آیا داستان جزیره خضرا و انطباق آن با مثلث برمودا صحت دارد یا خیر؟
آیا داستان جزیره خضرا و انطباق آن با مثلث برمودا صحت دارد یا…
سوال
آیا داستان جزیره خضرا و انطباق آن با مثلث برمودا صحت دارد یا خیر؟
پاسخ
ابتدا به اسباب پیدایش داستان جزیره خضرا و اینکه از چه زمانی و توسط چه کسانی به ما رسیده است، میپردازیم؛ سپس به نقد و بررسی انطباق آن با مثلث برمودا خواهیم پرداخت.
امّا بررسی منابع داستان جزیره خضرا:
اصل این قضیه به دو حکایت باز میگردد:
الف. حکایت اول: از کمال الدین احمد بن محمد بن یحیی انباری که در سال 543 هجری نقل شده است که خلاصه آن بدین قرار است:
وی میگوید: در شبی که مصادف بود با ماه رمضان مهمان وزیری بودم که نام وی یحیی ابن هبیره بود در آن ضیافت در کنار وزیر مردی نشسته بود که سخت مورد احترام وی قرار داشت.
آن مرد بیان داشت با جمعی همراه پدرم به قصد تجارت به دریا رفتم سرنوشت ما را به جزائر سرسبزی برد که در آنجا وفور نعمت بود. از ناخدا نام آنجا را جویا شدم، اظهار بیاطلاعی کرد. از مردم آن منطقه پرسیدم گفتند نام این شهر مبارکه است و مرکز این جا ظاهره و حاکم این جا طاهر نام دارد. ما خواستیم مشغول تجارت شویم، لازم بود که مالیات خود را پرداخت کنیم. سؤال کردیم به چه شخصی پرداخت کنیم، نائب سلطان به ما معرفی شد، خدمت او رسیدیم او از عقائد ما سؤال کرد، خود را معرفی کردیم. نائب گفت: یهودی و نصرانی جزیه بدهند و از مسلمانان سؤالاتی کرد و فرمود تمام اموال آنها مصادره گردد. و از شهر مبارکه به ظاهره رفتیم و خدمت سلطان رسیدیم و بعد از هشت روز به شهر رائقه سفر کردیم و سپس به شهر ظلوم و از آنجا به شهر دیگری به نام عناطیس و تمام این شهرها شیعهنشین و سرشار از نعمتهای الهی و امیر هر کدام از فرزندان امام زمان (عج) بود و ما یک سال توقف داشتیم که امام زمان را ملاقات کنیم، ولی میسر نشد و از جمع ما فقط دو نفر ماندند جهت ملاقات حضرت و بقیه برگشتیم.[1]
ب. حکایت دوم: از علی بن فاضل مازندرانی است که در سال 699 هجری قمری که خلاصه آن به قرار ذیل است وی بیان میکند:
در یکی از قریههای اندلس بودم، با کاروانی برخورد کردم بیان نمودند که ما اهل منطقهای هستیم در نزدیکی جزائر شیعیان، وقتی نام جزائر شیعیان را شنیدم، مشتاق سفر به آنجا شدم. سفر را آغاز نمودم تا به آنجا رسیدم در آنجا بیان شد که ارزاق آن جزیره از جزیره خضراء که متعلق بر امام زمان و اولاد آن حضرت است میرسد.
منتظر شدم تا کشتیهای ارزاق وارد شد، پیرمردی خوش سیمایی همراه آنان بود که مرا میشناخت، با او همسفر شدم تا به مقصود خود برسم، در مسیر خود آبهای سفیدی را مشاهده کردم که آن پیرمرد بیان نمود این آبها جزیره خضرا را احاطه نموده است و مانع میشود که دشمن وارد جزیره گردد. از آنجا که گذشتیم چشمم خورد به هفت قلعه استوار با دیوارهای محکم و برجهای به آسمان کشیده شده، از آنها که گذشتیم وارد جزیره خضراء شدیم. در روز جمعهای در نماز جمعه شرکت کردم و نماز جمعه را با سید شمس الدین اداء نمودم، بعد از نماز از سیّد شمس الدین پرسیدم آیا امام زمان در مسجد حاضر بودند؟ گفت: نه، ولی من نائب خاص آن حضرت میباشم.
از او پرسیدم آیا شما امام را مشاهده کردهای، گفت: نه.
با سیّد شمس به خارج آن شهر رفتم مردی خوش سیما را مشاهده کردم، از سید پرسیدم این مرد کیست؟ جواب داد او همراه یک نفر دیگر خادمان قبّه هستند و کوهی را به من نشان داد و گفت قبه در آنجا است و گفت من هر صبح جمعه میروم آنجا و امام را زیارت میکنم تو نیز بیا و امام را زیارت کن، رفتم به سمت قبّه و از خادمان قبه پرسیدم آیا میشود امام را اینجا مشاهده کرد، گفتند: هرگز دیدن امام ممکن نیست!
بعد از سیّد شمس پرسیدم چرا بعضی آیات قرآن با هم مرتبط نیستند، گفت: قرآن بر هفت حرف نازل شده است و قرآنی که عمر و ابوبکر تنظیم نمودند بعضی از آیات را حذف نمودند، لذا برخی آیات با هم مرتبط نیستند.
و روز جمعهای در مسجد بودم. از بیرون مسجد سرو صدایی شنیدم، از سید شمس پرسیدم این سر و صدا چیست؟، گفت اینها سیصد نفر از یاران امام زمان (عج) هستند و منتظر فرج آن حضرت میباشند و از اینها 13 نفر هنوز باقی مانده است که یاران حضرت کامل شوند.
بعد پرسیدم اساتید ما قائلند روایاتی داریم که هر کس در غیبت امام ادعای مشاهده آن حضرت را داشته باشد، تکذیبش کنید. سیّد شمس گفت: این مربوط به دوران بنی عباس میباشد. بعد از او پرسیدم: آیا میشود امام را در غیبت دید؟ گفت: نه. گفتم من از مخلصین آقا هستم، گفت: تو دو مرتبه آن حضرت را دیدهای، بعد از خمس پرسیدم، سید شمس گفت حضرت خمس را بر شیعیانش مباح نموده است و پرداخت آن واجب نیست.
سپس سید شمس به من دستور داد که به وطن برگردم و مرا با همان کشتی که وارد جزیره خضرا شده بودم برگرداندند.[2]
نکات مشترک دو حکایت:
1. محل سکونت امام زمان (عج) و فرزندان آن حضرت در جزیرهای میان دریا قرار دارد.
2. امام زمان (عج) اکنون دارای همسر و فرزند میباشند.
3. جزیرهای که امام زمان (عج) در آن است، بسیار خوش آب و هوا و سرسبز میباشد و در نقاط دیگر دنیا نظیر ندارد.
4. در آن جزیره میتوان امام زمان (عج) را مشاهده کرد.
5. نظم اجتماعی، رفاه و کیفیت سلوک مردم در آن جزایر بسیار عالی است.
6. ناقلان هر دو داستان (انباری و فاضل مازندرانی) دو شخص مجهول میباشند.
نظرات راجع به این دو حکایت و اصل داستان جزیره خضراء:
1. گروهی اندک بر این عقیدهاند که این داستان واقعی است.
2. برخی از کسانی که اصل داستان را پذیرفتهاند، آن را با مثلث برمودا نیز تطبیق دادهاند.[3]
3. پژوهشگران سترگی چون شیخ جعفر کاشف الغطاء، آقا بزرگ تهرانی، علامه شوشتری، علامه جعفر مرتضی عاملی، محمد باقر بهبودی و… بر این عقیدهاند که داستان جزیره خضراء واقعیت ندارد و بر دو حکایتی که اصل داستان را پایهگذاری کردهاند، اشکالات متعدد سندی، تاریخی و متنی وارد نمودهاند و آن دو نقل راکاملا از درجه اعتبار ساقط نمودهاند.
اینک، به اختصار به ذکر برخی اشکالات که به هر یک از این دو حکایت وارد شده است، به صورت مجزا میپردازیم:
الف. حکایت علی بن فاضل مازندرانی
اشکالات سندی:
1. مرحوم علامه مجلسی (ره) در کتاب بحار الانوار تصریح میفرمایند که این حکایت را در کتابهای معتبر نیافتهاند و به همین علت آن را به صورت مستقل در یک باب جداگانه نقل فرمودهاند.[4]
2. هیچ یک از علما و بزرگان معاصر علی بن فاضل مازندرانی، همچون علامه حلی (ره) و ابن داود (ره)[5] اسمی از او و داستانش به میان نیاوردهاند. این قضیه از چند حال خارج نیست.
یا معاصران وی داستان او را دروغ و باطل تلقی کردهاند، یا اصلاً چنین داستانی را نشنیدهاند و یا اینکه این داستان در زمانهای بعد از آنها ساخته شده است.
3. در میان منابع موجود، قدیمیترین مأخذی که برای این داستان به چشم میخورد، کتاب «مجالس المؤمنین» اثر قاضی نورالله شوشتری است، او در سال 1019 هجری قمری به شهادت رسیده است. در حالی که داستان جزیره خضراء مربوط به سال 699 هجری است.[6]
4. ناقل این حکایت مدعی است که در سال 699 هجری قمری خبر را از شخصی شنیده است و برای اطمینان خود به نزد علی بن فاضل رفته است تا بدون واسطه خبر را از او بشنود.
فرض میکنیم که این ملاقات صورت پذیرفته باشد و فضل بن علی با علی بن فاضل ملاقات نموده است. بنابراین باید سفر علی بن فاضل به اندلس در حدود پایان قرن ششم هجری قمری صورت گرفته باشد؛ چون واقعه مذکور در زمان تحصیل علی بن فاضل بوده است و او به طور معمول، با گذشت چندین سال این واقعه را برای دیگران نقل نموده است.[7]
حال این سؤال مطرح است که چرا فضل بن علی پس از ملاقات این حکایت را نقل نکرده و با فاصله زمانی طولانی نقل نموده است. این خود میتواند بر اعتبار این حکایت لطمه وارد نماید.
بر این روایت از نظر سندی اشکالاتی دیگری نیز وارد است، که علاقمندان میتوانند به منابعی که در پایان معرفی میگردد، مراجعه کنند. ما در اینجا به جهت اختصار به همین مقدار بسنده میکنیم.
اشکالات متنی:
در داستان علی بن فاضل به مطالبی اشاره شده که با بسیاری از مسلّمات دینی سازگاری ندارد و روایات زیادی بر خلاف آن مطالب وجود دارد، که به برخی از آنها اشاره میگردد.
1. در متن روایت آمده است که فاضل مازندرانی از شخصی به نام سید شمس الدین میپرسد: چرا در میان برخی آیات قرآن کریم ارتباط منطقی وجود ندارد؟ سید شمس الدین پاسخ میدهد: این قرآنی است که خلیفه اول (ابوبکر) جمعآوری کرده است و بعضی آیات آن را حذف نموده است و قرآن امام علی ـ علیه السّلام ـ را قبول نکرد. به همین خاطر بعضی از آیات با هم سازگاری ندارند.
همان گونه که مشاهده میشود، اگر کسی این فراز حکایت را قبول کند، قائل به تحریف قرآن شده است. این مطلب به اجماع شیعه و سنی و به موجب صریح آیه قرآن « إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ». البته ما قرآن را بر تو نازل کردیم و ما هم آن را محافظت خواهیم نمود؛[8] باطل و مردود است. از اینها گذشته، اهتمام و توجه زیاد مسلمانان به نوشتن و حفظ قرآن و تعدد نسخهها و شیوع آن در بین مسلمین، از زمان پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و زیر نظر مستقیم آن حضرت تا حدی بود که تبدیل و تحریف آن، از امور محال و ممتنع به حساب میآید.[9]
2. متن حکایت، مکان و محل سکونت آن حضرت را جزیره خضرا معرفی میکند. این مطلب برخلاف بسیاری از روایات است، که در ادامه به چند نمونه از آنها اشاره میشود:
الف. امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: کسی از مکان سکونت آن حضرت اطلاع ندارد، مگر خدمت کاران آن حضرت.[10]
ب. آن حضرت همچنین میفرماید: « امام زمان (عج) در بین مردم به طور ناشناس در همه جا حضور پیدا میکنند؛ ولی مردم حضرت را نمیشناسند؛ مگر آن که حضرت، با اذن پروردگار، خود را به خواص معرفی فرمایند».[11]
3. در متن حکایت آمده است که جزیره خضرا دارای هفت حصار است و از برجهای محکم دفاعی برخوردار است؛ تا دشمنان نتوانند وارد آن جزیره شوند. از طرفی قهرمان داستان جزیره خضراء قائل است که آن جزیره به وسیله آبهای سفیدی که در اطراف آن وجود دارد، همراه با نیروی غیبی، محافظت میگردد.
همان گونه که مشاهده میشود، صدر و ذیل این گفتار با هم سازگاری ندارد؛ زیرا جزیرهای که با نیروی غیبی و آبهای سفید محافظت میگردد؛ دیگر چه نیازی به هفت حصار محکم و برجهای آنچنانی دارد؟!
