اولین وظیفه در عصر غیبت «کسب شناخت نسبت به امام عصر (عج) است» لطفاً درجات و مراتب شناخت و آثار مترتب بر هر یک را بیان فرموده و نحوه کسب شناخت صحیح را بیان فرمایید؟
اولین وظیفه در عصر غیبت «کسب شناخت نسبت به امام عصر (عج) است…
سوال
اولین وظیفه در عصر غیبت «کسب شناخت نسبت به امام عصر (عج) است» لطفاً درجات و مراتب شناخت و آثار مترتب بر هر یک را بیان فرموده و نحوه کسب شناخت صحیح را بیان فرمایید؟
پاسخ
همانطور که در سئوال هم اشارهای به ضرورت و تکلیف ما نسبت به شناخت امام زمان ـ علیه السّلام ـ شده است، این مسأله از ضروریات و مسلمات اعتقاد شیعه و مسلمانان است. و ضرورت شناخت امام را عقل و نقل تأیید میکند امّا آنچه که عقل میفهمد این است که فطرت و حس حقیقت جویی و کمال طلبی انسان او را وادار میکند که راه صحیح رسیدن به کمال نهایی را پیدا کند. و این را هم میفهمد که با عقل به تنهایی نمیتوان به کمال رسید. لذا نیازمند است که به واسطه رسولان و امامان معصوم کسب طریق کند و قطعاً تا شناخت نسبت به واسطهها و راهنماها نداشته باشد این امر ممکن نخواهد شد.
علاوه بر این در آیات قرآن تأکید بروجود امام در هر قومی شده است «هیچ قومی نیست مگر اینکه در آن انذار دهندهای هست»[1] و این خلاف حکمت است که نذیر و امام باشد و توجه به او و شناختن او لازم نباشد و در روایات متعدد از معصومین ـ علیهم السّلام ـ هم ضرورت شناخت امام به عنوان یک وظیفه بسیار مهم مسلمانان گوشزد شده است تا آنجا که در روایتی که از پیامبر و ائمه ـ علیهم السّلام ـ در کتب شیعه و اهل سنت بطور متواتر ذکر شده است. آمده که (من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته الجاهلیه) هر کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ زمان جاهلیت مرده است. که تمام این روایات دال بر ضرورت وجود امام و شناخت او در هر زمان است.
اهل حکمت و معرفت کسب معرفت و شناخت را از دو راه کلی برای انسان میسر میدانند:
1. راه علم حصولی است که همان کسب معرفت از طریق کسب علم و شنیدن و آموختن از اهل معرفت است.
2. راه دوّم معرفت حضوری و شهودی است که برخلاف راه اوّل با عنایت و توجه خاص و با شرایط مخصوصی به انسان دارای قابلیت کسب این شناخت اعطاء میشود و آموختنی نیست.
در مورد امام ـ علیه السّلام ـ هم این دو نوع شناخت همانطور که در مورد خداوند و شناخت او فرض دارد قطعاً ثابت است هر چند شناخت شهودی برای کسانی که به آن دست نیافتهاند کمی نامحسوس باشد امّا چه دلیلی بهتر و شاهدی قویتر از اینکه افراد متعددی از اولیاء و خواص ائمه ـ علیهم السّلام ـ را شاهد بوده ایم که در طول تاریخ بدون کسب علم و فقط با عنایت خاص ائمه ـ علیهم السّلام ـ به مقامات بالایی از معرفت به امام ـ علیه السّلام ـ رسیدهاند.
