با این که خدا جای خاصی ندارد، بلکه در همه جا حضور دارد «و اینما تولوا فثم وجه الله» پس چرا باید رو به قبله نماز بخوانیم و یا دست هایمان را در هنگام دعا، رو به آسمان بلند کنیم؟ مگر نعوذ بالله خدا در کعبه است و یا در آسمان؟
[ad_1]
قرآن کریم مىفرماید: «ما فولّ وجهک شطر المسجد الحرام و حیث ما کنتم فولوا وجوهکم شطره…؛ پس روى کن به طرف مسجدالحرام و شما مسلمین نیز هر کجا باشید در نماز روى بدان جانب کنید»، (بقره، آیه 144) و نیز مىفرماید: «و من حیث خرجت فول وجهک شطر المسجدالحرام و حیث ماکنتم فولوا وجوهکم شطره … ؛ و اى رسول از هر جا و به هر دیار بیرون شدى روى به جانب کعبه کن و شما مسلمین هم به هر کجا بودید روى بدان جانب کنید» (همان، آیه 150).
با توجه به این آیات، مىتوان برداشتهاى زیر را به دست آورد:
1- همان خدایى که فرموده است به هر طرف رو کنید آن جا وجه خدا است و این که او از رگ گردن به آدم نزدیکتر است، همو دستور داده است که به هنگام نماز به طرف مسجدالحرام نماز بخوانید.
2- «شطر» در آیه شریفه (شطر المسجد الحرام) به معناى سمت و جانب است. البته ایستادن دقیق در محاذات منزل کعبه و حتى مسجدالحرام براى کسانى که از دور نماز مىخوانند بسیار مشکل است، اما ایستادن به سمت آن براى همه آسان است. همین دستور قرآنى به نوبه خود موجب پیشرفت علوم جغرافیا، هیئت، هندسه و ریاضى در بین مسلمین گردید؛ زیرا براى قبلهیابى و تشخیص جهت آن، نیازمند این علوم بودند.
3- این که «خدا همه جا هست و به هر طرف که رو کنى روى او و سوى او است»؛ این نتیجه را نمىدهد که پس به هر طرف مىتوان نماز خواند. در همه جا بودن خداوند متعال یک مطلب است و جهت نماز مطلب دیگر. کما این که خدا همه زبانها را مىداند ولى باید نماز را به زبان عربى خواند و یا این که خدا موجودى زمانى نیست ولى نماز باید در زمان خاص خودش خوانده شود. حقتعالى به علل گوناگون، دستور داده است که به طرف قبله واحد، به زبان واحد، و با شرایط مشترک دیگرى نماز گزارده شود و این دستور علاوه بر پیشرفت و پیشبرد علم و دانش بشرى، مایه وحدت و هماهنگى بین مسلمانان نیز مىباشد و تأثیرات و آموزشهاى فرهنگى دیگرى نیز به دنبال دارد. از طرف دیگر در هر یک از این دستورات اسرار عرفانى بزرگ نهفته است.
ناگفته نماند براى راهیابى به «حقیقت» باید دو مرحله «شریعت و طریقت» طى شود. یکى از نمونههاى پایبندى به احکام شریعت ایستادن رو به قبله است که پرورش روحیه عبودیت و نهادینه شدن یک رفتار دینى به طور همگانى را به ارمغان مىآورد. همچنین پایبندى به احکام شرعى از مؤثرترین روشها براى فرهنگسازى در جامعه است. در غیر این صورت پراکندگى و ناهماهنگى و حتى ناهنجارىهاى فراوان در جامعه پدید خواهد آمد.
براى آگاهى بیشتر ر.ک: آدابالصلوه، امام خمینى(ره).
[ad_2]