آیا مبدأ عشق خدا است و یا حقیقتى دیگر؟
[ad_1]
اساس آفرینش دنیا، عشق خداوند متعال به جمال و جلوه خویش است؛ زیرا حبّ ذات یکى از اسباب عشق است. خداوند متعال نیز به عنوان برترین موجود، به دلیل عشق به ذات و جلوه جمالش، دنیا را پدید آورد: «کنت کنزاً مخفیاً فأحببت أن أعرف فخلقت الخلق لکى أعرف»؛ سخاوى، مقاصد الحسنه، ص153.؛ «من گنج پنهانى بودم که دوست داشتم شناخته شوم، پس آفریدگان را آفریدم تا شناخته شوم».
گنج مخفى بد ز پرى چاک کردخاک را روشنتر ز افلاک کرد
بنابراین نخستین کسى که عشق ورزید، خداى متعال بود.ابوالحسن دیلمى، عطف الألف المألوف على الکلام المعطوف،، ص28. او بر اساس همین عشق به خویش است که مخلوقاتش را نیز دوست مىدارد.ر.ک: علامه طباطبایى، المیزان. عینالقضات همدانى مىگوید:
«دریغا به جان مصطفى، اى شنونده این کلمات! که خلق پنداشتهاند که انعام و محبّت او با خلق از براى خلق است؛ نه، از براى خلق نیست؛ بلکه از براى خود مىکند که عاشق، چون عطایى دهد به معشوق و با وى لطفى کند، آن لطف نه به معشوق مىکند که آن با عشق خود مىکند. دریغا از دست این کلمه! تو پندارى که محبّت خدا با مصطفى، از براى مصطفى است؟ این محبّت او از بهر خود است».تمهیدات، ص217.
چنان که مبدأ عالم خداوند متعال متعال است، مبدأ عشق نیز او است. عشق مانند وجود، از ذات حق به عالم سرایت کرده است. عشق آدم زاییده عشق خدا است.
توبه کردم و عشق همچون اژدهاتوبه وصف خلق و آن وصف خدا
عشق ز اوصاف خداى بى نیازعاشقى بر غیر او باشد مجاز
مثنوى معنوى، دفتر6، ابیات 970 – 971.
[ad_2]