اما آنچه که راجع به مراتب و درجات شناخت ائمه ـ علیهم السّلام ـ و خصوصاً امام زمان ـ علیه السّلام ـ مطرح است از جهات مختلف قابل درجه بندی است. هم شناخت حضوری و شهودی دارای مراتب متعددی است تا مثل سلمانی که ائمه ـ علیهم السّلام ـ میفرمایند (السلمان منا اهل البیت)[2] وهم علم حصولی و آموختنی نسبت به ائمه ـ علیهم السّلام ـ دارای مراتبی است که حسب تقسیم بعضی بزرگان به بعضی از آنها اشاره میکنیم :
1. یکی از مراتبی که در شناخت ائمه ـ علیهم السّلام ـ و خصوصاً امام زمان (عج) مطرح شده است شناخت به اسم و نسب و علائم ظاهری وجود مبارک ایشان است که در روایات متعددی از پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و امیر المؤمنین و سایر ائمه ـ علیهم السّلام ـ به این نکته اشاره شده است از جمله حدیث معروف لوح که در کتب معتبر شیعه[3] ذکر شده و روایت (المهدی منا اهل البیت)[4] (یا القائم منا) و روایاتی که پیامبر وعده ظهور حضرت حجت را دادند.
متأسفانه بعد از رسول الله افراد متعددی به نام مصلح و مهدی و حجت و آن کسی که پیامبر به او وعده داده مدعی شدند که ما مهدی موعود هستیم و میخواهیم جهان را پر از عدل کنیم و زودباوری و جهل برخی از مردم نسبت به صفات حضرت حجت باعث انحرافات زیادی در دین اسلام شد که تا زمان حاضر هم اثرات عدم شناخت امام زمان ـ علیه السّلام ـ در صفت و نسب حتی ظاهری مشهود است از جمله فرقههای کیسانیه و زیدیه و بابیه و بهائیت که تا الآن هم موجود هستند به ما نشان میدهد که اگر معرفت در این مرحله نباشد منجر به تردید و عدم معرفت به امام واقعی و موعود میگردد. و روایات ما تمام نشانهها و اسامی حضرت را بطور کامل بیان نموده است و در کتب روایی موجود است
2. مرتبه دیگری که از روایات در مورد شناخت ائمه ـ علیهم السّلام ـ است شناخت به صفات و کمالات و مقامات ایشان است که این مرحله خود نیز دارای مراتبی است هر چند که شناخت این مراتب به طور کامل جز برای خداوند و امام معصوم ـ علیه السّلام ـ ممکن نیست :
شناخت مقاماتی که خداوند به آنان عنایت کرده که آنها از بین نمیروند و تعطیل نمیشوند[5]، و این مقامات بلند جز به عنایت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ قابل فهم نیست. و معنی این معرفت این است که بداند که خداوند متعال جز از طریق امام معصوم ـ علیه السّلام ـ قابل شناخت نیست و آنها (محال معرفه الله)[6] هستند و (هر کس آنها را بشناسد خدا را خواهد شناخت)[7] چنانچه از امام علی ـ علیه السّلام ـ نقل شده که فرمود : «ما نشانهها و اعرافی هستیم که شناخته نمیشود خدا مگر از طریق شناخت و معرفت به ما اهل بیت»[8]
معرفت به اینکه آنها معانی صفات و مظاهر اسماء الهی هستند و بداند که معصومین ـ علیهم السّلام ـ گنجینههای علم و حکمت خدا و مظهر تمام صفات کمال الهی هستند و کسی که بداند ائمه در تمام حالات در عبادت و دعا در اذکار و افکارشان به صفات الهی موجود و متصفند برای انسان حالت بهجت و خوشحالی دست میدهد که هرگاه بخواهد متوجه خداوند متعال بشود و حاجتی را از او طلب کند آنها را مخاطب قرار میدهد و از طریق آنها خدا را میخواند که (من قصده توجّه بکم)[9] کسی که میخواهد خدا را بخواند از طریق مظاهر خدا او را میطلبد.
توجه به این نکته که امام معصوم ـ علیه السّلام ـ باب الله است و طریق و راه قبول عبادات و اعمال صالحه است و آنها در واقع ابواب ایمان هستند و هر چه را که خداوند به بندگان عنایت میکند از رزق و حیات و ممات و در تمام حالات و افعال بندگان بواسطه فیض و از باب امام معصوم ـ علیه السّلام ـ است. و آنها ابواب خدایند و چیزی از عنایات و خزاین خدا خارج نمیشود و چیزی بالا نمیرود و قبول نمیشود مگر بواسطه آنها و از طریق ایشان.
