از زن بودن، احساس حقارت میکنم و آرزو میکنم که یک پسر بودم. لطفا راهنماییام کنید؟
پاسخ : شما از زن بودن احساس حقارت نمیکنید؛ بلکه از اهانتها و تبعیضهایی که در حق زنان اعمال میشود، احساس رنج میکنید؛ اهانتها و بی عدالتیهایی که صرفاً بر مبنای جنسیت است. به یقین هر انسان فرهیخته ای با توجه به تفاوتهای جسمی و روحی زنان و مردان، توقع ندارد آن دو رفتاری کاملاً مشابه یکدیگر داشته باشند، اینکه خلاف عقلانیت است، ولی جنسیت نباید مبنای رفتار اهانت آمیز یا تبعیض آمیز باشد. شکی نیست که در طول تاریخ، تحمیلات ناروایی بر دوش زنان بوده است و بعضی از آنها هم اکنون نیز باقی است. ریشه بسیاری از این تحمیلات را بایستی در بیدینی و بیتقوایی گروهی از مردم دانست که محیط را برای زنان و بلکه برای همه نا امن میکنند. اگر دیگر مشکلات اجتماعی را نیز بر این مقوله بیفزاییم، وضعیتی را پیش میآورد که هماکنون شاهد آن هستیم. آنچه دین از زنان و مردان خواسته، حفظ حریمها است و این جز برای سعادت آنان نیست؛ چنانکه میبینیم در دنیای غرب و در پشت پرده ظواهر فریبنده، نظامی پر دغدغه و مخاطرهآمیز بر روابط خانوادگی و تربیت فرزندان، حاکم است؛ موضوعی که جامعهشناسان و محققان مسائل اجتماعی را در غرب، به وحشت انداخته است. بر این اساس، آنان آیندهای تاریک را برای جوامع غربی پیشبینی میکنند؛ جامعهای که در آن، آدمیان به گونهای مسخ شده و نامتعادلاند. آمار تجاوزات جنسی و رفتارهای آزار دهنده (به رغم همه آزادیهای جنسی)، به موضوعی مهم تبدیل شده و انتظارات روزافزون برای رفتارهای عجیب و غریب جنسی از زنان، آنان را به دلقکهای مضحک تبدیل کرده است. هدف اسلام از برخی حریم ها برای زنان نظیر (ارائه الگوی حجاب)، حفظ طهارت و امنیت زنان است؛ چنانکه فرموده است: «ای پیامبر! به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را به چادر فرو پوشند که این کار برای اینکه آنان به [عفّت و تقوا] شناخته شوند تا از تعرض و آزار هوسرانان در امان بمانند، بسیار بهتر است». V} احزاب، آیه 59 {V در این بین، نبایستی برخی تحمیلات محیط را به حساب اسلام گذاشت؛ چرا که افراد بیبند و بار نیز بسیار بیشتر در دام این تحمیلات قرار میگیرند و آزار میبینند. گذشته از اینکه بسیاری از این مشکلات، به آداب و رسوم و برداشتها برمیگردد؛ نه به اسلام. البته باید در اصلاح این آداب و رسوم کوشید؛ ولی اگر اعتراض شما به جنسیت است، باید بدانیم که در این زمینه، کسی از خود اختیاری ندارد. نظام آفرینش بر مبنای زوجیّت است ولازمه آن، وجود دو جنس و جاذبههایی است که بین آنها وجود دارد. حکمتهای این نظام را بایستی در تشکیل خانواده و زندگی مشترک و آثار خیر آن دید. از سوی دیگر،زنان محدودیتهای بیشتری نسبت به مردان دارند؛ ولی باید توجه رد که اصولاً «مطلوب و مورد رغبت بودن»، خصیصهای است که تنها در آنان نهفته شده و این کمالی برای زنان است؛ این تمایل و رغبت، مبنای خانواده و زندگی مشترک است و البته که هر چیزی که مطلوب باشد، خطراتی نیز آن را تهدید میکند. بنابراین، باید گوهر را در صدف حفاظت کرد. علاوه بر اینکه بایستی برنامهریزیهای گستردهای صورت گیرد تا دختران نیز به صورت مساوی از امکانات عمومی و طبیعی بهره برند؛ بدون آنکه دچار عوارض ناخوشایندی شوند. برای نمونه گسترش امکانات ورزشی و رفاهی، پارکهای اختصاصی و امکاناتی که بتواند حق استفاده آنها از امکانات را به صورت مساوی تأمین کند. متأسفانه در حال حاضر، اولویتهای دیگر اقتصادی ـ مانند بیکاری و امنیت ـ فرصت را از اجرای چنین برنامه هایی سلب کرده است.
با عرض سلام خدمت کاربران گرامی، جهت بهتر شدن پاسخ ها می توانید پاسخ و نظر خود را از قسمت دیدگاهها ارسال کنید تا بقیه کاربران بهرهمند شوند.