4. در متن حکایت از قول خادمان قبّه نقل شده است که رؤیت امام ـ علیه السّلام ـ غیر ممکن است؛ ولی در گفتگو با سید شمسالدین، او میگوید: هر مؤمن با اخلاص میتواند امام را ببیند؛ ولی او را نمیشناسد.
چگونه میتوان بین غیر ممکن بودن رؤیت و دیدن مشروط جمع کرد؟!
5. در یک روز جمعه، راوی داستان سرو صدای زیادی از بیرون مسجد میشنود، از سید شمس الدین میپرسد که این سروصدا چیست؟ او میگوید: اینها سیصد نفر از یاران امام زمان (عج) هستند و منتظر سیزده نفر دیگرند.
اگر این مطلب را بپذیریم، باید قائل به طولانی بودن عمر آن سیصد نفر و حیات آنها تاکنون باشیم و بپذیریم که حیات آنها تا زمان ظهور حضرت ادامه دارد. که البته هیچ دلیلی بر آن نداریم ودلایل طول عمر فقط مربوط به حضرت و بعضی پیامبران میباشد.
6. در متن داستان آمده: خمس بر تمام شیعیان حلال است و پرداخت آن واجب نیست. این نظریه نیز قابل قبول نیست؛ چون خلاف نظر مشهور فقهای اسلام است.
7. متن داستان بر وجود همسر و اولاد برای حضرت دلالت میکند. این نظریه را بزرگانی چون مفید، بیاضی و طبرسی نپذیرفتهاند و روایاتی را که اولاد را برای حضرت ثابت میکنند، از نظر سند رد کردهاند. همچنین روایاتی بر خلاف آن داریم که به چند نمونه اشاره میشود:
الف. علی بن حمزه به حضرت امام رضا ـ علیه السّلام ـ عرض کرد: از پدران شما روایت است که هیچ امامی فوت نمیکند، تا اینکه فرزند خود را ببیند.
حضرت امام رضا ـ علیه السّلام ـ فرمود: آیا قید کردهاید که «غیر از قائم».[12]
ب. حضرت امام رضا ـ علیه السّلام ـ فرمودند: امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرموده: هیچ امامی نیست، مگر اینکه پس از او فرزندی (جانشین) است، غیر از امامی که حسین بن علی ـ علیه السّلام ـ بر او از قبر بیرون میآید. پس آن امام فرزند نخواهد داشت.[13]
تا اینجا به نکاتی که در حکایت علی بن فاضل قابل ملاحظه بود، پرداختیم. و آن را از نظر سند، متن مورد بررسی قرار دادیم، که به برخی از اشکالات آن اشاره شد.
ب. حکایت انباری واشکالات سندی :
داستان انباری فاقد هرگونه استناد است. چون صاحب کتاب التعازی[14] آن را نقل نکرده است؛ بلکه استنساخ کننده نامعلومی آن را در پایان کتاب التغازی افزوده است؛ که از اساس معلوم نیست این خبر را از کجا و چه کسی شنیده است.
همچنین اشخاص مذکور در سند، شناخته شده نیستند و در کتابهای رجالی شیعه ذکری از آنان به میان نیامده است و شخصی که ناقل خبر است، مجهول است. فقط بیان شده است که او شخصی مسیحی بوده است.
اشکالات متنی:
از متن حکایت این طور استفاده میگردد که این تاجر مسیحی با تعدادی افراد یهودی و اهل سنّت به زیارت نائب حضرت صاحب الامر (عج) مشرف میشوند.
چگونه ممکن است که صدها مسلمان شیعه و عالم باتقوا و عاشق امام زمان (عج) به چنین افتخاری نایل نشدهاند. ولی این جماعت چنین سعادتی داشتهاند.
نکته دیگری که قابل توجه است، این که: در متن داستان از شهرهایی نام برده شده که در منابع جغرافیایی معتبر و قدیمی؛ مانند معجم البلدان و یا قوت حموی، اصلاً نامی از آنها برده نشده است ؛ در حالی که در این دو منبع اسلامی روستاهای دور افتاده از قلم نیفتاده است؛ چگونه ممکن است که از جزیره با این عظمت ذکری نشده باشد.
نکته آخر اینکه: در متن حکایت آمده است که فرزند امام زمان (عج) از یهود و نصارا جزیه گرفت؛ ولی اموال اهل سنّت را مصادره کرد.
باید از قهرمان داستان پرسید: این حکم با کدام سیره و سنّت مطابقت دارد؟
پس از نقد و بررسی این دو حکایت، این نکته قابل توجه است که اخیرا بعضی از نویسندگان[15] تلاش دارند که جزیره خضرا را با مثلث برمودا[16] تطبیق دهند، غافل از اینکه:
1. وجود مثلث برمودا، بر فرض صحت آن، نمیتواند دلیل بر صحت داستان جزیره خضرا و وجود آن باشد.