شناخت و معرفت به ظاهر امامت و ولایت ایشان ، که انسان بداند که آنها واجب الطاعه و والولایه هستند و باید به آنها اقتداء کرد. در اختلافات به آنها رجوع کرد و تسلیم آنها در اوامر و نواهی شان بود. و اعتراف به اینکه هیچ کس در مقام و مرتبه چه در حسب و نسب و چه در شجاعت و علم و بخشش و تقوا و زهد و مکارم اخلاق و عبادت و اخلاص و قرب به خداوند مثل آنها نیست. هر کسی که دارای فضیلتی از مکارم و محاسن و صفات پسندیده است ذره و قطرهای از دریای مواج فضائلی است که خداوند متعال به ائمه(ع) عنایت فرموده است. که امام حسن عسکری ـ علیه السّلام ـ در تفسیر آیه و (ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللَّهِ)[10] فرمود: ما کلمات الله هستیم که فضایل ما درک نمیشود و قابل جمعآوری نیست.[11] و به عبارت دیگر آنها اولیاء خدا درمیان خلق واوصیای رسول الله هستند و قائم مقام او در تمام شئون جز نبوت میباشند.
امّا نکته آخر اینکه بهترین راه برای شناخت و معرفت ائمه ـ علیهم السّلام ـ شناساندن و تعریف از طرف خود معصومین ـ علیهم السّلام ـ است و هر چه که ما بگوییم و بزرگان و اکابر بگویند قطره و ذرهای است که از طریق خود اهل بیت کسب کردهاند و ما نصوص و روایات متعددی هم در شناخت ظاهری امام ـ علیه السّلام ـ و هم شناخت صفات باطنی و کمال حضرات معصومین داریم. که در مجامع روایی بسیار فراوان است. از جمله این منابع زیارات و متونی است که در زیارت ائمه ـ علیهم السّلام ـ وارد شده است که خود ائمه فضایل خودشان را توصیف میکنند که جامعترین این زیارات زیارت جامعه کبیره است که محکمترین زیارت از لحاظ سند و محتوی است و معارف عمیقی از اهل بیت عصمت و طهارت را بیان میکند. و این فضایل و صفات عالیه را بطور مطلق و برای تمام معصومین ذکر میکند و آنها را نور واحد میداند.
از خداوند متعال میخواهیم که قطرهای از دریای عمیق و مواج فضایل اهل بیت را به ما عنایت فرماید. ان شاء الله.
معرفی منبع جهت مطالعه بیشتر:
1. امام شناسی، آیه الله طهرانی، انتشارات علامه.
2. انوار الساطعه (شرح زیارت جامعه)، شیخ جواد کربلایی، انتشارات دارالحدیث.
3. امامت و مهدویت، آیه الله صافی گلپایگانی،انتشارات حضرت معصومه.
پی نوشت ها:
[1] . فاطر/24.
[2] . بحارالانوار، ج22، ص326.
[3] . اصول کافی، ج 1، کتاب الحجه.
[4] . بحارالانوار، ج 36، ص 368.
[5] . مفاتیح الجنان، ص 134 .
[6] . زیارت جامعه کبیره (مفاتیح الجنان).
[7] . زیارت جامعه کبیره (مفاتیح الجنان).
[8] . بحارالانوار، ج 8، ص 338.
[9] . زیارت جامعه کبیره.
[10] . لقمان/27.
[11] . بحار الانوار، ج 10، ص 388.
اولین وظیفه در عصر غیبت «کسب شناخت نسبت به امام عصر (عج) است» لطفاً درجات و مراتب شناخت و آثار مترتب بر هر یک را بیان فرموده و نحوه کسب شناخت صحیح را بیان فرمایید؟ / مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم