کار با اخلاص چگونه است؟ و چه نشانهای دارد؟
پرسش: خیلی وقت ها سعی می کنم کارهایی که انجام می دهم با اخلاص باشد. در کتاب ها خوانده ام کاری که با اخلاص باشد، نتیجه ای شگفت انگیز از آن خواهی یافت. می خواهم بدانم کار با اخلاص چگونه است؟ آیا می توان بعد از انجام عمل فهمید که با اخلاص بوده است؟
پاسخ:
قبل از هر چیز باید به شما تبریک گفت که با در نظر گرفتن خدای سبحان، سعی و تلاش دارید کارهای خویش را خالصانه انجام دهید. اخلاص اساس عبادت و حقیقت آن می باشد. اخلاص روح عبودیّت و بندگی است و عبادت جز با اخلاص مفهومی ندارد. به تعبیر امام صادق(ع): النِّیَّهُ أَفْضَلُ مِنَ الْعَمَلِ أَلَا وَ إِنَّ النِّیَّهَ هِیَ الْعَمَل” 1 نیّت برتر از عمل است و آگاه باشید که نیّت، حقیقت عمل است”.
اخلاص پاک کردن نیّت از شرک(توجه به غیر خدا) و ریا است. در روایات آمده است: چون اخلاص امری قلبی و وجدانی است، نمی توان آن را با ظاهر زیبا و حجم کار ارزیابی کرد. پیامبراکرم(ص) می فرماید: ” إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَا یَنْظُرُ إِلَی صُوَرِکُمْ وَ لَا إِلَی أَمْوَالِکُمْ وَ لَکِنْ یَنْظُرُ إِلَی قُلُوبِکُمْ وَ أَعْمَالِکُم؛ خداوند متعال به اموال و صورت های شما نگاه نمی کند، بلکه به قلوب و اعمال شما نگاه می کند”. 2
اگر انسان بخواهد به مرحله ای از خلوص برسد که کارهای او برای خدا باشد، بسیار دشوار می باشد و هر کس نمی تواند به راستی چنین ادّعایی نماید. البته نباید انسان مأیوس شود. باید تمرین کرد، چرا که خودسازی و ریاضت نفسانی همانند ورزش جسمانی است. همان طور که در تربیت بدن، باید از کم شروع کرد و به تدریج بالا رفت تا به مرحله قهرمانی رسید، در تهذیب روح نیز باید از کم شروع کرد و به تدریج بالا رفت. آنان که به مراحلی از کمال رسیده اند، بدون زحمت و رنج بدین مقام نایل نشده اند، بلکه سال ها زحمت کشیده و با هوای نفس مبارزه کرده و کوشیده اند نیّت خود را خالص کنند و برای جلب رضایت پروردگار وظایف خویش را انجام دهند. انسان باید همیشه از خدا بخواهد که به او توفیق دهد تا پایان کار خلوص خود را حفظ کند، چرا که گاهی در میان راه به موانعی برخورد می کند که ادامه راه بسیار دشوار است.
اخلاص پاک کردن نیّت از شرک(توجه به غیر خدا) و ریا است. در روایات آمده است: چون اخلاص امری قلبی و وجدانی است، نمی توان آن را با ظاهر زیبا و حجم کار ارزیابی کرد. پیامبراکرم(ص) می فرماید: ” إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَا یَنْظُرُ إِلَی صُوَرِکُمْ وَ لَا إِلَی أَمْوَالِکُمْ وَ لَکِنْ یَنْظُرُ إِلَی قُلُوبِکُمْ وَ أَعْمَالِکُم؛ خداوند متعال به اموال و صورت های شما نگاه نمی کند، بلکه به قلوب و اعمال شما نگاه می کند”. 2
اگر انسان بخواهد به مرحله ای از خلوص برسد که کارهای او برای خدا باشد، بسیار دشوار می باشد و هر کس نمی تواند به راستی چنین ادّعایی نماید. البته نباید انسان مأیوس شود. باید تمرین کرد، چرا که خودسازی و ریاضت نفسانی همانند ورزش جسمانی است. همان طور که در تربیت بدن، باید از کم شروع کرد و به تدریج بالا رفت تا به مرحله قهرمانی رسید، در تهذیب روح نیز باید از کم شروع کرد و به تدریج بالا رفت. آنان که به مراحلی از کمال رسیده اند، بدون زحمت و رنج بدین مقام نایل نشده اند، بلکه سال ها زحمت کشیده و با هوای نفس مبارزه کرده و کوشیده اند نیّت خود را خالص کنند و برای جلب رضایت پروردگار وظایف خویش را انجام دهند. انسان باید همیشه از خدا بخواهد که به او توفیق دهد تا پایان کار خلوص خود را حفظ کند، چرا که گاهی در میان راه به موانعی برخورد می کند که ادامه راه بسیار دشوار است.
در منابع روایی ما، نشانه ها و اسبابی برای به دست آوردن اخلاص ذکر شده است. که به بعضی از نشانه های اخلاص اشاره می نماییم، تا با شناخت و معیار قرار دادن آنها، متوجه شوید که کار با اخلاص، چگونه است.
1- پیامبر گرامی(ص) فرمود: ” عَلَامَهُ الْمُخْلِصِ فَأَرْبَعَهٌ یَسْلَمُ قَلْبُهُ وَ یَسْلَمُ جَوَارِحُهُ وَ بَذَلَ خَیْرَهُ وَ کَفَّ شَرَّهُ ؛علامت انسان مخلص چهار چیز است: دلش پاک، اعضا و جوارحش سالم،خیرش مبذول و شرّش مأمون است (یعنی مردم از خیرش بهره مند واز شرّش در امانند)”. 3
2- امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود: ” مَنْ لَمْ یَخْتَلِفْ سِرُّهُ وَ عَلَانِیَتُهُ وَ فِعْلُهُ وَ مَقَالَتُهُ فَقَدْ أَدَّی الْأَمَانَهَ وَ أَخْلَصَ الْعِبَادَهَ ؛ کسی که نهان و آشکار و کردار و گفتارش یکسان باشد، به راستی امانتش را ادا و عبادتش را خالص کرده است”. 4
3- نیز حضرت (ع) فرمود: ” ِ تَمَامُ الْإِخْلَاصِ تَجَنُّبُ الْمَعَاصِی؛ کمال اخلاص اجتناب از گناهان است”. 5
4- در روایت دیگری فرمود: ” العباده الخالصه أن لا یرجو الرجل إلا ربه و لا یخاف إلا ذنبه ؛ عبادت خالص آن است که انسان به کسی جز خدا امیدی نداشته باشد و جز گناهش از چیزی بیمناک نباشد”. 6
5- امام صادق(ع) فرمود: ” الْعَمَلُ الْخَالِصُ الَّذِی لَا تُرِیدُ أَنْ یَحْمَدَکَ عَلَیْهِ أَحَدٌ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَل؛ عمل خالص آن است که نخواهی کسی جز خدا تو را برای انجام آن ستایش کند”.7.
6- امام صادق(ع) فرمود: ” لَا یَکُونُ الْعَبْدُ عَابِداً لِلَّهِ حَقَّ عِبَادَتِهِ حَتَّی یَنْقَطِعَ عَنِ الْخَلْقِ کُلِّهِ إِلَیْهِ فَحِینَئِذٍ یَقُولُ هَذَا خَالِصٌ لِی فَیَتَقَبَّلُهُ بِکَرَمِه؛ هیچ بنده ای به حقیقت اخلاص نمی رسد مگر آن که دوست نداشته باشد مردم او را برای کارهایی که برای خدا انجام دهده، ستایش کنند”. 8
7- در روایت آمده است که: ” أول الإخلاص الیأس مما فی أیدی الناس ؛ سرآغاز اخلاص نا امیدی از غیر الله است”. 9
1- پیامبر گرامی(ص) فرمود: ” عَلَامَهُ الْمُخْلِصِ فَأَرْبَعَهٌ یَسْلَمُ قَلْبُهُ وَ یَسْلَمُ جَوَارِحُهُ وَ بَذَلَ خَیْرَهُ وَ کَفَّ شَرَّهُ ؛علامت انسان مخلص چهار چیز است: دلش پاک، اعضا و جوارحش سالم،خیرش مبذول و شرّش مأمون است (یعنی مردم از خیرش بهره مند واز شرّش در امانند)”. 3
2- امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود: ” مَنْ لَمْ یَخْتَلِفْ سِرُّهُ وَ عَلَانِیَتُهُ وَ فِعْلُهُ وَ مَقَالَتُهُ فَقَدْ أَدَّی الْأَمَانَهَ وَ أَخْلَصَ الْعِبَادَهَ ؛ کسی که نهان و آشکار و کردار و گفتارش یکسان باشد، به راستی امانتش را ادا و عبادتش را خالص کرده است”. 4
3- نیز حضرت (ع) فرمود: ” ِ تَمَامُ الْإِخْلَاصِ تَجَنُّبُ الْمَعَاصِی؛ کمال اخلاص اجتناب از گناهان است”. 5
4- در روایت دیگری فرمود: ” العباده الخالصه أن لا یرجو الرجل إلا ربه و لا یخاف إلا ذنبه ؛ عبادت خالص آن است که انسان به کسی جز خدا امیدی نداشته باشد و جز گناهش از چیزی بیمناک نباشد”. 6
5- امام صادق(ع) فرمود: ” الْعَمَلُ الْخَالِصُ الَّذِی لَا تُرِیدُ أَنْ یَحْمَدَکَ عَلَیْهِ أَحَدٌ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَل؛ عمل خالص آن است که نخواهی کسی جز خدا تو را برای انجام آن ستایش کند”.7.
6- امام صادق(ع) فرمود: ” لَا یَکُونُ الْعَبْدُ عَابِداً لِلَّهِ حَقَّ عِبَادَتِهِ حَتَّی یَنْقَطِعَ عَنِ الْخَلْقِ کُلِّهِ إِلَیْهِ فَحِینَئِذٍ یَقُولُ هَذَا خَالِصٌ لِی فَیَتَقَبَّلُهُ بِکَرَمِه؛ هیچ بنده ای به حقیقت اخلاص نمی رسد مگر آن که دوست نداشته باشد مردم او را برای کارهایی که برای خدا انجام دهده، ستایش کنند”. 8
7- در روایت آمده است که: ” أول الإخلاص الیأس مما فی أیدی الناس ؛ سرآغاز اخلاص نا امیدی از غیر الله است”. 9
از این روایات معلوم می شود که اصل عبادت اخلاص است و سایر اعمال در سایه اخلاص، عنوان عبادت پیدا می کنند و کامل می شوند. به علاوه اسلام به کیفت عمل بیشتر اهمیّت می دهد تا به کمیّت آن. زیاد بودن عمل موجب تقرّب نمی شود، بلکه خلوص نیّت مهم است. اگر می خواهی به مرحله ای برسی که بدانی کارهای شما با اخلاص بوده یا خیر؟ باید مدّتی در رفتار و حرکات و سکنات خود دقّت کنی و خفایای قلب خود را تفتیش نموده و از آن حساب شدیدی بکشی، همانند این که انسان از شریک خود حساب می کشد. حتی اگر دیدی واجبات خود را در ظاهر و علنی نمی توانید خالص کنید، آن را در خفا انجام دهید. اگر چه کمتر اتفاق می افتد که در واجبات ریا شود، بلکه بیشتر در خصوصیات و مستحبات ریا اتفاق می افتد. در هر صورت، باید با جدیّت کامل قلب خویش را از لوث شرک و ریا پاک کنی تا ان شاءالله کارهای شما با اخلاص انجام شود.
اگر می خواهید بفهمید که بعد از عمل، کار شما با اخلاص انجام گرفته، باید ببینید که اگر نیّتی جز رضای خدا نداشتید، و کار شما از ریا و خودنمایی خالص بود و طمعی از حیث دنیا و یا ترس از کسی جز خدا در کار شما دخیل نبود، بدانید که عمل شما مخلصانه انجام گرفته است، گرچه ممکن است گاهی انسان، کاری را به قصد ثواب، یا کسب بهشت الهی و حتی بر آورده شدن حاجتی، انجام دهد، که این منافاتی با اخلاص ندارد. سخن را با این روایت شریف به پایان می بریم که: ” قلل الآمال تخلص لک الأعمال؛ آرزوهایت را کم کن تا اعمالت خالص شود”. 10
پی نوشت ها:
1. ثقه الاسلام کلینی، الکافی، دار الکتب الإسلامیه تهران، 1365 هجری شمسی، ج 2، ص 16، حدیث 4.
2. علامه مجلسی، بحار الأنوار، مؤسسه الوفاء بیروت – لبنان، 1404 هجری قمری، ج 74 ،ص 90 .
3 حسن بن شعبه حرانی، تحف العقول، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1404 هجری قمری، ص 16. علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج1 ، ص 121.
4 . امام علی بن ابی طالب علیه السلام، نهج البلاغه،انتشارات دار الهجره قم ، نامه 26، ص 282 .
5 . علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج 74 ، ص 215.
6 . عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم، 1366 هجری شمسی، ص 199 .
7 . ثقه الاسلام کلینی، الکافی، ج 2، ص 16، حدیث 4.
8 . محدث نوری، مستدرک الوسائل،مؤسسه آل البیت علیهم السلام قم، 1408 هجری قمری،ج1،ص 101 ؛ اخلاق عملی، آیت الله مهدوی کنی ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی،تهران ،1373 هجری شمسی ، ص 421.
9 . عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ص 198 .
10 . همان ، ص155 .
1. ثقه الاسلام کلینی، الکافی، دار الکتب الإسلامیه تهران، 1365 هجری شمسی، ج 2، ص 16، حدیث 4.
2. علامه مجلسی، بحار الأنوار، مؤسسه الوفاء بیروت – لبنان، 1404 هجری قمری، ج 74 ،ص 90 .
3 حسن بن شعبه حرانی، تحف العقول، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1404 هجری قمری، ص 16. علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج1 ، ص 121.
4 . امام علی بن ابی طالب علیه السلام، نهج البلاغه،انتشارات دار الهجره قم ، نامه 26، ص 282 .
5 . علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج 74 ، ص 215.
6 . عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم، 1366 هجری شمسی، ص 199 .
7 . ثقه الاسلام کلینی، الکافی، ج 2، ص 16، حدیث 4.
8 . محدث نوری، مستدرک الوسائل،مؤسسه آل البیت علیهم السلام قم، 1408 هجری قمری،ج1،ص 101 ؛ اخلاق عملی، آیت الله مهدوی کنی ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی،تهران ،1373 هجری شمسی ، ص 421.
9 . عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ص 198 .
10 . همان ، ص155 .