2. در حکایت جزیره خضرا بیان شده بود که کشتیهای دشمنان امام زمان (عج) وقتی داخل آبهای سفید اطراف جزیره شوند، نابود میگردند؛ ولی عده زیادی مثلث برمودا رفتهاند و به سلامت باز گشتهاند و عده اندکی دچار مشکل شدهاند.
3. جزیره خضرا بنا به قرائتی که در داستان نقل شده، در دریای مدیترانه است ولی مثلث برمودا در اقیانوس اطلس است.
4. اتفاقهای مثلث برمودا ساخته رسانههای غربی و افسانه سازان میباشد؛ و مطالبی از قبیل اینکه هر کسی به آنجا وارد شود، از بین خواهد رفت و اینکه عده زیادی رفتهاند و بازنگشتهاند همه اینها با چهره واقعی امام زمان (عج) ناسازگار است. بر فرض که چنین جزیرهای وجود داشته باشد؛ نمیتوان آن را با امام زمان رئوف (عج) مرتبط دانست.
نتیجه:
آنچه که وجود جزیره خضرا را ثابت میکند، دو حکایت است که مورد نقد و بررسی قرار گرفتند و ثابت شد که هر دو حکایت از لحاظ سندی، متنی اشکالاتی دارند؛ که ما برای رعایت اختصار، به برخی از آنها پرداختیم. همچنین به برخی اشکالات تطبیق نادرست جزیره خضرا بر مثلث برمودا نیز اشاره شد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. جزیره خضرا، افسانه یا واقعیت، علامه شوشتری، مرتضی عاملی، ابراهیم امینی، ترجمه: ابوالفضل طریقهدار.
2. جزیره خضرا، تحریفی در تاریخ شیعه، غلامرضا نظری.
3. جزیره خضرا، در ترازوی نقد، سید جعفر مرتضی عاملی، ترجمه: سپهری.
4. بررسی افسانه جزیره خضرا، مجتبی کلباسی، فصلنامه انتظار، شمارههای 1، 2، 3 و 4.
پی نوشت ها:
[1] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، چاپ اسلامیه، ج53، ص213.
[2] . همان، ج 52، ص 159.
[3] . ، جزیره خضرا و تحقیقی پیرامون مثلث برمودا، ترجمه علی اکبر مهدی پور، و رفیعی سید جعفر، جزیره خضرا.
[4] . مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، چ اسلامیه، ج52، ص169.
[5] . وی صاحب کتابی رجالی معروف به رجال ابن داود است، که در سال 707 هجری قمری از تألیف کتاب رجالی خود فارغ شده است. (به نقل از جزیره خضرا، افسانه یا واقعیت؛ ترجمه طریقهدار).
[6] . عاملی، جعفر مرتضی، جزیره خضرا، افسانه یا واقعیت، ص 190.
[7] . کلباسی، مجتبی، بررسی افسانه جزیره خضرا، فصلنامه انتظار، ش 2، ص 109.
[8] . حجر/9.
[9] . در این رابطه کتاب حقایق هاقه حول القرآن الکریم، اثر علامه جعفر مرتضی، بحثهای دقیقی دارد. که علاقمندان میتوانند به آن مراجعه کنند.
[10] . مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، چاپ اسلامیه، ج 52، ص 153،
[11] . همان، ص 154.
[12] . اثبات الوصیه، ص 201.
[13] . طوسی، الغیبه، ص 134 و 135؛ و طبرسی، دلائل الامامه، ص 130 و 131.
[14] . این کتاب تألیف محمد بن علوی است؛ که مرحوم آقا بزرگ تهرانی در الذریعه، ج 5، ص 106 آورده است.
[15] . ناجی نجار، جزیره خضرا و تحقیقی پیرامون مثلث برمودا، ترجمه علی اکبر مهدیپور.
[16] . مثلث برمودا، قدیمیترین مستعمرات انگلستان است و رأس آن جزایر برمودا و قاعده آن ایالات متحده آمریکا و اضلاع آن کشورهای کوبا، هائیتی، دومینیکس وجامائیکا میباشد، (فصلنامه انتظار، ش 3، مجتبی کلباسی).
آیا داستان جزیره خضرا و انطباق آن با مثلث برمودا صحت دارد یا خیر؟ / مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم