با توجه به این که ملائکه بعد زمانى و مکانى ندارند، نزول آنها در شب قدر که زمان معینى است، چگونه تصور مىشود؟
[ad_1]
الف) در این سؤال، نزول فرشتگان همسان با نزول و فرود آمدن باران که سیر مکانى از بالا به پایین است، انگاشته شده است؛ در حالى که نزول و مشتقات آن مانند انزال، تنزیل، تنزّل و… در غالب موارد به این معنا استعمال نشده است و معانى دیگرى دارد؛ به عنوان مثال:
1. قرآن مجید مىفرماید: «و ان من شىء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم؛ و هیچ چیز نیست مگر آن که گنجینههاى آن نزد مااست و ما آن را جز به اندازهاى معین فرو نمىفرستیم.»؛ حجر(15): 21.
در این آیه، تنزیل به معناى آفرینش و ظهور است و نزول اشیاء از خزائن الاهى، چیزى جز آفرینش آنها نیست و این مسئله کاملاً بدیهى است که درختان، آدمها و… از بالاى آسمان بر زمین فرود نمىآیند.
2. در مورد قرآن نیز نزول و مشتقات آن مکرر به کار رفته است. در این موارد نیز روشن است که قرآن از مکانى در بالا به زمین فرود نیامده، بلکه حقیقتى علوى داشته که مرتبه به مرتبه تنزل یافته تا به وجود لفظى رسیده است و نحوه نزول ملائکه نیز ممکن است چیزى متناسب بانحوه وجودى آنها باشد.
ب) همه فرشتگان در یک سطح وجودى نیستند؛ بنابراین چه بسا این پندار که همه آنان مجرد تام باشند، خالى از اشکال نباشد.
[ad_2]