با دخترى دوست شدهام، چه توصیهاى دارید؟
[ad_1]
بدون تردید از دیدگاه تربیتى و روان شناختى و بر اساس مقررات دینى اسلام، دوستى با جنس مخالف صحیح نیست؛ چه هر ارتباطى که بین آدم ها برقرار مىشود، به هدف انجام مبادله اى خاص صورت مىپذیرد. حال سخن آن است که دوستى با جنس مخالف، چه نوع ارتباطى است؟ و چه چیزى در این دوستى و ارتباط مبادله مىگردد؟
یقیناً رابطه اقتصادى برقرار نشده و کالا خرید و فروش نمىشود و یا ارتباط آموزشى در بین نیست و پیام آموزشى مبادله نمىگردد و…؛ بلکه تنها چیزى که در این میان مبادله مىشود، محبت و دوستى و عشق ورزى خاص – فراتر از دوستى با جنس موافق – است و پایه این ارتباط بر این نوع مبادلهها تکیه دارد وگرنه دوستى شکلگیرد و محبتى ارزانى نمىگردد.
در نزد تمام مکاتب و نظامهاى فکرى عرضه و مبادله محبت و دوستى خاص – که از دست دوست موافق برنمى آید – بعد از اعمال شرایطى خاص باید انجام پذیرد که یکى از شرایط اساسى آن، اعتماد سازى است؛ به گونه اى که هر یک از طرفین در ابراز محبت و عشق خود به دیگرى، وى را فردى مورد اعتماد بیابد و الا عشق را نثار بیگانه نمىسازد تا چه رسد به افراد غیر قابل اطمینان. این اعتماد تنها و تنها از طریق محرم بودن دوست فراهم مىگردد. لذا به میزان محرمیت این محبت و عشق، تعمیق و خالص ترشود. لذا این روابط شرایط خاص خود را اقتضا مىکند و این شرایط باید رعایت گردد تا مجاز شمرده شود. از جمله آن شرایط انحصارى و بى چون و چرا «اعتماد سازى» است که کامل ترین شکل آن از رهگذر محرم بودن دو دوست فراهم مىگردد. از این رو تا عقد ازدواج انجام نپذیرفته است، این دوستى با این احساسات و ثمره خاص مجاز شمرده نمىشود؛ چرا که شرط لازم را ندارد و چه بسا با تردید یکى از دو دوست در دوستى خویش، حسرتى در پى داشته باشد. حتى اگر قصد ازدواج با دوست دخترتان را داشته باشید؛ باز هم هرگز این دوستى براى رسیدن به یک ازدواج موفق، مؤثر نیست.؛ بلکه چه بسا تأثیر منفى هم به جاى بگذارد. ازدواج موفق از مسیر دوستى قبلى با همسر آینده نمىگذرد؛ بلکه از مسیر شناخت، فارغ از احساسات عاشقانه و عواطف ارزانى شده بعد از اندیشه وشناخت و اعتماد فراهم آمده مىگذرد.
حقیقت دوستى ها
همان گونه که خود مىدانید و جو دوستى اقتضا مىکند، روح حاکم بر این دوستى ها عشق ورزیدن است، نه خردورزى و پاى خرد و عقل در میدان عاشقى لنگ است؛ در حالى که براى تصمیم گیرى در مورد ازدواج با فرد خاص، جز بر عقل تکیه نمودن خطا است. ابتدا باید تعقل نمود و فارغ از دوستى و محبت، مشورت و تحقیق کرد و فرد مورد نظر را برگزید و آن گاه خالصانه ترین عشق و ناب ترین دوستى ها را بدون منت به دوست برگزیده (همسر خود) تقدیم نمود. در اینجا هر کارى جز عشق ورزى خطا است. دوستىهاى قبل از انتخاب همسرو تصمیم گیرى در مورد ازدواج با فرد خاص، راه عقل را سد و چشم بصیرت را کور مىسازد و اجازه نمى دهد تا یک تصمیم صحیح و عارى از خطا گرفت و فرد صد در صد مناسب را برگزید. این نوع انتخاب موجب دردسر و گرفتارى شده و زندگى را تلخ و آینده را تیره و تار مىسازد.
تجربه و سرگذشت آدمهاى مجرب نشان مىدهد که علاج ماجرا غیر از این را مىطلبد. بنابراین اگر قصد دارید با دوست دخترتان ازدواج کنید، ابتدا دوستى و محبت را کنار بگذارید و همچون یک بیگانه، او را موضوع تحقیق خود قرار دهید و از برخوردارى وى از شرایط مثبت کسب اطلاع کنید و وى را به عنوان همسر ایده ال بیابید. آن گاه که او را همسرى ایده آل و مورد پسند براى خود یافتید، به صورت رسمى به خواستگارى او بروید و شرایط او را نیز جویا شوید و بعد از پذیرش شرایط وى با عقد رسمى به پاى یک دوستى پایدار و عشق ناب جان ببازید. در این زمان هر عملى جز عشق ورزى و محبت خطا است. پس تا قبل از انتخاب، تعقل، تدبیر، تحقیق و شناخت و آن گاه انتخاب را سرلوحه کار خود قراردهید و بعد از انتخاب عشق و محبت بى چون و چراى خود را ارزانى یکدیگر سازید. تعقل و تفکر به جاى خود و عشق و دوستى به جاى خود که هر نکته در جاى خود نکو است؛ وگرنه زندگى جز زندان و گرفتارى ثمره اى ندارد.
[ad_2]