى مانند فطرت خداجویى، ظلمستیزى، عدالتخواهى، زیبایى دوستى و…
2- گرایشها و تمایلات بشر را مىتوان به دو دسته تقسیم کرد:
الف) گرایشهاى اصیل (واقعى): این گرایش در وجود و نهاد هر آدم نهاده شده است و برخاسته از ذات آدم و آدمیت آدم است.
ب ) گرایشهاى کاذب: گرایشهایى است که براى برخى آدمها تحت تأثیر عوامل و محرکهاى خارجى، پیدا مىشود مانند میل به قماربازى، میل به سرقت، میل به آدمکشى و…
بنابراین گرایشهاى آدم به دو دسته:
الف) اصیل (صادق)، که خود این دسته به دو دسته غریزى و فطرى تقسیم مىشود.
ب ) کاذب.
3- نحوه ارضاى گرایشهاى اصیل نیز ممکن است صحیح باشد و ممکن است نادرست و کاذب باشد مثلاً ارضاى صحیح غریزه تشنگى به وسیله نوشیدن آب است، ارضاى صحیح غریزه گرسنگى به وسیله خوردن غذاهاى مفید و سالم است اما ممکن است این غرائز با نوشیدنىها و خوردنىهایى که براى سلامتى مضر است، ارضا شود. این ارضاى کاذب است همچنان که در مورد «بتوون» موسیقىدان معروف آمده است که گرایش فطرى به خداوند متعال و میل خداجویى و گرایشهاى عرفانى خود را از طریق نواختن
موسیقى ارضا مىکرده است که چون این ارضاى کاذب بوده و روح تشنه او را که جویاى حضرت حق بوده، سیراب نمىکرده است. در پایان عمر دچار اختلال روانى شده است.
Tنتیجه سخن:T این که مىگوییم دین امیال و گرایشهاى آدم را بدون پاسخ نگذاشته. اولاً، مقصود از آن گرایشهاى اصیل (غریزى و فطرى) است نه کاذب. ثانیا، مقصود این است که این امیال و گرایشهاى درونى آدم را به سمتى که مسیر سعادت و تکامل آدم است، جهتدهى و کنترل کرده است. لذا ضمن پاسخگویى به غریزه جنسى و رد رهبانیت در اسلام، آن را به شکل خاصى کنترل و جهتدهى و مهار کرده است که به عفت عمومى، بنیان خانواده و در یک کلام به مسیر تکامل و سعادت آدم و جامعه ضرر نزند. معناى پاسخگویى به میل جنسى آدم این نیست که غریزه جنسى و میل شهوانى آدم را رها کرده و هر آنچه که خواهش نفس آدم است مانند همجنسبازى، تأیید کند. یا پاسخ به میل و غریزه گرسنگى آدم، باز گذاشتن دست آدم در خوردن هر غذایى چه آنچه که براى سلامتى مفید است چه آنچه مضر است، چه آنچه در مسیر تکامل معنوى مضر است چه آنچه مفید است، نیست بلکه کنترل و جهتدهى صحیح به آن و ارضاى صادق آن است. گرایش به زیبایى نیز، گرایشى اصیل است اما نحوه ارضاى آن نیز باید صادق باشد، رقص و موسیقى اولاً، جزو گرایشهاى اصیل نیست بلکه شیوهاى براى ارضاى گرایش جنسى و گرایش به زیبایى است لکن از آنجا که اثرات سوء و نامطلوب فردى و اجتماعى وارد به شکل مطلق مورد قبول نیست بلکه با حد و مرز و جهت خاصى مورد قبول و تأیید اسلام است.
[ad_2]