مگر در زمان امام معصوم، امام علی ـ علیه السلام ـ و امام حسن ـ علیه السلام ـ و… مردم با آنها بیعت نمی کردند. پس چرا در زمان فعلی ما با امام زمان (عج) خود بیعت نمی کنیم. مسأله بیعت کجا رفته است؟

مگر در زمان امام معصوم، امام علی ـ علیه السلام ـ و امام حسن …

سوال

مگر در زمان امام معصوم، امام علی ـ علیه السلام ـ و امام حسن ـ علیه السلام ـ و… مردم با آنها بیعت نمی کردند. پس چرا در زمان فعلی ما با امام زمان (عج) خود بیعت نمی کنیم. مسأله بیعت کجا رفته است؟

پاسخ

مسأله بیعت یک امر قراردادی متقابل است و حقیقت و محتوای آن نیز جز تعهد و پیمان قلبی و اعتقادی فرد بیعت کننده در موضوعات خاص، نسبت به شخص مقابل، چیز دیگری نیست. گرچه از نظر صوری این معنا غالباً در قالب الفاظ (صیغه) و تشریفات خاص، ابراز می گردد.
کلمه (بیعت) از ریشه (بیع) و به معنای مبادله و معامله و قرارداد متقابل میان دو طرف می باشد. خلیل ابن احمد فراهیدی می گوید: (بیعت به معنای دست دادن به دست دیگری برای انجام کاری و نیز به معنای دست بدست هم دادن برای اطاعت از کسی می باشد)[1] یعنی موضوع این تعامل عمل است و اختصاص به خرید و فروش معمولی ندارد. ابن اثیر نیز کلمه بیعت را به «معاقده و معاهده»[2] معنا نموده است.
در کاربرد اصطلاحی نیز مفهوم لغوی این کلمه دقیقاً لحاظ شده است. با این تفاوت که در اصطلاح عرف، واژه «بیعت» در مورد معاهده و معاقده خاص میان فرمانروا و مردم به کار می رود. ابن خلدون در تبیین مفهوم اصطلاحی این کلمه می گوید: «بیعت پیمان بستن برای فرمان بری و اطاعت است. بیعت کننده با امیر خویش پیمان می بندد که در امور مربوط به خود و دیگران تسلیم نظر وی باشد و با او به ستیز برنخیزد و تکالیفی که بر عهده وی می گذارد را انجام دهد و اطاعت کند خواه آن تکالیف موافق میل او باشد یا مخالف میل او باشد.»[3]
با توجه به آنچه اشاره گردید، روشن می شود آنچه در کلمه «بیعت» چه در مفهوم لغوی وچه در کاربرد اصطلاحی آن مدنظر می باشد تعهد و التزام به موضوع بیعت و مفاد پیمان است. این معاهده و معاقده چنانچه در رابطه با امام و فرمانروا باشد، بیانگر پای بندی و اطاعت از فرامین می باشد. و اگر در رابطه با موضوعات اعتقادی و دینی و… باشد، التزام به تعالیم دینی شخص بیعت کننده را نشان می دهد.
اما مسأله بیعت امت با امام ـ علیه السلام ـ و چگونگی تعامل عقیدتی ـ سیاسی مردم با حاکم اسلامی ـ از دو جهت در منابع دینی مورد تأکید قرار گرفته است، هم از نظر فکری و عقیدتی و هم از جهت حضور اجتماعی و سیاسی:
از جهت اعتقادی، بیعت و پذیرش ولایت حاکم اسلامی به حدی اهمیت دارد که در احادیث به عنوان شاخص ایمان و کفر افراد تلقی شده است. این حدیث معروف که (هر کس بمیرد در حالی که بیعت امام و خلیفه بر گردنش نباشد به مرگ جاهلیت مرده است) را هم شیعه و هم سنی در منابع معتبر خود نقل نموده است.[4] گرچه در روایات دیگر این لزوم بیعت با امام و حاکم را مخصوص امام عادل و حاکم بر حق دانسته است و اطاعت از غیر او مردود شمرده شده است.[5] اما اصل اعتقاد به ولایت امام و شناخت او لازمه ایمان عنوان گردیده است.[6]
اما از بعد شکلی و چگونگی بیعت با امام ـ علیه السلام ـ با توجه به اهمیت خاص مسأله بیعت و تأثیرات فراگیر سیاسی ـ اجتماعی آن در جامعه، اسلام علاوه بر جنبه اعتقادی قضیه، برای جا افتادن و رسمیت بخشیدن مسأله بیعت، به بعد صوری و شکلی قضیه نیز عنایت داشته و ضرورت اعلام وفاداری مردم با حاکم اسلامی را با حضور فیزیکی و تشریفات ظاهری نیز مورد تأکید قرار داده است. فراخوان مردم برای بیعت و تجدید میثاق آنان با پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ در صدر اسلام نمونه های زیادی دارد. نظیر: بیعت نمایندگان مردم مدینه ـ در عقبه اول و دوم ـ در سال های 12 و 13 بعثت برای زمینه سازی هجرت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و حمایت و جهاد در راه اسلام[7] و نیز بیعت هزار و پانصد نفری مهاجر و انصار در بیعت شجره که به بیعت «رضوان» معروف گردیده است.[8] و مهم تر از همه بیعت تاریخی غدیر که مسلمانان در همایش عظیم و بی سابقه در حضور پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ با امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ به عنوان امام و جانشین پیامبر بیعت نمودند.
جالب این است که مسأله ابراز بیعت با امام ـ علیه السلام ـ به حدی مهم است که در جریان غدیر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ علی رغم تأکیدات مکرر قبلی بر امامت و جانشینی علی ـ علیه السلام ـ از سوی خداوند متعال موظف به برگزاری مراسم معارفه مجدد و اخذ بیعت می گردد به گونه ای که موقعیت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ در امر رسالت در گرو ابلاغ رسمی امامت امیرالمؤمنین و اخذ بیعت از مردم ـ ذکر می شود.[9]
البته بیعت و اعلام وفاداری با امام معصوم ـ علیه السلام ـ هم از نظر شکلی و هم از نظر شرائط زمانی می تواند متفاوت باشد از جهت شکلی،‌در گذشته بیعت با مصافحه و دست گذاشتن در دست حاکم اسلامی و امام انجام می گرفت و امروزه در شکل تجمعات، راهپیمایی ها، سمینارها، شعارهای سیاسی می تواند صورت پذیرد. از نظر شرایط زمانی نیز بیعت ظاهری در زمان حضور امام و بسط ید معصوم ـ علیه السلام ـ امکان پذیر است. اما در شرائط عصر غیبت به دلیل غیر قابل دسترس بودن امام ـ علیه السلام ـ چنین چیزی میسر نمی باشد.
بنابراین بیعت با امام زمان (عج) در شرائط غیبت به معنای اعتقاد و پذیرش ولایت آن حضرت و التزام عملی به مبانی دین و مکتب یعنی تشیع می باشد. با این حال بنا به تدبیر و توصیه خود معصومین ـ علیهم السلام ـ در عصر غیبت، مرجعیت فقهی و سیاسی جامعه به عهده فقهای جامع الشرایط گذارده شده است از این رو براساس سفارش خود صاحب مکتب و امام معصوم ـ علیهم السلام ـ ، بیعت و تبعیت از فقیه جامع الشرایط در عصر غیبت و پذیرش رهبری حاکم فقیه عادل، به منزله بیعت و تبعیت از خود صاحب مکتب خواهد بود.

معرفی منبع جهت مطالعه بیشتر:
1. شیعه شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغررضوانی، چاپ اول، 1383، نشر مشعر.

پی نوشت ها:
[1] . خلیل ابن احمد فراهیدی، کتاب العین، ماده «بیع».
[2] . ابن اثیر، النهایه، ماده بیعت( ب.ی.ع).
[3] . مقدمه ابن خلدون، ج 1، ص 400، (به نقل از شیعه شناسی، ج 1، ص 442، چاپ اول، 1383).
[4] . صحیح مسلم، ج 3، ص 478، میزان الحکمه، ماده «الامامه»، ج 1، ص 120، حدیث شماره 842.
[5] . متقی هندی، علی، کنزالعمال، ج 6، ص 67، میزان الحکمه، ج 1، ص 124، حدیث شماره 880.
[6] . امام صادق ـ علیه السلام ـ می فرماید: هر کس معرفت ما اهلبیت را داشته باشد اهل ایمان است و هر کس ما را انکار کند کافر است. (میزان الحکمه، ج 1، ص 120، حدیث 837).
[7] . سیره ابن هشام، ج 1، ص 97.
[8] . فتح/18.
[9] . مائده/67.

مگر در زمان امام معصوم، امام علی ـ علیه السلام ـ و امام حسن ـ علیه السلام ـ و… مردم با آنها بیعت نمی کردند. پس چرا در زمان فعلی ما با امام زمان (عج) خود بیعت نمی کنیم. مسأله بیعت کجا رفته است؟ / مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم

دکمه بازگشت به بالا